loading...
فروشگاه اینترنتی 5040
فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 183 پنجشنبه 18 دی 1393 نظرات (0)

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

اگر تمایل به پرورش صفات نیکو در خود داریم و می خواهیم ویژگی های شخصیتی مان را بهبود ببخشیم و به طور خاص حریم شخصی دیگران را محترم بداریم، لازم است پیش از هر چیز کاستی ها یا ناآگاهی هایمان را نزد خود بازگو کنیم.

«من و خانواده همسرم در یک ساختمان زندگی می کنیم و گرچه واحدهای جداگانه ای داریم اما متاسفانه از نظر آنها واحد جداگانه و حریم شخصی معنایی ندارد؛ چون آنها اعتقاد دارند هر موردی که برای افراد خانواده اتفاق می افتد، حتی اگر رخدادی بسیار ساده و پیش پا افتاده باشد، بقیه هم باید بی کم و کاست از آن باخبر شوند؛ آنها حتی در جزیی ترین گفتگوهای میان من و همسرم یا کوچکترین رفتارم برای تربیت فرزندم دخالت و اظهارنظر می کنند و بی شک توقع حرف شنوی دارند.

ساده ترین نکته های آداب اجتماعی را که برای بسیاری از افراد عادی و پذیرفته شده است، رعایت نمی کنند؛ مثلا در زدن برای آنها هیچ معنایی ندارد چون خودشان کلید دارند و هر وقت که دلشان بخواهد، در منزل را باز می کنند و وارد می شوند! درِ اتاق ها، کشوها و کمدها که دیگر جای خود دارد. فقط کافی است چند ساعت از خانه بیرون بروم؛ چون وقتی برمی گردم، همه خانه ام را زیر و رو شده می بینم. یادداشت های شخصی، دل نوشته ها، فایل های داخل لپ تاپم و حتی کشوهای اتاق، آشپزخانه و ... همه و همه بازرسی می شوند. به هر زبان التماس و تقاضا می کنم و حتی تذکر می دهم که حریمی برای ما قائل شوند، نه تنها قبول نمی کنند بلکه آن را نوعی توهین به بزرگترهای خانواده می دانند و معتقدند اینها همه نشانه موذی گری و آب زیرکاهی من است.

همه این رفتارها، تعرض ها، دخالت ها و اظهارنظرهای مستبدانه اعتماد به نفسم را از من گرفته است. دخالت هایشان حتی به محل کارم هم کشیده شد و مجبور شدم شغلم را که خیلی هم دوستش داشتم و دارم و بابتش سال ها درس خوانده و تجربه کسب کرده ام، کنار بگذارم تا شاید کمی دست از سرم بردارند. می دانم گفتنش چندان مودبانه نیست اما باور کنید از دید آنها فقط سرویس بهداشتی حریم شخصی و خصوصی من به حساب می آید.»

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

درد دل دوست و هموطنمان را خواندیم. آیا چنین تجربه ای برای خود ما هم به نوعی آشنا و ملموس نیست؟ بسیاری از ما عادت داریم انتقادها، دخالت ها و کنجکاوی هایمان را در قالب دلسوزی، خیرخواهی، محبت، صمیمیت، انجام وظیفه اجتماعی و اخلاقی و ... بر سر شخص مقابل آوار کنیم و دست آخر هم برای تبرئه کردن خودمان بگوییم: «اصلا به من چه مربوط! از ما گفتن بود که گفتیم. باقی اش، دیگه با خودت» یا «بیا و محبت کن! کو کسی که قدر بدونه؟!» یا «بد دورانی شده. صفا و صمیمیت از بین رفت و همه می خوان زندگی شون رو از همدیگه پنهان کنن» یا مواردی از این دست. ای کاش کار به همینجا ختم شود...

مقوله حریم شخصی، موضوعی است که بسته به فرهنگ، آداب و رسوم، باورها و حتی پیشینه تاریخی هر گروه از مردم، نمودهای بسیار گوناگون و چه بسا متضادی دارد؛ رفتاری که در یک کشور، شهر، شهرستان، روستا یا میان افراد یک قوم و عشیره بسیار مقبول و پسندیده است، شاید در جایی دیگر موجب حیرت، سرزنش یا حتی برانگیختن خشم و ایجاد کدورت و کینه شود.

