loading...
فروشگاه اینترنتی 5040
فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 147 دوشنبه 04 خرداد 1394 نظرات (0)

ازدواج کردن برای هرکدام از افراد،دلایل متفاوتی دارد

 

شما که در آستانه ازدواج هستید؛ آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که «چرا قصد ازدواج دارید؟» مطمئنا پاسخ به این سوال چرایی، می تواند بر چگونگی ازدواج شما اثر بگذارد. هر یک از شما می توانید دلایل متعددی برای ازدواج خود داشته باشید اما گاهی این دلایل از سوءتفاهم های شما درباره ی ازدواج آمده است. از ما گفتن که بهتر است قبل از ازدواج این دلیل ها را زیر ذره بین ببرید و واقع بین باشید.

مسلم است دلیل هایی که شما برای ازدواجتان مطرح می کنید روی فرآیند تصمیم گیری، ازدواج و نوع روابطتان در زندگی مشترک، بسیار تاثیرگذار است. بعضی از این دلیل ها ناشی از تصورات نادرست شما از ازدواج است. آشنایی با این تصورات غیرمنطقی قبل از ازدواج، انتظارات غیرواقعی را کاهش می دهد و باعث شناخت بهتری در شما می شود.

تصورات و باورهای نادرست درباره ازدواج

1- ازدواج می کنم تا حالم خوب شود
گاهی افراد به تشویق و توصیه اطرافیان، برای درمان مشکلات روانی، عاطفی یا شخصیتی خود به ازدواج پناه می برند. نتایج مطالعات نشان داده اند که ازدواج راه حلی برای بهبود نیست؛ چرا که اولا فردی که در اثر مشکلات روانی، آسیب هایی به نوع نگرش و ارتباط هایش وارد شده، نمی تواند درست تصمیم گیری کند. ثانیا ازدواج یک تغییر است و هر نوع تغییری، چه مثبت و چه منفی، استرس زاست و ازدواج به عنوان تغییری مثبت و مهم، فشار روانی زیادی را به بار می آورد که مستلزم سازگاری های جدید است.

2- ازدواج می کنم تا از مشکلات خانوادگی فرار کنم
بیشتر وقت ها افرادی که به خاطر فرار از فشارهای خانواده عجولانه تصمیم به ازدواج می گیرند، چشم خود را به روی بسیاری از عدم تفاهم ها و مشکلات با طرف مقابلشان می بندند و آن ها را جدی تلقی نمی کنند. درواقع این افراد برای زندگی کردن وارد یک رابطه نمی شوند، بلکه برای خلاصی از آزار والدین به ازدواجی چه بسا آزاردهنده تر تن می دهند. این افراد پس از ازدواج، خیلی زود متوجه می شوند که از چاله ای درآمده و به چاه افتاده اند.

3- اساس ازدواج فقط و فقط عشق است
عشق لازمه ی ازدواج موفق است اما کافی نیست. عشق عنصر کلیدی در ازدواج است اما ازدواجی که فقط و فقط بر پایه عشق باشد، نوعی تصمیم گیری احساسی است و اصولا تصمیم گیری های احساسی قابل اعتماد نیستند. مثلا تصور کنید که آیا عاشق به یک رشته ورزشی یا هنری، می تواند الزما موفقیت فرد در آن رشته را تضمین کند؟

4- عشق مال داستان هاست
وجود جذبه و کشش اولیه، لازمه تصمیم گیری برای ازدواج است و ازدواج بدون علاقه و عشق در درازمدت دردسرساز است. برخی معتقدند علاقه قبل از ازدواج بی معنی است و عشق و علاقه باید بعد از ازدواج شکل بگیرد. در این رابطه باید بعد از ازدواج شکل بگیرد. در این رابطه باید بین علاقه و عشق تفاوت قائل شویم.

عشق به معنای علاقه شدید و خواستن بی اندازه، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است که به احساسات خوشایندی مانند تعلق، لذت و شعف است که مانع دیدن واقعیت می شود؛ ولی علاقه، نوعی به دل نشستن است که فرد توانایی قضاوت طرف مقابل با امتیازات و ضعف هایش را دارد. بنابراین می توان گفت، عشق قبل از ازدواج تا اندازه زیادی چالش برانگیز است اما علاقه مندی مانعی ایجاد نمی کند.

 

5- باید با کسی ازدواج کنم که از همه نظر کامل باشد
افرادی که این تفکر را دارند، دنبال یک فرد کامل و تقریبا بی عیب و نقص هستند و به این ترتیب بسیاری از فرصت های طلایی را از دست می دهند. چون همیشه معایبی برای رد طرف مقابل پیدا خواهند کرد. در حالی که همسر کامل وجود ندارد و اساسا فلسفه ازدواج شروع با حداقل معیارهای لازم و اساسی و تلاش برای رسیدن به حداکثرهای ایده آل (رشد و نمو) است.

 

6- ازدواج می کنم تا والدینم از من راضی باشند
گاه افراد برای جلب رضایت والدین خود ازدواج می کنند و ملاک ها و معیارهای شخصی خود را نادیده می گیرند. می توان گفت ازدواج مهم ترین تصمیم و انتخاب هر فرد در زندگی است و مسلما عواقب این انتخاب قبل از هرکس، گریبانگیر خود فرد است.

لازمه ی ازدواج موفق

رابطه دوستی قبل از ازدواج، تضمین کننده ازدواج موفق نیست

 

7- ازدواج می کنم تا زخم رابطه شکست خورده ام، خوب شود
ممکن است که فرد تصمیم بگیرد که با ازدواج رابطه یا رابطه های شکست خورده خود را التیام دهد که باز هم این نوعی فرار از مشکلات قبلی بدون حل و فصل آنهاست. روان شناسان هم پیامدهای مناسبی را برای چنین ازدواج هایی پیش بینی نمی کنند.

8- ازدواج راهی برای خوشبختی و سعادتمندی است
گاهی افراد انتظارات کمال گرایانه و غیرواقعی از ازدواج دارند؛ چرا که خوشبختی خود را با تکیه بر کس دیگری تعریف کرده اند. این افراد عموما زمانی که با مشکل مواجه می شوند به جای برخورد منطقی با مشکل و حل مساله، ناامید و سرخورده می شوند و با خود می گویند چه می خواستیم و چه شد؟!

9- اگر با فلانی ازدواج کنم خوشبخت می شوم، و لا غیر!
خوشبختی یک احساس درونی ست که به شخص یا شیء خاصی بستگی ندارد. هنگامی که فرد این خوشبختی را صرفا به یک شخص گره می زند، پس از ازدواج متوجه می شود که اشتباه کرده است. اگر با چنین فردی ازدواج کند، خیلی زود می فهمد این فرد هم مانند دیگران بوده و صرفا به خاطر جذابیت، نیازهای عاطفی و جنسی و دسترسی به او تن به این ازدواج داده است. اگر با فرد دیگری هم ازدواج کند هر مشکل و دردسری که در همه زندگی ها کم و بیش وجود دارند (به اشتباه) به این مسئله ربط می دهد که با فلانی ازدواج نکردم و همیشه به سادگی هر شکستی را در زندگی به عدم وصال به آن فرد خاص نسبت می دهد.