اصلا شاید بتوان پا را از این هم فراتر نهاد و به جرأت گفت که به تعداد آدم های روی کره زمین و به تعدادس لایق و علایق آنها می توان برای حریم شخصی تعریف ارائه داد اما میان همه این تعریف ها یک نکته مشترک است: «هیچ کس دوست ندارد از دیگران آزار ببیند یا آرامش و آسایشش را بر هم بزند.»

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

در این مقاله قصد نداریم وارد مباحث حقوقی شویم یا موضوع را از دیدگاه قوانین شرع بررسی کنیم یا بایدها و نبایدهایی قاطعانه درباره «رعایت حریم شخصی دیگران» ارائه بدهیم بله هدف این است که نگرشمان را در این زمینه بازبینی کنیم و به چگونگی رفتارهایمان با دیگران نگاهی منصفانه و صادقانه بیندازیم؛ زیرا تا هنگامی که شخصا به این باور و برداشت نرسیم که در رفتارمان با دیگران و دررعایت حریم آنها نقص هایی وجود دارد که نیازمند تغییر و اصلاح است، اگر همه جهانیان هم بسیج شوند، نمی توانند ما را متقاعد و وادار به تغییر رفتار کنند. اولین گام برای برطرف کردن هر ضعف اخلاقی، شناختن و یافتن نمودهای گوناگون آن در «خود» است.

اگر تمایل به پرورش صفات نیکو در خود داریم و می خواهیم ویژگی های شخصیتی مان را بهبود ببخشیم و به طور خاص حریم شخصی دیگران را محترم بداریم، لازم است پیش از هر چیز کاستی ها یا ناآگاهی هایمان را نزد خود بازگو کنیم؛ سپس بی آنکه به خاطر اشتباهات گذشته مان ناامید شویم، در جهت تغییر رفتار به سوی تعادل، گام برداریم.

در ادامه، برخی عادت های رفتاری را برای ژرف اندیشی و کمک به خودشناسی مطرح می کنیم. اگر عقل سلیم، ندای وجدان و اخلاق اصیل الهی را معیار سنجش قرار دهیم، شاید تعمق و تفکر درباره مفهوم هر یک از رفتارهای زیر، به تغییر رفتارمان برای رعایت حریم شخصی دیگران کمک کند:

حریم شخصی,حریم شخصی دیگران,رعایت حریم شخصی دیگران

1- پرس و جو درباره میزان درآمد یا پس انداز اشخاص.

2- کندوکاو درباره شغل، حرفه و تخصص افراد در محیط های غیررسمی و در شرایط غیرضروری.

3- پرسیدن درباره میزان تحصیلات افراد در محیط های غیررسمی و در شرایط غیرضروری.

4- کنجکاوی و پرسش درباره سن افراد.

5- جستجو درباره مالک یا مستاجر بودن افراد.

6- پرس و جو درباره میزان رهن و اجاره پرداختی دیگران یا متراژ و قیمت منزل.

7- پرسیدن قیمت و محل خرید هر چیزی که به نظر می آید اطرافیان به تازگی خریده اند.

8- کندوکاو درباره نوع، مدل و قیمت خودروی افراد و نقد یا اقساط بودن آن.

9- سرک کشیدن داخل یخچال، فریزر و کابینت های آشپزخانه منزل دیگران.

10- پرس و جو درباره مارک، قیمت موبایل وتبلت و لپ تاپ دیگران.

11- پرسش درباره وزن دیگران و اظهارنظر درباره رژیم غذایی مناسب شان.

12- پرسیدن درباره علت نقص های جسمانی ظاهری افراد و اظهارنظر درباره آنها.

13- پرسیدن و اصرار برای دانستن نوع و قیمت درمان های زیبایی که احیانا افراد انجام داده اند.

14- پرسش درباره زیر و بم رابطه شخص با خانواده همسرش.

15- نگاه انداختن و سرک کشیدن درون خانه مردم از پنجره، درِ باز منزل یا از درِ باز پارکینگ.

16- کندوکاو میان اطلاعات درون تلفن همراه، رایانه یا تبلت دیگران.

17- پرسیدن درباره دولتی یا غیرانتفاعی بودن مدرسه فرزندان افراد و نیز پرسش درباره مبلغ شهریه.

18- خواندن پیامک ها، ایمیل ها، قبض ها، یادداشت ها و همچنین گوش دادن به مکالمات تلفنی افراد.

19- سر زده رفتن به منزل دیگران، حتی اگر از نزدیکانمان باشند.

20- تجسس درباره گرایش های اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افراد.

21- کندوکاو درباره وضعیت تاهل یا تجرد افراد؛ مثلا پرسش در مورد اینکه رابطه ات با همسرت چطور است؟ چطور با هم آشنا شدید؟ یا اینکه مجردی؟ چرا ازدواج نمی کنی؟

خوب است برای دو هفته آینده درباره این رفتارها یا رفتارهایی مشابه، منصفانه بیندیشیم و به یاد داشته باشیم تجسس در کار دیگران، چنان ذهن مان را مشغول می کند که فرصت های طلایی زندگی خودمان را نمی بینیم و از دست می دهیم.
منبع:مجله موفقیت

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 190 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)


جلسه‌ی امتحان,عملکرد بهتر در امتحان

توصیه‌های مهم امتحانی

امتحان معیار ارزشیابی دانسته‌ها و توانایی‌های شماست و شما می‌‌توانید از آن به عنوان ابزاری برای ارزیابی مهارت های یادگیری خود استفاده کنید. اما شرایط فیزیکی و ذهنی وجود دارد که عملکرد شما در حین امتحان را تحت تأثیر قرار می‌‌دهد. بنابراین لازم است پاره ای نکات را هنگام امتحان رعایت کنید.
 
برای عملکرد بهتر در امتحان توصیه های زیر را بکارگیرید:
با آمادگی کامل و به موقع در سر جلسه‌ی امتحان حاضر شوید. وسایل مورد نیاز مثل مداد، خودکار، ماشین حساب، لغت نامه و ساعت را به همراه داشته باشید. با این کار همه چیز در دسترس شما خواهد بود و نیازی به قرض گرفتن وسایل دیگران پیدا نخواهید کرد.

با اطمینان خاطر و آرامش کامل در امتحان شرکت کنید. مثبت اندیشی کنید. همواره این جملات را در ذهن خود تکرار کنید: ”‌ من برای امتحان کاملا آماده ام و به خوبی از عهده آن برمی آیم. ”‌ نگرانی را از خود دور کنید. هر گاه احساس نگرانی کردید، چند نفس عمیق بکشید تا آرام شوید. قبل از امتحان با دوستانتان راجع به اضطراب و دل‌شوره صحبت نکنید. بهتر است بدانید که نگرانی هم‌چون یک بیماری مسری قابل سرایت به دیگران است.

آرام ولی هوشیار باشید. اگر حق انتخاب دارید، مکان مناسبی را برای نشستن انتخاب کنید. نیمکتی را انتخاب کنید که بر روی آن فضای کافی برای کار داشته باشید. به پشتی نیمکت تکیه دهید و راحت باشید.

در ابتدا نگاهی گذرا به سۆالات بیندازید. حدودا 10% از وقت خود را برای این کار صرف کنید. کلمات کلیدی ( در سۆالات ) را مشخص کنید و برای پاسخ دادن به سۆالات زمان‌بندی کنید. در حالی‌که سۆالات را می‌‌خوانید، نکاتی که به ذهن‌تان می‌‌رسد و می‌‌توانید مفید باشد را در کنار آن‌ها یادداشت کنید.

برای پاسخ‌گویی به سۆالات از یک برنامه منظم پیروی کنید. ابتدا به سۆالات ساده تر پاسخ دهید و بعد به آن‌ها که نمره بیش‌تری دارند. سپس به ترتیب به سوالاتی پاسخ دهید که:

مشکل تر هستند.
جواب دادن به آن‌ها وقت بیش‌تری می‌‌گیرد.
نمره کم‌تری دارند.