10- دوستی قبل از ازدواج تضمین کننده یک ازدواج موفق است
شناختی که دو نفر حین رابطه دوستی به دست می آورند، تضمین کننده ازدواج موفق نیست؛ چون دوستی و ازدواج از نظر هدف، کیفیت رابطه و انتظارات متفاوتند.

 

11- اول با او ازدواج می کنم، بعد او را همان طور که می خواهم تغییر می دهم
برخی افراد به امید تغییر طرف مقابل، وارد رابطه می شوند؛ اما واقعیت این است که مسئله کلیدی در ازدواج، پذیرش دیگری با همه معایب و خوبی هاست. به علاوه هیچ آدمی قدرت تغییر دیگری را بدون خواست او ندارد.

12- ازدواج راهی برای رسیدن به راحتی و آسودگی
هرچند یکی از دلایل مثبت ازدواج می تواند رسیدن به آرامش باشد اما منظور از آرامش الزاما به معنی رفاه، آسایش و راحتی نیست. ازدواج فرآیندی ست برای رسیدن به تعالی و تکامل و برای رسیدن به تکامل باید سختی ها را هم پذیرفت.

13- شانس فقط یک بار در خانه آدم را می زند
ممکن است افراد با اعتقاد به این باور نادرست، در فرآیند تصمیم گیری، تحت فشار الزام درونی «شانس» قرار بگیرند و بدون تحقیق و بررسی یا مشورت و شناخت کافی از طرف مقابل، عجولانه پاسخ مثبت بدهند.

14- قیافه مهم نیست
برخی می گویند قیافه را جدی نگیر، چون عادی می شود. واقعیت این است که زوجین باید تا اندازه ای برای هم جذابیت داشته باشند و ظاهر هم را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. اگر قیافه ای از روز اول به دل فرد نچسبد، ممکن است تا آخر هم، این احساس ناخوشایند را با خود یدک بکشد.

15- ازدواج یعنی اسارت
برخی معتقدند؛ حلقه ازدواج، حلقه اسارت است. در صورتی که اگر ازدواج براساس انتخاب درست باشد، می تواند موجب رشد و شکوفایی فرد شود.

باورهای نادرست درباره ازدواج

ازدواج را به عنوان درمان مشکلات روانی و رفتاری خود نپندارید

 

چند توصیه کوتاه برای رهایی از افسانه های ازدواج
- ازدواج را به عنوان درمان مشکلات روانی و رفتاری خود نپندارید و حتما سعی  کنید قبل از ازدواج آن ها را برطرف کنید.

- ازدواج را راهی برای فرار از مشکلات در نظر نگیرید چون جریانی است برای تکامل و هر نوع تکاملی سختی ها و مشکلات خاص خود را دارد.

- آگاه باشید که در هر خانواده ای مشکلاتی وجود دارد و شما مسئول همه ی اشتباهات نیستید ولی بی شک شما مسئول انتخاب خود هستید و خواهید بود. پس با چشم باز انتخاب کنید.

- حرف آخر را خودتان بزنید. اگرچه دیگران ممکن است برای انتخاب به شما تصویه هایی کنند یا تحت فشارتان بگذارند اما انتخاب با شماست. بی تردید در صورت عدم موفقیت شما در ازدواجتان آن ها خود را مسئول ازدواج نافرجام شما نمی دانند.

- بهتر است دوستی قبل از ازدواج، به صورت آشنایی قبل از ازدواج و تحت نظر خانواده ها و به صورت خواستگاری رسمی صورت بگیرد تا به جای تبادل احساسی و درگیری های عاطفی به مسائل منطقی فرآیند شناخت منجر شود.

- خوشبختی به خودی خود رخ نمی دهد، بلکه ساخته می شود. به اندازه انتخاب همسر خوب، تلاش در حفظ آن نیز مهم است.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 179 یکشنبه 03 خرداد 1394 نظرات (0)

فواید ازدواج برای سلامت بدن جزو یکی از نکات مهم و مثبت ازدواج به موقع است که در 18 مورد به اینفواید اشاره خواهیم داشت.

 

۱- بهبود حس بویایی: پس از رابطه جنسی ترشح هورمون پرولاکتین افزایش مییابد. این هورمون سبب میگردد تا سلولهای بنیادی مغز نورونهای جدیدی را در پیاز بویایی مغز ایجاد کنند. (در دوران شیردهی نیز این بهبودی حس بویایی در زنان مشاهده میگردد)

۲- کاهش ریسک بیماریهای قلبی: داشتن بیش از ۳ نوبت رابطه جنسی در طول هفته ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی را درمردان به نصف کاهش میدهد. رابطه جنسی کلسترول بد خون را نیز کاهش میدهد.

 

 ازدواج

 

۳- کاهش وزن و تناسب اندام: رابطه جنسی یک نوع فعالیت بدنی است. یک رابطه جنسی پرحرارت ۲۰۰ کالری انرژی می سوزاند، یعنی معادل ۱۵ دقیقه دویدن بروی دستگاه ترد میل(دو ثابت). ضربان قلب فرد برانگیخته (از لحاظ جنسی) از ۷۰ بار در دقیقه به ۱۵۰ بار در دقیقه افزایش می یابد. 

انقباضات حین رابطه جنسی باعث تمرین و درگیر شدن عضلات لگن، رانها، باسن، بازوها، گردن و قفسه سینه میگردد. پلاسمای منی مردان حاوی هورمونهای تحریک کننده غدد تیروئید میباشد، که میتواند باعث افزایش متابولیسم پایه در زنان و کاهش وزن آنان گردد.

 

۴- رابطه جنسی باعث افزایش تولید هورمون تستوسترون میشود: این هورمون باعث محکمتر شدن عضلات و استخوانها میگردد.

 

۵- کاهش افسردگی: زنانی که از لحاظ جنسی فعال بوده و شریک جنسی آنان نیز از کاندوم استفاده نمی کنند، کمتر مستعد افسردگی میباشند. هورمون پروستاگلاندین موجود در منی مردان بوسیله دستگاه تناسلی زنان جذب گردیده و باعث تعدیل هورمونهای زنانه می شود. منی مردان حاوی هورمونهای استروژن و پروژسترون میباشد که هر دوی آنها در بهبود خلق موثر میباشند. زنانی که در معرض منی شوهران خود قرار دارند (رابطه جنسی بدون کاندوم) شادتر میباشند. (البته حاملگی ناخواسته و عدم ابتلا به بیماریهای مقاربتی بایستی در اولویت باشد)

 

۶- تسکین درد: درست قبل از ارگاسم (اوج لذت جنسی) سطح هورمون اکسی توسین به ۵ برابر سطح نرمال افزایش می یابد. این هورمون باعث ترشح آندورفین (ضد درد طبیعی بدن) گردیده و هرگونه دردی را تسکین میدهد. رابطه جنسی باعث ترشح هورمون استروژن نیز میگردد که میتواند دردهای قاعدگی را کاهش دهد.

 

۷- سرماخوردگی کمتر: افرادی که ۱-۲ بار درهفته رابطه جنسی دارند، سطح پادتن ایمنوگلوبین A در بدن آنها ۳۰ درصد بیشتر میباشد. این امر باعث تقویت سیستم ایمنی بدن میگردد.

 

۸- کنترل بهتر مثانه: رابطه جنسی تمرینات کگل طبیعی می باشند و باعث تقویت عضلات مثانه میگردد.