در امتحانات تستی برای انتخاب پاسخ درست دقت کنید.ابتدا پاسخ‌هایی را که می‌‌دانید اشتباه است، کنار بگذارید.

اگر تست نمره‌ی منفی ندارد، از بین پاسخ‌های باقی مانده، پاسخ صحیح را انتخاب نمایید و یا حدس بزنید.

اگر امتحان نمره منفی دارد و شما دلیل خاصی برای انتخاب پاسخ خود ندارید، حدس نزنید.

شک نکنید، معمولا اولین گزینه ای که انتخاب می‌‌کنید، پاسخ صحیح است. پس پاسخ خود را تغییر ندهید، مگر اینکه واقعا به نتیجه‌ی قطعی رسیده باشید.

در امتحانات تشریحی، قبل از پاسخ دادن به سۆالات خوب فکر کنید.

ابتدا نکات مهمی را که راجع به سۆالات به دهنتان می‌‌رسد، در چرک نویس یادداشت کنید.

این نکات را به ترتیب شماره گذاری کنید.
سپس آن‌ها را تنظیم کرده و پاک‌نویس کنید.
در پاسخ به سۆالات تشریحی، به اصل موضوع بپردازید و حاشیه نروید.
در جمله‌ی اول موضوع اصلی را بیان کنید.
مقدمه ای برای آن بنویسید.
سپس موضوع را با جزئیات بیش‌تری شرح دهید.

به سۆال توجه کنید و فقط به آنچه از شما خواسته شده پاسخ دهید. از توضیحات غیر ضروری و مثال‌های اضافی بپرهیزید.

10% از وقت امتحان را برای مرور مطالب کنار بگذارید.
برای ترک کردن جلسه‌ی امتحان عجله نکنید.
در انتها تمام سۆالات را مرور کنید.
مطمئن شوید که به تمام سۆالات پاسخ داده اید.
وقتی نتیجه‌ی امتحان را گرفتید، آن را بررسی کنید.
به اشکالات خود توجه کرده و سعی کنید در آن زمینه بیش‌تر مطالعه کنید.


برای امتحانات آخر سال، سۆالات امتحانات کلاسی را دوره کنید تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.
منبع: نشریه اینترنتی نوجوان ها/تبیان

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 142 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)

صحبت‌های زنانه؛ گوش نکردن‌های مردانه!

صحبت‌های زنانه, دلیلى براى صحبت

ما زن‌ها نیاز داریم تا با همسرمان صحبت كنیم، از كمبود جا در خانه و مشكلات درسی بچه‌ها گرفته تا دل‌تنگی‌های بی دلیل. گاهی دوست داریم، درد دل كنیم و بدون آنكه قصدی داشته باشیم، برای خالی شدن از دل‌شوره ها و دغدغه ها، حرف بزنیم. اما گاهی اوقات می‌خواهیم كسی به كمك مان بیاید، تغییری در رفتارش و نحوه‌ تعاملش ایجاد كند و یا راه چاره ای به ما پیشنهاد دهد. نیاز به داشتن یك همدم و هم صحبت، مختص همه‌ انسان‌هاست اما ما خانم‌ها كمی بیشتر! دوستان، خواهر، مادر و هم صحبت‌های همجنس مان خیلی از مواقع به رفع این نیاز كمك می‌كنند، ولی آنچه در حقیقت به آن محتاجیم اما شاید خودمان هم نمی‌دانیم این است كه به مرد زندگی‌مان به بهانه‌ هم صحبت شدن، نزدیك‌تر شویم. برای رسیدن به این خواسته، لازم است بیاموزیم چگونه با همسرمان صحبت كنیم و هر حرفی را در چه شرایطی و با چه ادبیاتی بیان كنیم. در غیر این صورت همان قصه‌ تكراری می‌شود كه در خیلی از زندگی‌ها اتفاق می‌افتد.
 
در یک زمان مناسب گفتگو کنید
خانم‌هایی كه از آشپزخانه، پشت سر هم صحبت می‌كنند و می‌خواهند همه‌ موضوعات را كنار هم و به صورت معجونی به خورد همسرشان دهند و مردانی كه مقابل بازی فوتبال یا اخبار تلویزیون، ذهنشان جای دیگری است و چند وقت یك‌بار تنها سری تكان می‌دهند و خیلی زود هر دو از این شرایط خسته می‌شوند.

نتیجه این خواهد بود كه خانم به این نتیجه می‌رسد كه شوهرش شنونده‌ خوبی برای حرف‌های او نیست و به این ترتیب دیگر سعی نمی‌كند با او حرف بزند یا همیشه به جای گفتگو كارشان به دعوا می‌كشد و گله و شكایت كه : تو به حرف‌های من گوش نمی‌دهی و جواب كه : تو خیلی حرف می‌زنی. من خسته از سر كار می‌آیم و تازه باید اخبار تو را گوش دهم.

یادتان باشد وقتى مرد از شما فاصله مى ‏گیرد، وقت خوبى براى گفتگوى با او براى نزدیك‏تر شدن به وى نیست. بگذارید كناره بگیرد. بعد از مدتى بر مى‏ گردد. او باز هم عاشقانه و دلسوز خواهد بود و به گونه ‏اى عمل خواهد كرد كه گویى هیچ اتفاقى نیفتاده است. آن گاه وقت گفتگو با او خواهد بود.
 
پیشقدم گفتگو شوید
اگر زن منتظر بماند تا همسرش آغازگر گفتگو باشد ممكن است هرگز شانسى براى حرف ‏زدن بدست نیاورد زیرا مردان، خودبه ‏خود حرف زیادى براى گفتن ندارند. قوانین ناگفته مردان مى‏گوید: اگر حرفى براى گفتن دارى آن را بگو. آنها نمى ‏دانند كه باید منتظر بمانند تا از آنها سۆال شود، اگر بخواهد حرف بزند، می زند.

لذا، وقتى زن مى‏خواهد صحبت كند یا براى نزدیك شدن به همسر احساس نیاز مى‏كند، باید حرف بزند و انتظار نداشته باشد كه مرد گفتگو را آغاز كند براى آغاز گفتگو ابتدا زن باید احساساتش را در میان بگذارد حتى اگر شریكش حرف زیادى براى زدن نداشته باشد.

صحبت‌های زنانه, دلیلى براى صحبت

دلیلی برای حرف زدن با مریخی‌ها پیدا کنید
مرد براى گفتگو با زن مى‏تواند خیلى باز رفتار كند اما در ابتدا حرفى براى گفتن ندارد. چیزى كه زنان درباره مریخى ‏ها نمى ‏دانند، این است كه آنها باید دلیلى براى صحبت داشته باشند. آنها صرفا براى در میان گذاشتن احساساتشان صحبت نمى ‏كنند.اگر زن كمى حرف بزند، مرد كم كم درباره ارتباطش با او صحبت مى‏كند.مثلا اگر زن درباره بعضى از مشكلاتى كه در طول روز داشته، صحبت كند، مرد نیز ممكن است در این باره گفتگو كند و بنابراین آنها مى‏توانند یكدیگر را درك كنند. اگر زن درباره احساسش درباره بچه‏ ها حرف بزند، مرد نیز ممكن است در این مورد شروع به صحبت كند. اگر مرد هنگام صحبت كردن زن، احساس سرزش یا فشار نكند، به تدریج شروع به صحبت خواهد كرد.
 
با زبان مخصوص یکدیگر، صحبت کنید
درست است كه زن و شوهر باید با هم حرف بزنند اما با زبان مخصوص یكدیگر. ما زن‌ها می‌توانیم با یكدیگر در یك ساعت راجع به 10 موضوع كاملاً نامربوط حرف بزنیم و لذت ببریم اما مردها این‌گونه نیستند. آن‌ها از این شاخه به آن شاخه پریدن و طول و تفسیر زیاد راجع به یك موضوع را دوست ندارند. باید طرز حرف زدنمان را تغییر دهیم تا همسرمان قدم قدم بیاموزد به احساسات ما گوش دهد.
 
گوینده‌ای خوب، شنونده‌ای خوب دارد!
حتماً شما هم شنیده‌اید كه ما را محكوم به غر زدن می‌كنند ، اما اگر به همسرمان توضیح دهیم كه به حمایت و گوش شنوایش چقدر نیاز داریم و تا چه حد می‌تواند برای ما آرامش بخش باشد، در این صورت شاید او داوطلبانه شنونده‌ ما باشد .