 

۹- دندانهای سالم تر: پلاسمای منی (جذب شده از مخاط مهبل) حاوی روی، کلسیم و دیگر مواد معدنی میباشد که از پوسیدگی دندانها جلوگیری میکند. همچنین آداب برقراری رابطه جنسی، دو شریک جنسی را ملزم به رعایت اصول اولیه بهداشت از جمله مسواک زدن دندانها میکند.

 

فواید ازدواج 

۱۰- سلامت پروستات: برخی اورولوژیستها به رابطه میان تعداد انزال و سرطان پروستات اعتقاد دارند. برای تولید مایع منی پروستات و کیسه منی موادی همچون روی، اسید سیتریک و پتاسیم را از خون میگیرند و آنها را تا ۶۰۰ برابر تغلیظ میکنند. در این بین هر عامل سرطانزای موجود در خون نیز ممکن است به همراه این مواد و به همین میزان در پروستات تغلیظ و انباشته گردد. 

رابطه جنسی و انزال مکرر میتواند از انباشته شدن عوامل سرطانزا در درون غده پروستات جلوگیری به عمل آورد. البته ثابت گردیده داشتن رابطه جنسی با چندین شریک جنسی میتواند سرطان پروستات را در مردان تا ۴۰ درصد افزایش دهد. (به خاطر افزایش ریسک ابتلا به بیماریهای منتقله از راه جنسی)

 

۱۱- افراط در رابطه جنسی برای زنان بی خطر است: 

رابطه جنسی باعث سفت شدن عضلات شکم و باسن و بهبود ساختار قامتی در زنان میگردد. البته مشروط بر اینکه از بیماریهای مقاربتی ،حاملگی ناخواسته و هرگونه استرس خبری نباشد. زنان یائسه ای که از رابطه جنسی امتناع می ورزند ممکن است دچار آتروفی(تحلیل) مهبل و مقاربت دردناک گردند. تمام هورمونهایی که زنان یائسه به آنها نیاز دارند، از طریق رابطه جنسی سالم با شوهرانشان قابل دریافت میباشد. (رابطه جنسی بدون کاندوم)

 

۱۲- اما افراط در رابطه جنسی میتواند برای مردان دردسر آفرین باشد: 

آلت تناسلی مردان ممکن است دچار خراشیدگی و یا تحریک پوستی گردد. همچنین در رابطه جنسی خشن و طولانی مدت بافت آلت تناسلی مردان میتواند دچار آسیب گردد. شل شدن آلت پس از نعوظ و انزال بی علت نیست. هنگام نعوظ آلت مرد از خون پر میگردد. اما پس از آن دیگر خونی در آلت جریان نمی یابد. 

برای جذب مجدد اکسیژن عضلات آلت بایستی شل گردند. چنانچه شما اجازه ندهید تا آلت شل شده و استراحت کند، با این کار عضلات آلت را از دریافت اکسیژن کافی محروم کرده اید. در بیماری پریاپیسم(PRIAPISM) که در آن نعوذ دائمی پدید می آید، آلت ممکن است دچار مرگ سلولی گردد. به همین خاطر پریاپیسم یک اورژانس پزشکی محسوب میگردد.

 

۱۳- افزایش جریان خون: رابطه جنسی جریان خون به مغز و دیگر اعضای بدن را افزایش میدهد. بنابراین اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به ارگانهای بدن رسیده و مواد زاید نیز سریعتر از بدن دفع میگردند.

۱۴- افزایش طول عمر: نرخ مرگ و میر درافرادی که ۲ بار درهفته به ارگاسم میرسند، نصف افرادی است که در طول ماه تنها یک مرتبه ارگاسم را تجربه میکنند.

۱۵- رابطه جنسی باعث افزایش سطح هورمون استروژن در زنان میگردد: این هورمون باعث انعطاف پذیری و لغزندگی بیشتر مهبل شده و زنان را در برابر بیماریهای قلبی محافظت میکند.

۱۶- رابطه جنسی در کاهش استرس و اضطراب بسیار موثر است: همچنین رابطه جنسی باعث بهبود کیفیت خواب میگردد.

1۷- رابطه جنسی چنانچه با عشق توام باشد شفا بخش و درمانگر است: چنانچه کسی را دارید که برایتان اهمیت قائل بوده و دوستتان داشته باشد و در مقابل شما نیز برای وی اهمیت قائل بوده و دوستش داشته باشید، از لحاظ احساسی و جسمی نیز با یکدیگر صمیمی باشید، آنوقت ۳-۵ برابر کمتر در معرض خطر مرگ زودرس و یا ابتلا به بیماریهای گوناگون قرار خواهید داشت. بخشی از آن به خاطر اثرات مثبت لمس کردن میباشد. در آغوش گرفتن و نوازش کردن باعث تغییر در ترکیبات شیمیایی بدن شما میشود.

 ۱۸- افزایش اعتماد به نفس : رابطه جنسی سالم در افزایش اعتماد بنفس و عزت نفس زنان و مردان (خصوصا مردان) میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 226 جمعه 01 خرداد 1394 نظرات (0)


بهترین حالات جنسی ویژه متاهلین برای بهبود هر چه بیشتر روابط جنسی و زناشویی

 

یکی از چالش های متعدد آقایون این است که در روابط جنسی خود با همسرشان چه حالتی را انتخاب کنند. بزرگترین ترس آنها این است که خانمشان از آن وضعیت همیشگی خسته شده و درنتیجه میل و علاقه خود را به رابطه جنسی با آنها از دست بدهد. پس سوال این است که بهترین مواضع و جایگاه های جنسی چه مواضعی است؟

 
بهترین راه برای توضیح مسئله این است که چه کارهایی را نباید انجام بدهید. با به یاد داشتن این، به 5 مورد از اشتباهات آقایون در مسائل جنسی اشاره می کنیم تا شما دیگر مرتکب آنها نشوید.

 
اشتباه اول: تقلید همه چیزهایی که در فیلم های پورنو می بینید.
این می تواند بزرگترین اشتباه آقایون در مسائل جنسی باشد. مردان بی تجربه ممکن است تصور کنند که فیلم های پورنو می تواند الگوی خوبی برایشان باشد اما با واقعیت مسئله آشنا نیستند. مشکل اینجاست که آن دسته فیلم ها تلاش می کنند که صحنه خوبی را برای بیننده بسازند نه اینکه لذت و میل هنرپیشه ها را بیشتر کنند.
و درواقع، یکی از بدترین راه های تحریک اندام جنسی خانمها، زمانی است که وی پاهایش را روی شانه هایتان بگذارد. در این حالت که لگن او آنقدر به عقب خم شده است، ممکن است در گردنه رحم احساس درد کند. همچنین این وضعیتی است که فشار زیادی به زن وارد می کند.