البته انصاف هم چیز خوبی است. اینكه همسرمان بداند گوش دادن به حرف‌های ما، می‌تواند كمك بزرگی به رابطه مان كند، كافی نیست. ما باید گوینده‌ خوبی هم باشیم. حتی یك گوینده‌ خبر هم اگر هر روز اخبار بد و منفی بگوید و با قیافه‌ ناراحت یا عصبانی و لحن نامناسب حرف بزند باعث می‌شود مخاطبانش خسته شوند و كنترل را به دست بگیرند و كانال دیگری را انتخاب كنند.

گله و شکایت ممنوع!
ما زن‌ها هم باید بیاموزیم با لحنی دلنشین، جذاب و دوست داشتنی با همسرمان گفتگو كنیم و مدام گله و شكایت نداشته باشیم در غیر این صورت كنترل ذهن همسرمان خیلی سریع كانال را عوض می‌كند و دیگر حرف‌هایمان را نمی‌شنود حتی اگر سرش را به علامت تایید تكان دهد.
 
قدردانی کنید
وقتى زن پیشاپیش حس مى‏كند كه مرد قصد گوش‏كردن ندارد، مى‏تواند از روش‏هاى جدیدى استفاده كند، آنقدر كه مرد به راحتى مى‏تواند از گوش‏ دادن طفره برود و كناره‏گیرى كند.

مثلا، به همسرتان بگوئید، «ممنون كه اینجا به من كمك كردى، واقعا از تلاش تو براى طفره ‏رفتن از گوش‏ كردن به حرفهایم سپاسگزارى مى‏كنم. مى‏دانم كه گوش‏دادن باید كار سختى باشد.» این یك روش مهارتى كاملاً پیشرفته مى‏باشد، زیرا اكثر مواقع هنگامیكه از مرد براى انجام‏دادن كار سخت، تشكر مى‏شود او از پذیرفتن آن كار خوشحال مى‏شود.

بنابراین، وقتى زن به روشى متفاوت از مرد تشكر مى‏كند (مثل همان تشكر براى طفره‏رفتن) در نتیجه مرد براى انجام كارهایى كه باعث گوش‏دادن مى‏شود رغبت بیشترى پیدا مى‏كند. از سوی دیگر، وقتى زن از مرد براى گوش دادن به حرفهایش قدردانى مى‏كند به تدریج مرد نیز حرف بیشترى براى زدن خواهد داشت.
منابع: جام جم/عصر ایران همراه با تغییرات و اضافات/تبیان

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 97 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)

شاد بودن,شاد بودن در لحظه‌,دلیل شاد بودن

«شاد بودن به این معنی نیست که همه چیز در ایده آل‌ترین حالت ممکن باشد. به این معنی است که تصمیم گرفته‌اید فراتر از نقص‌های زندگی را ببینید.» 

بااینکه بارانی تن نکرده بودم و چتر هم نداشتم، در یک صبح بارانی هفته گذشته حدود ۱۵ دقیقه به حرف‌هایش گوش دادم.

این پسر با پیراهن جلو دکمه‌دار رنگی که تن کرده بود و کلاه خنده‌داری هم که روی سرش گذاشته بود، روز فوق‌العاده‌ای برای من ساخت. او در کافه‌ای کار می‌کرد که من قهوه‌ام را از آنجا می‌گیرم. او همیشه به نظر شاد می‌رسد.

اوایل فکر می‌کردم که یک لبخند نمایشی روی صورتش است و سعی می‌کند از شرایط سختش بهترین را بسازد. مطمئناً نمی‌توانست «واقعاً» از کار کردن در چنین جایی اینقدر لذت ببرد.

بعد فهمیدم که مهمترین چیز را درمورد او نفهمیده بودم: او «واقعاً» از کارش لذت می‌برد، به همین خاطر شاد به نظر می‌رسید.
شاید هر کسی دوست داشته باشد که مثل او باشد.