 
اشتباه دوم: تلاش زیاد برای نینداختن وزنتان روی زن، در هر وضعیت
برای خانم ها رابطه جنسی راهی برای نزدیکتر شدن به آقایون است. وقتی وزنتان را روی بدن او می اندازید او لذت زیادی می برد. پس دفعه بعد که با همسرتان رابطه جنسی برقرار می نمایید سعی کنید وزنتان را بیشتر روی او بیندازید. همانطور که می بینید، طی رابطه جنسی، تقریباً همه خانم ها از اینکه بدن مردشان به بدن آنها بچسبد بسیار لذت می برند.
اما چه مقدار از وزنتان را باید روی آنها بیندازید؟ آنقدر که بعد از تمام شدن رابطه جنسی خانمتان نگوید احساس می کند که تریلی از روی او رد شده و صافش کرده! حد و مرز را نگه دارید. چون اگر به مدتی طولانی همه وزنتان را روی او بیندازید برای او دردناک خواهد بود. اما واقعیت این است که اکثر خانم ها دوست دارند که طی رابطه جنسی کمی از وزن همسرشان روی آنها بیفتد.

 
اشتباه سوم: اینکه وقتی همسرتان روی شماست، اجازه بدهید همه کارها را او انجام دهد.
تقریباً برای همه خانم ها، رابطه جنسی عملی پویا است. به همین خاطر اگر شما هم بی حرکت باشید و هیچ کاری انجام ندهید، رابطه جنسیتان کاملاً برهم خواهد خورد و مفهوم رابطه جنسی برای او تغییر خواهد کرد. صحبت های تحریک کننده و آرام در حین رابطه جنسی نیز تاثیر شگفت انگیزی خواهد داشت که نباید از آن غافل شوید.

 
اشتباه چهارم: منفعل بودن
خیلی از آقایون انواع کتاب های”آقایونی مریخی” را خوانده اند و به همین خاطر تصور می کنند که زن ها دوست دارند که همه چیز را به او بسپارید و برای هر کاری که می خواهید بکنید اجازه بگیرید. به جای این روش فقط هر کاری که می خواهید را انجام دهید. حتی وقتی می خواهید حالتتان را تغیر دهید، خشن رفتار کنید و به اینطرف و آنطرف پرتابش کنید و مطمئن باشید که عاشق این رفتارتان خواهد شد. اصلاً نگرانش نباشید. اگر چیزی اتفاق بیفتد که همسرتان دوست نداشته باشد، مطمئناً به شما خواهد گفت.

 
اشتباه پنجم: تصور اینکه حالت های عجیب و غریب بهتر عمل می کند
لازم نیست معکوس از سقف آویزان شوید و کاری دیوانه وار انجام د هید. فقط طبیعی باشید. قدیمیترین حالت رابطه جنسی (مرد روی زن خوابیده) برای اکثر افراد بهترین حالت رابطه جنسی است.
حالت های عجیب و غریب فقط بدنتان را خسته می کند و روحیه تان را هم برهم می زند چون گمگشتگی در این حالت ها هم زیاد اتفاق می افتد و نمی دانید دستتان را کجا بگذارید و پایتان را کجا.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 149 چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول ازدواج بیرون می آیند، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند…
 
نگاهش بهت زده است. هنوز باورش نمی شود. مردی که چند متر آنطرف روی صندلی های روبرو نشسته است هنوز همسر قانونی اوست. باورش نمی شود این جا نشسته باشند. روی صندلی های راهرو دادگاه خانواده انتظار می کشند. نامشان خوانده و تکلیف شان روشن شود. انگار همین دیروز بود عشق پرشور روزهای ماه عسل را داشتند تجربه می کردند، انگار همین دیروز بود روزهای آشنایی. انگار همین دیروز بود قلبش موقع دیدنش با شدت بیشتری می زد.
اما حالا چه؟ حالا که دل شان از هم زده شده بود. حالا که حتی حضور همدیگر را نمی توانستند تحمل کنند. حالا که دیگر برای هم تازگی نداشتند. آن عشق پرشور کجا رفته بود؟ چرا آنها فقط در عرض پنج سال از آن عشق پرشور به این صندلی های رنگ و رو رفته رسیده بودند؟
 
  شاید دلزدگی از همسر آنقدر چیز واضحی باشد که به نظرتان نیازی به تعریف نداشته باشد اما یک تعریف دقیق به شما کمک می کند متوجه شوید آیا دلزدگی زناشویی در زندگی شما هم وجود دارد یا نه. خیلی از زوج ها به غلط ملال ها و دلخوری های کوچک خودشان را به دلزدگی تعبیر می کنند.
 
دلزدگی زناشویی چیست؟
1 – نشانه های جسمی
بعضی افراد اصلا دلزدگی را یک نوع احساس خستگی و کسالت، دلزده ها علامت هایی مثل بی حالی، سردردهای مزمن، دردهای شکمی و بی اشتهایی یا پرخوری هم از خودشان نشان می دهند. دلزده ها از نظر جسمی هم از پا می افتند.
 
2 – نشانه های عاطفی
دلزده ها قبل از هر چیز احساس آزردگی می کنند. آنها حس می کنند در زندگی مشترک اذیت می شوند. تمایلی به حل مشکلات نشان نمی دهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. گاهی این ناامیدی و اندوه آنان را به وادی افسردگی می کشاند. آنها احساس می کنند زندگی پوچ و بی معنایی دارند. حس می کنند کسی را در زندگی ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند.
 
3 – نشانه های روانی
دلزده ها خودشان را باور ندارند، حس می کنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. درست همین احساسات را نسبت به همسرشان هم دارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه می توانند او را دوست داشته باشند.
 
چرا دلزدگی پیش می آید؟
1 – توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه
گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیرواقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی تواند آن توقع ها را برآورده کند. مثلا زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یکساله هم خانه و هم ماشین بخرد معلوم است با دیدن واقعیت دلزده می شود.
 
2 – گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج
وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول ازدواج بیرون می آیند، هر حادثه کوچکی را بهانه می کنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی احساسی شان تلقی می شود و یک بار محبت نکردن زن ها نشانه نامهربانی شان.
 
3 – نگفتن احساسات به یکدیگر
اگر همسران نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دو چندان می شود.
 
با دلزدگی زناشویی چه کار کنیم؟
1 – توقع هایتان را منطقی و منصفانه کنید
روانشناسان می گویند توقع های غیرمنطقی بیشترین ارتباط را با دلزدگی زناشویی دارد. اینکه ما باور داشته باشیم توافق نداشتن باعث تخریب رابطه است اولین باور غیرمنطقی است. باید یاد بگیریم اختلاف نظر طبیعی است و نباید آن را منفی تفسیر کنیم. اینکه باور داشته باشیم رفتارهای همسرمان تغییر نمی کند هم غیرمنطقی و غیرمنصفانه است. اینکه توقع داشته باشیم همسرمان ذهن ما را بخواند هم غیرمنطقی است. باید خودمان نیازهای مان را به زبان بیاوریم و توقع نداشته باشیم همسرمان ذهن مان را بخواند.
 
کمال گرایی جنسی هم از جمله باورهای غیرمنطقی است که به دلزدگی زناشویی می انجامد. اینکه همیشه از همسرمان توقع داشته باشیم در همه شرایط و مواقع با ما رابطه جنسی تام و تمام داشته باشد. در نهایت اگر ما تفاوت های بین جنسیت خودمان و جنسیت همسرمان را نشناسیم و توقع داشته باشیم همسرمان هم مثل خودمان مردانه یا زنانه عمل کند باعث دلزدگی زناشویی می شود.
 
2 – خودتان رابطه را تازه نگه دارید
در روزهای اول ازدواج همه چیز تازه و هیجان برانگیز است اما وقتی که همه چیز تکراری شد، زن و شوهر کم کم از هم دلزده می شوند. در این مواقع گذاشتن انرژی برای رابطه می تواند آن را همچنان هیجان برانگیز نگه دارد. سعی کنید همسرتان را غافلگیر کنید، هر چند وقت برنامه دو نفره هیجان برانگیزی برای هم بگذارید. به هم ابراز احساسات کنید. اگر مشکلی هم پیش آمد با هم مطرحش کنید یا با مشورت گرفتن از یک مشاور خانواده آن را حل کنید.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 100 سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

رابطه می تواند هم باعث رشد شود و هم باعث آسیب

 

رابطه هم می تواند رشد و شادی متقابل ایجاد کند و هم بعد از مدتی خسته کننده، خفه کننده و آسیب رسان شود. هر رابطه ای، چه چند هفته طول بکشد و چه یک عمر دوام پیدا کند، هدف خود را دارد. مسئله مهم این است که رابطه باید از شما حمایت کرده، تشویقتان کند و برای تبدیل شدن به انسانی بهتر شما را به چالش بکشد نه اینکه همه انرژی تان را گرفته و باعث شود احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید.

اگر مجبور هستید به خاطر رابطه ای که در آن هستید، یکی از موارد زیر را قربانی کنید، زمان آن رسیده که این رابطه را دوباره ارزیابی نمایید.

۱. آزادی تان
اگر به طور مداوم باید گزارشات کارهای خودتان را به طرفتان بدهید یا از اینکه با یکی از دوستان یا اعضای خانواده تان جایی رفتید، احساس گناه کنید، نشان می دهد که آن فرد اعتماد به نفس ندارد. رفتارهای مالکیت جویانه معمولاً بخاطر احساس عدم امنیت و اعتماد درونی افراد است که بخاطر اتفاقاتی که در کودکی برایشان افتاده ایجاد شده است. حتی اگر این فرد بسیار مهربان بوده و لیاقت دوست داشتن را داشته باشد، باید ارتباطتان را با او قطع کنید تا بتواند زخم های خودش را درمان کند. رفتارهای کنترل کننده نشان میدهد که فرد با خودش احساس راحتی نمیکند و چنین فردی قبل از اینکه وارد یک رابطه جدی شود، باید مشکلات درونی اش را برطرف کند.

۲. خودتان
هیچوقت خودتان را برای کسی دیگر تغییر ندهید. فردی که واقعاً باید در زندگی کنار شما باشد، شما را همانطور که هستید دوست خواهد داشت، هیچوقت هم از شما نمیخواهد که خودتان را تغییر دهید چون از خود واقعی شما لذت میبرد. البته همه روابط به کمی مصالحه نیاز دارد، مثل اینکه در رستورانی غذا بخورید که او دوست دارد نه رستورانی که خودتان واقعاً دوست داشتید بروید اما نباید شخصیت و هویت واقعی خودتان را برای کسی دیگر عوض کنید. بدون هیچ رودربایستی و خجالت خودتان باشد و اگر طرفتان نمی تواند آن را قبول کند، مشکل از اوست نه شما.

۳. خوشبختی تان
اگر کسی نمی تواند زندگی شما را ارتقا داده و به لذت هایتان اضافه کند، واقعاً به چه دلیل باید کنار شما باشد؟ اگر طرفتان فقط باعث ناراحتی تان میشود و باعث میشود احساس بدی نسبت به خودتان و زندگی پیدا کنید، زمان آن رسیده که آن رابطه را ترک کنید. شما به کسی نیاز دارید که با ارتعاشات انرژی شما همخوانی داشته باشد و به زندگی تان شور و هیجان بدهد نه اینکه همه انرژی زندگی شما را بگیرد.

۴. تفریح و سرگرمی تان
آیا از بودن کنار آن فرد لذت میبرید؟ آیا میتوانید با هم مثل بچه ها از ته دل بخندید و چیزهای جدیدی را امتحان کنید؟ در همه روابط هرازگاهی اختلاف پیش میآید اما حتی بعد از مدتی طولانی کنار هم بودن، هنوز هم باید بتوانید فعالیتهایی را در کنار هم انجام دهید که کودک درون شما را بیرون بیاورد، هیچوقت نباید قید تفریح و لذت در رابطه را بزنید. بدون این تفریحات، زندگی بسیار خسته کننده خواهد شد و تنها چیزی که برایتان باقی خواهد گذاشت استرس است.

۵. آرزوهایتان
یک رابطه ایده آل از دو فردی تشکیل میشود که هدفی مشترک داشته و همدیگر را در هر قدم برای رسیدن به آن هدف یاری کنند. یا دو نفر با آرزوهای متفاوت که همدیگر را برای رسیدن به این آرزوها تشویق میکنند. اگر طرفتان در مسیر مشابه شما نیست، بی درنگ از آن رابطه بیرون بیایید. اینکه از زندگی چه می خواهید قسمت عمده ای از شما را تشکیل میدهد و مطمئناً در زندگی تان به کسی که مانع رسیدن شما به اهدافتان باشد نیاز ندارید.

۶. آرامش درونی تان
کسی که در زندگی کنار شماست باید حس آرامش عمیقی به شما بدهد که هرج و مرج و مشغله های زندگی را از یاد ببرید. اگر او باعث اضطراب، عصبانیت و استرس شما میشود. فقط انرژی شما را تحلیل برده و شما را دربرابر انرژی منفی آسیب پذیر میکند. او باید درون خود آرامش داشته باشد و این آرامش را به شما هم منتقل کند.

۷. میلتان به اکتشاف
زندگی یعنی تجربیات جدید، بنابراین اگر طرفتان به امتحان کردن چیزهای جدید تمایل ندارد و شما را هم از این کار منع میکند، مطمئناً مدت زمان زیادی نمیتوانید با او احساس خوشبختی کنید. طرفتان باید شما را به خطر کردن تشویق کند، چون این خطر کردن ها است که باعث رشد و پیشرفت شما خواهد شد.

۸. روابط دیگرتان
رابطه شما با دوستان و خانواده نباید بخاطر نامزد یا همسر شما قربانی شوند. کسی که چنین چیزی از شما میخواهد حس مالکیت دارد. طرف شما باید به شما این امکان را بدهد که بتوانید با دوستان و خانواده خود بدون اینکه کنترلتان کند، وقت بگذرانید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که برای شاد و راضی بودنش نیاز نداشته باشد که همیشه و در همه جا شما کنارش باشید.

۹. اعتقادات معنوی/مذهبی تان
خیلی ها بخاطر طرف مقابلشان اعتقادات خود را عوض میکنند اما اینکه واقعاً بخواهید به آن اعتقادات روی بیاورید تااینکه به خاطر فردی دیگر خودتان را مجبور به پذیرفتن آن کنید، خیلی فرق میکند. هیچ رابطه ای اینقدر ارزش ندارد که بخاطر آن اعتقادات درونی خودتان را از دست بدهید. طرفتان باید بتواند تقویت کننده زندگی معنوی شما باشد و همراه با شما رشد کند.