زندگی من همیشه آنطور که دوست دارم پیش نمی‌رود. خیلی روزها را به تنهایی در اتاق نشیمنم به نوشتن می‌گذرانم درحالیکه می‌توانستم در یک دفترکار ساحلی کنار دوستانم کار کنم. ماشینم یک تویوتا قدیمی است و واقعاً ترجیح می‌دهم ماشینی داشته باشم که حداقل شیشه‌هایش دستی بالا و پایین نشود و ضبطش به جای نوار کاست، CD پخش کند.

اما اگر پول بیشتری داشتم، محل‌کارم جای دیگری بود یا ماشینی با مدل بالاتر سوار می‌شدم، زندگی‌ام آنقدرها فرق نمی‌کرد. فقط بسته‌بندی آنهاست که فرق می‌کند، هدیه داخلش یکی است.

احساسی که نسبت به خودم دارم، اینکه چقدر علاقه‌مند به آشنایی با آدم‌ها و تجربیات جدید هستم، چند وقت یکبار پیش می‌آید که بی‌دلیل لبخند بزنم، هیچکدام به موقعیت زندگی‌ام بستگی ندارند. آن پسر پیراهن‌رنگی این را خیلی خوب می‌داند. حدسم این است که این ۷ دلیل که برایتان می‌نویسم را هم خیلی خوب می‌داند:

 

۱. لذت بردن از زمان حال عادتی است که نیاز به تمرین دارد.
اگر برای شاد بودن همیشه نگاهتان به سمت فردا باشد، این احتمال وجود دارد که وقتی به چیزی که می‌خواستید رسیدید، باز همین دیدگاه را داشته باشید. همانطور که عجیب به نظر می‌رسد، توانایی تشخیص و قدردانی از چیزی که جلو رویتان است هیچ ارتباطی با چیزهایی که اکنون صاحب آنها هستید، ندارد. بیشتر به ارزیابی شما از چیزهای خوبی که در هر لحظه در زندگی‌تان است بستگی دارد. 

خواستن چیزهایی که دارید را تمرین کنید و وقتی چیزی که می‌خواهید را به دست آورید، شیرینی بیشتری احساس خواهید کرد. به اطرافتان نگاه کنید - چه چیزهایی می‌بینید که می‌توانید از آنها لذت ببرید؟

۲. پیدا کردن دلیل برای شاد بودن در لحظه‌، به نفع آینده‌تان است.
دکتر داچر کلتنر، استاد دانشگاه کالیفرنیا، ادعا می‌کند که می‌تواند آینده هر فرد را با قضاوت درمورد قدرت لبخند آنها پیش‌بینی کند. این محقق بر روی عکس‌های سالانه ۱۱۱ دانشجوی زن که بین سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۰ گرفته شده بود تحقیق کرد. 

نتایج این تحقیق نشان داد که زنانی که احساسات مثبت‌تری را در این عکس‌ها نشان داده بودند، از نظر ذهنی متمرکزتر بوده، ازدواج‌های موفق‌تری داشته و از سلامت بهتری برخوردار شده‌اند.

در این مقاله تحقیقی می‌خوانیم:
«باتوجه به اینکه احساسات مثبت فکر را باز می‌کند، احساسات منفی آن را باریک کرده و جلو پیشرفت را می‌گیرد… یافته‌های دکتر کلتنر و همکارانش ازجمله اولین تحقیقاتی است که نشان می‌دهد تفاوت در میزان ابراز احساسات افراد می‌تواند در طول زندگی‌شان ثابت بوده و گویای موفقیت فردی و اجتماعی آنها باشد.» 

۳. شاد بودن می‌تواند سلامتتان را ارتقا دهد و سلامتی چیزی است که فرصت‌های بسیاری را در زندگی سر راهتان قرار می‌دهد.
سلامتی همان چیزی است که خیلی‌ها نادیده می‌گیرند تا زمانی که به خطر می‌افتد. 
دکتر کریستوفر پیترسون، استاد دانشگاه میشیگان، که بیش از بیست سال درمورد ارتباط خوش‌بینی و سلامتی تحقیق کرده است، نشان می‌دهد که افراد خوش‌بین و مثبت‌اندیش سیستم ایمنی قوی‌تری نسبت به افراد منفی‌گرا دارند. این می‌تواند بخاطر میل به مراقبت کردن بیشتر از خودشان باشد.