۱۰. معاشرتتان
هر رابطه نیاز به تعهدی عمیق به گوش دادن به حرف های طرف مقابل و درک افکار و احساسات او دارد. یک رابطه دوستانه و آزاد از دو فردی تشکیل میشود که برای نظرات همدیگر ارزش قائل بوده و همدیگر را قضاوت نمی کنند. اگر به طور مداوم احساس می کنید که طرفتان برای گفتگوی راحت و آزاد با شما تلاشی نمی کند، به او بگویید که در رابطه تان نیازهای شما برآورده نمی شود. اگر میخواهید رابطه ای موفق و شاد داشته باشید، خیلی مهم است که طرفتان از نظر احساسی همیشه برای شما آماده باشد.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 238 سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

یائسگی موجب کاهش تمایلات جنسی در بسیاری از زنان می شود

 

13 عامل موثر در کاهش میل جنسی
رابطه زناشویی تاثیر بسیاری بر زندگی شما دارد. اگر از کاهش میل جنسی رنج می برید و به دنبال عوامل موثر بر آن می گردید، ما در اینجا 13 عامل را برایتان آورده ایم.
• استرس
استرسی که در خانه و محل کار دارید می تواند بر تمایلات جنسی شما تاثیر بگذارد. سعی کنید راههای غلبه بر آن را بیاموزید. اول از همه از خودتان سپس از مشاور یا پزشک کمک بگیرید.

 

• اختلافات
یکی از بزرگ ترین دلایل کاهش میل جنسی، اختلافات زوجین است. خیانت، کمبود رابطه عاطفی، بی اعتمادی و جر و بحث می تواند سدی بزرگ مقابل رابطه جنسی شما به وجود آورد. بنابراین هر چه سریع تر به دنبال راه حل آنها باشید.


• الکل
نوشیدن مقدار زیادی الکل تمایلات جنسی شما را کاهش می دهد. بنابراین از نوشیدن آن بپرهیزید.

• کمبود خواب
شاید دلیل کاهش تمایلات جنسی تان، کمبود خواب باشد. آیا صبح ها زود از خواب بیدار می شوید و شب ها دیر به رختخواب می روید؟ آیا از اختلالات خواب رنج می برید؟ هر عاملی که خواب شما را برهم زند، بر رابطه جنسی شما نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. برای رهایی از خستگی، عادات خواب خود را تغییر دهید یا در صورت نیاز با پزشک تماس بگیرید.


• بچه داری
اگرچه بچه داری تمایلات جنسی را کاهش نمی دهد اما زمانی برای برقراری رابطه زناشویی باقی نمی گذارد. هنگامی که فرزندتان خواب است، بهترین زمان برای برقررای رابطه زناشویی با همسرتان است یا حتی می توانید گاهی یک پرستار بچه استخدام کنید تا به کارهای شما رسیدگی کند.

• اضافه وزن
اضافه وزن و چاقی، تمایلات جنسی را کاهش می دهد. عدم اعتماد به نفس باعث می شود شما از رابطه ای که با همسرتان دارید، لذت نبرید. به دنبال راهی باشید که احساسی مثبت به شما ببخشد. در صورت امکان از مشاور کمک بگیرید.

 

• تمرکز
بعضی از داروها موجب کاهش تمایلات جنسی می شوند که تعدادی از آنها عبارتند از:
- داروهای ضد افسردگی
- داروهای فشار خون
- داروهای ضدبارداری
- شیمی درمانی

 

• عدم تناسب اندام 
اگر نسبت به اندام خود احساس خوبی داشته باشید، تمایلات جنسی شما نیز افزایش می یابد. بهتر است اندام خود را همان گونه که هست، بپذیرید. اگر همسرتان احساس خوبی نسبت به اندام اش ندارد، به او این اطمینان را بدهید که هنوز هم برای شما جذابیت دارد.

 

میل جنسی,درمان کاهش میل جنسی, عوامل موثر در کاهش میل جنسی

افسردگی می تواند سبب کاهش میل جنسی شود

 

 • اختلال نعوظ
افرادی که به این بیماری مبتلا هستند، همیشه از داشتن رابطه ای جنسی هراس دارند. اما نگران نباشید، این بیماری قابل درمان است. 

• یائسگی
یائسگی موجب کاهش تمایلات جنسی در بسیاری از زنان می شود که نشانه آن خشکی واژن و درد هنگام مقاربت است. البته این در تمام زنان صدق نمی کند. شما می توانید با اعتماد به نفس کافی و سلامت کلی بدن تان بر این مشکل غلبه کنید.

 

• کمبود تستوسترون
هورمون تستوسترون با تمایلات جنسی شما رابطه مستقیم دارد. هنگامی که مردان پا به سن می گذارند، سطح هورمون تستوسترون آنها کاهش می یابد. اگر چه این مورد در تمام مردان صدق نمی کند اما تعداد زیادی از آنها این گونه اند.

• افسردگی
افسردگی می تواند بر عوامل گوناگونی تاثیر بگذارد که رابطه جنسی نیز یکی از آنها است. از آن جا که مصرف برخی داروها بر تمایلات جنسی موثر است، قبل از مصرف آنها با پزشک خود مشورت کنید. 

 

• کمبود صمیمیت میان زوجین
رابطه زناشویی بدون صمیمیت موجب کاهش تمایلات جنسی می شود. صمیمیت و نزدیکی اصل مهم هر رابطه است. اگر رابطه زناشویی خوبی با همسر خود ندارید، سعی کنید مدتی آن را کنار بگذارید و زمان خود را صرف گفتگو و خوشگذرانی با یکدیگر کنید. به دنبال رابطه ای جز مقاربت، برای ابراز علاقه به همسرتان باشید. صمیمیت در بهبود رابطه شما موثر خواهد بود.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 150 سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

تفاوت زیادی که بین دنیای زنانه و مردانه وجود دارد دیگر مسئله ای شناخته شده است و همه ما می دانیم که انتظارات آنها از شوهرشان با هم فرق می کند. اما هنوز راه زیادی در پیش داریم که به تمامی این تفاوت ها پی ببریم. البته بسیاری از ما حتی چیزهایی که می دانیم را به کار نمی گیریم و اهمیت آن ها را دست کم می گیریم.

در این مطلب 8 چیزی که اگر از شوهرتان انتظار داشته باشید باعث سرخوردگیتان خواهند شد را با شما به اشتراک گذاشته ایم.

شوهرتان نباید بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند
مشکل شما با مادر همسرتان هر چیزی که باشد، اگر بعضی رفتارهای مادر شوهرتان شما را ناراحت می کند و یا اگر گاهی مادرش را نسبت به شما در اولویت قرار می دهد، به خاطر همسرتان و رابطه تان کوتاه بیایید.

 

چه اهمیتی دارد اگر مادر شوهرتان روی صندلی جلوی ماشین بنشیند؟ هر چه باشد به لطف او است که امروز شوهرتان را دارید. با تحت فشار دادن همسرتان بین او و مادرش فاصله ایجاد نمی کنید، تنها او را از خودتان دور می کنید.

مثل دوست هایتان به حرف هایتان گوش کند
این که در هنگام مشکلات با شوهرتان حرف بزنید و درد دلتان را به او بگویید حق مسلم شماست. اما اصلا انتظار نداشته باشید مثل دوستانتان با شما برخورد کند. هدف مردها از حرف زدن و گفتن مشکلات پیدا کردن راه حلی برای آنها است، در حالی که زن ها بیشتر به دنبال یک گوش شنوا هستند که درد دلشان را بشنود و با آنها همراهی کند.

 

بر خلاف مردها آنها از شما نمی خواهند مشکلشان را حل کنید، آنها فقط می خواهند ارتباط عاطفی برقرار کرده و احساسشان را بیان کنند. به همین دلیل هم حرف زدن با مردها برای آنها بی فایده است و فقط باعث کلافگی آقایان می شود. به ویژه وقتی موضوع مورد بحث غیبت درباره دوستان و اعضای خانواده باشد.

از علایق شخصی یا حرفه ای خودش بگذرد
علایق و فعالیت های شوهرتان بخشی از خصوصیات او هستند که شما را به او علاقه مند کره اند، پس انتظار نداشته باشید که پس از ازدواج به خاطر شما از صرف کردن وقت و انرژی برای آنها دست بکشد.

 

زمان گذاشتن همسرتان برای انجام کارهای مورد علاقه اش به شرط این که به صورت منطقی و بدون کم گذاشتن برای خانه و خانواده باشد هیچ اشکالی ندارد. به یاد داشته باشید که در هر چیزی جانب اعتدال باید رعایت شود.

 

فعالیت های همسر,عکس العمل همسر,علایق همسر

علایق و فعالیت های شوهرتان بخشی از خصوصیات او هستند‎

 

خودش را عوض کند
بعد از گذشتن چند سال از ازدواج، این که از خودتان بپرسید چرا من با این مرد ازدوج کردم امری بسیار طبیعی است. اما زمانی که از یک رفتار شوهرتان بدتان می آید به خاطر بیاورید این ویژگی همسرتان که مورد نفرت شماست در مقایسه با ویژگی هایی که روزی باعث شدند با او ازدواج کنید از اهمیت زیادی برخوردار نیست.

 

به جای این که به طور مرتب او را مورد بازخواست قرار دهید سعی کنید دعواهایتان را درست انتخاب کنید. به عنوان مثال او را به خاطر تاخیر در آوردن بچه ها از مدسه سرزنش کنید، اما با دیر آمدنش از سر کار کنار بیایید.

ارتباطش را با دوستانش قطع کند
همانطور که شما نیاز دارید زمانی را با همجنس های خود بگذرانید، شوهرتان نیز احتیاج دارد زمانی را خارج از خانه و در کنار دوستان خود و در فضایی مردانه بگذراند.

 

چنانچه این فرصت را از او بگیرید سلامت و خوشبختی او به خطر خواهد افتاد و به احتمال زیاد شما را مقصر این امر خواهد دانست. البته اگر شوهرتان دوستانی از جنس مخالف دارد که رفتار نامناسبی دارند این حق مسلم شما است که از همسرتان بخواهید ارتباطش رابا آنها قطع کند.

تمام خاطراتی که برای شما عزیز هستند را به یاد داشته باشد
زن ها در حفظ و به خاطر آوردن خاطرات احساسی بسیار قویتر از مردان هستند. در حالی که شما روز و تاریخ دقیق نامزدیتان را به یاد دارید شوهرتان به احتمال زیاد کاملا تاریخ آن را فراموش کرده است.

 

اگر تاریخ یا مناسبت خاصی برای شما از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این موضوع را با شوهرتان در میان بگذارید و اگر باز هم به آن اهمیت نداد در مورد این مسئله با آرامش و بدون دعوا با او صحبت کنید. مطمئنا او از اخم و بدخلقی بدون دلیل و توضیح شما متوجه این مسئله نخواهد شد.

او نیز از سرگرمی های شما لذت ببرد
از او انتظار نداشته باشید همیشه در انجام کارهایی که شما دوست دارید ولی او ندارد با شما همراه شود. این که به طور جداگانه از فعالیت های مورد علاقه خود لذت ببرید و وقتی را جدا از هم بگذرانید باعث تقویت رابطه تان خواهد شد.

 

بگذارید گاهی نبودنتان را حس کند تا از زمان با هم بودنتان لذت بیشتری ببرد و با رفتارهای عاشقانه ای که خودتان هم انتظارش را ندارید غافلگیرتان کند. کارهایی را که هر دو دوست دارید و از انجام آنها لذت می برید را با هم انجام دهید، تا زمان خوشایند و خاطره انگیزی را با هم سپری کنید.

وقتی شما رفتارهای بچگانه می کنید او نقش آدم بزرگ ها را ایفا کند
وقتی شما قهر می کنید، لجبازی می کنید، یا هر رفتار بچگانه دیگری از خود بروز می دهید، اصلا انتظار نداشته باشید که عکس العمل شوهرتان طبق انتظار شما باشد، برعکس او نیز خودش را کنار می کشد و مثل خودتان رفتار می کند. این رفتارها مخرب ترین نوع از ارتباط بین زوجین هستند و بدترین تاثیر را روی زندگی و رابطه شما خواهند داشت.

 

وقتی فکر می کنید شوهرتان باید از شما عذرخواهی کند با سکوت و یا با رفتار خشم آمیز نارضایتی خود را نشان ندهید و از اهمیت احساس خود نکاهید؛ بلکه با او حرف زده و مشکلتان را با او در میان گذاشته و به او بگویید که از او چه انتظاری دارید و چه چیزی شما را ناراحت کرده است.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 124 پنجشنبه 17 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

اگر تا به حال ازدواج نکرده اید و دل تان می خواهد همسر مناسب تان را پیدا کنید، بهتر است اول از همه بدانید که کجای طرز فکر یا رفتارتان مشکل داشته تا بتوانید این مشکلات را برطرف کنید.

زیاد کلاس می گذارید؟
ماجرای زیر را تصور کنید؛ یکی از همکاران تان نیت ازدواج دارد و درباره شما از سایر همکاران شما پرسیده است. شما هم از او خوش تان می آید، اما یک چیزی شنیده اید که باید ناز کرد چون اگر ناز نکنید، دیگران فکر می کنند به دست آوردن شما راحت است! بعد چه اتفاقی می افتد؟ نازکردن را از حد می گذرانید. یاد بگیرید اول از همه با خودتان روراست باشید و بعد با خواستگارتان. اگر واقعا از او خوش تان می آید، لزومی ندارد این قدر غرور به خرج بدهید و کارها را خراب کنید. ما نمی گوییم به خواستگارتان بگویید او را به عنوان همسر آینده می پسندید اما رفتارهایی هم نشان ندهید که دقیقا خلاف این ماجرا را نشان می دهند. مردان پیچیدگی های زنانه را آن طور که باید و شاید درک نمی کنند و این مسئله اذیت شان می کند.

تفکرات قالبی را کنار بزنید
آدم ها در روابط معمولا به سه گروه تقسیم می شوند:
«افراد امن»: که آدم هایی خونگرم و مهربان هستند و محبت و عشق شان را در رفتارشان نشان می دهند.
«افراد نگران»: که مرتبا نگران هستند، مبادا دست رد به سینه علاقه و عشق شان خورده شود.
«افراد دوری گزین»: که دوست دارند تحت هر شرایطی استقلال شان را حفظ کنند و نیازمند محبت به نظر نرسند.

تمام افراد این سه دسته، در نقطه ای از زندگی خود نیاز به متعهدشدن به یک فرد را احساس می کنند و دوست دارند تشکیل خانواده بدهند. مسئله این است که وقتی در ذهن خود، باوری اشتباه در مورد چیزی داشته باشید، در عالم بیرون موارد تایید کننده این باور بیشتر به چشم تان می آید. کافی است سعی کنید باورتان را تغییر دهید و متوجه تغییرات اطراف تان شوید. اگر در کل نسبت به مردان بی اعتماد هستید، مدتی هم ذهنتان را به مردان نجیب، متعهد و درستکار معطوف کنید. با کمی دقت، در میان اعضای فامیل یا شاید در محیط کارتان گزینه مناسبی را بیابید. این گونه متوجه خواهیدشد که این افراد کم نیستند.

ایده آل گراها مجرد می مانند
این اتفاق گاهی برای خانم هایی که در سن ازدواج هستند می افتد؛ آنها چند سال پیش خواستگار خوبی داشته اند و به دلایلی او را رد کرده اند. حالا بعد از چند سال هرکسی را که از راه می رسد با او مقایسه می کنند و دست رد به سینه اش می زنند.
دست از ایده آل نشان دادن خواستگار یا خواستگارهای قبلی تان بردارید و واقعیت ماجرا را دریابید. ببینید از زندگی چه چیزهایی می خواهید، از همسر آینده تان چه می خواهید و این آدم جدید تا چه حد از خواسته های شما را پوشش می دهد. گذشته ها، گذشته و آینده شما را تصمیم فعلی تان می سازد.
در بعضی از موارد ممکن است بعد از مدت زمانی طولانی یک شخص نسبتا ایده آل پیدا شود، اما فرد کاملا ایده آلی در کار نیست. همان طور که شما هم نقص هایی دارید دیگران هم نقص هایی دارند. مسئله مهم این است که ببینید با کدام یک از این ایرادها می شود کنار آمد و با کدام یک نمی شود سر کرد

منتظر نیمه گمشده نشسته اید؟
چه تصوری از این قشنگ تر که یک نفر یک  جای این دنیای بزرگ به شما تعلق دارد و نیمه گمشده شماست؟! هرکسی در دوره ای از زندگی اش این طرز تفکر را مدنظرش دارد. یکی از دلایل این امر می تواند به راحت طلبی افراد در رابطه برگردد. اگر آدمی باشید که حوصله وقت گذاشتن و کار کردن روی رابطه را نداشته باشید، ترجیح می دهید دست روی دست بگذارید و منتظر رسیدن یک آدم ایده آل بمانید.
واقعیت این است که در بعضی از موارد ممکن است بعد از مدت زمانی طولانی یک شخص نسبتا ایده آل پیدا شود، اما فرد کاملا ایده آلی در کار نیست. همان طور که شما هم نقص هایی دارید دیگران هم نقص هایی دارند. مسئله مهم این است که ببینید با کدام یک از این ایرادها می شود کنار آمد و با کدام یک نمی شود سر کرد.

از وابسته شدن می ترسید؟
خیلی از خانم های جوان از وابستگی عاطفی و احساسی می ترسند و به همین خاطر خواستگارها را ندیده و نشناخته رد می کنند. آنها نگران هستند که استقلال شان به رسمیت شناخته نشود و با وابستگی عاطفی به شخص دیگری، موقعیت شان به خطر بیفتد. این مسئله در مورد بسیاری از آقایان هم صدق می کند. آنها هم از اینکه ازدواج کنند و استقلال شان را از دست بدهند، وحشت دارند. در روابط خواه ناخواه مسئله دل بستگی و وابستگی احساسی پیش می آید و بعضی از قوانین دوران تجرد عوض می شوند. مسئله مهم این است که کسی را پیدا کنید که با دلیل و مدرک متوجه شده اید از جهت  این قوانین بیشتر به هم می آیید و هر دوی شما برای هم مناسب هستید.

تجارب ناخوشایند پدر و مادرها
این مشکل برای بسیاری از خانم ها و آقایان پیش می آید، آنها در خانواده هایی بزرگ شده اند که ثبات عاطفی در آنها وجود نداشته است. پدر و مادر مرتب در حال آزاردادن یکدیگر بوده اند و این رفتارها را جلوی بچه ها انجام داده اند.برای همین، حالا که بچه های خانواده به سن ازدواج رسیده اند، به اصطلاح از ریسمان سیاه و سفید می ترسند و برای ازدواج نکردن انواع و اقسام بهانه ها را می آورند. آنها به سادگی از تکرار اشتباهات پدر و مادرشان و حتی تکرار زندگی والدین خود دچار هراس و وسواس هستند و این تردید، مانعی برای انتخاب درست آنها می شود. چنانچه شما هم به خاطر تجربیات تلخ رابطه پدر و مادرتان حاضر نیستید ازدواج کنید، بهتر است هرچه زودتر به یک مشاور مراجعه کنید و مشکل را بدون رودربایستی با او درمیان بگذارید.

تاثیرگذاری در چند ثانیه
می گویند سه ثانیه اول یک دیدار، نقش مهمی در ادامه پیدا کردن یا نکردن آن بازی می کند. از یکی از دوستان معتمد و صمیمی تان بخواهید به شما بگوید موقع ملاقات با دیگران چطور به نظر می رسید؛افسرده؟ زیاده از حد خوشحال؟ پرحرف؟ ما نمی گوییم در برخورد اولیه خود واقعی تان را پنهان کنید و طور دیگری به نظر برسید، بلکه هدف این است که شما خودتان را آن گونه که هستید بشناسید و روی نقاط قوت و ضعف تان کار کنید، به طور مثال اگر پرحرف هستید و این مسئله را دوستان نزدیک تان هم تایید می کنند، به جای ناراحت شدن روی خودتان کار کنید واز حالا به بعد سعی کنید در جلسات خواستگاری بیشتر شنونده باشید تا گوینده.
بخشی از تاثیرگذاری در دیدار اول به آراستگی ظاهر بر می گردد. اگر همیشه عادت دارید لباس های سیاه به تن کنید یا بدون اینکه بدانید، نامرتب به نظر برسید، بد نیست کمی هم به ظاهرتان رسیدگی کنید.

به تو احتیاجی ندارم!
یکی از ترس های بزرگ مردان، شنیدن جواب رد از زبان زنان است که او را به چشم همسر آینده شان می بینند و متاسفانه رفتار خیلی از خانم ها، این ترس آقایان را تشدید می کند. اگر شما هم جزو آن دسته از خانم هایی هستید که بدون آنکه بدانید مرتب به بقیه القا می کنید من از تو بهتر هستم یا وقتی خودم از پس کارهایم بر می آیم چه احتیاجی به تو دارم، بهتر است بیشتر روی این ذهنیت و رفتارهای تان فکر کنید، مردان از دیدن این رفتارها وحشت زده می شوند و جرات خواستگاری کردن را از دست می دهند. هیچ ایرادی ندارد اگر به تنهایی از پس کارهای تان بر می آیید، اما اگر واقعا قصد ازدواج کردن دارید، بهتر است کمی هم روی خوش به خواستگارتان نشان بدهید و طوری القا نکنید که انگار بودن و نبودن او برای شما فرقی ندارد.

تعداد صفحات : 18

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3642
  • کل نظرات : 119
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 462
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 968
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 6,825
  • بازدید ماه : 6,825
  • بازدید سال : 155,482
  • بازدید کلی : 2,228,633