همین الان تصمیم بگیرید که شاد باشید و مطمئن باشید با این تصمیم روزهای بیشتری برای شاد بودن و لذت بردن از سلامتی‌تان خواهید داشت.

۴. شادی مداوم و طولانی‌مدت به توانایی شما برای توجه به جزئیات بستگی دارد؛ از همین الان می‌توانید این توانایی‌تان را به کار بگیرید.
حتی وقتی همه چیزهایی که می‌خواهید را به دست بیاورید، باز دستخوش بالا و پایین‌های زندگی خواهید شد. اگر یاد نگیرید از خوشی‌های کوچک لذت ببرید، سلامت شما وابسته به وضعیت زندگی‌تان خواهد شد. آنوقت هر زمان که اتفاق ناخوشایندی برایتان بیفتد، شدیداً احساس ناخوشنودی خواهید کرد.

به چیزهایی فکر کنید که شما را سرشار از لذت می‌کنند - وقت گذراندن با حیوان خانگی‌تان، گوش دادن به صدای باران، دویدن در ساحل و … همین الان روی این کارها متمرکز شوید و بگذارید همین خوشی‌های کوچک روزتان را روشن و درخشان کنند. به این روش، با وجود تغییراتی که در زندگی‌تان پیش می‌آیند، انواع و اقسام لذت‌های کوچک و ساده‌ای خواهید داشت که کمکتان می‌کنند شادتر باشید.

۵. هر روز فرصتی تازه است که بهتر از دیروز باشد؛ این کار اعتمادبه‌نفس شما و در نتیجه شادی‌تان را بالا می‌برد.
من همه زندگی‌ام درگیر این بودم که کامل و ایدآل باشم. اگر در چیزی نمی‌توانستم بهترین باشم، شب خوابم نمی‌برد. اما عالی بودن هیچوقت به اندازه خیال آن برایم احساس لذت نداشت چون همیشه جایی برای بهتر شدن وجود داشت. همیشه ناراضی بودم و از خودم دلسرد و ناامید می‌شدم.

الان به مسائل بعنوان فرصت‌هایی برای بهتر شدن از یک روز به روز بعد نگاه می‌کنم. همیشه راضی شدن از هدف‌های کوچک و قابل‌دسترس‌تر خیلی راحت‌تر است.

با تمرکز بر پیشرفت‌ها یا هدف‌های کوچک، خودتان را به تدریج به سمت هدف‌های بزرگترتان می‌کشانید. 

۶. همین الان می‌توانید همان کسی باشید که می‌خواهید، هیچ ارتباطی هم با موقعیتتان ندارد.
ممکن است تصور کنید برای اینکه کسی باشید که همیشه می‌خواسته‌اید، زندگی‌تان باید تغییر بزرگی کند. مثلاً اینکه تا وقتی پول زیادی نداشته باشید نمی‌توانید آدم بخشنده‌ای شوید. یا اینکه تا وقتی خانه‌تان را نفروشید نمی‌توانید به فردی ماجراجو تبدیل شوید. واقعیت این است که در هر مقطعی از زمان دقیقاً می‌توانید همه اینها باشید.

پولی برای بخشش ندارید؟ با محبتتان بخشندگی کنید. همین که به حرف‌ها و مشکلات دوستان گوش کنید تا برایتان درد‌ودل کنند، بخشندگی کرده‌اید. خانه‌تان به فروش نمی‌رود و این باعث شده در یکجا بمانید؟ با امتحان کردن چیزهای جدید و آشنا شدن با آدم‌های جدید در زندگی روزمره‌تان ماجرا ایجاد کنید.

نمی‌دانید کی لحظه‌هایتان تمام می‌شود، پس از خودتان بپرسید، «چطور می‌توانم آدمی باشم که در همین لحظه می‌خواهم باشم؟»

۷. پیدا کردن لذت و خوشی در زمان حال، حتی اگر بسیار سخت به نظر برسد، در زندگی‌ دیگران هم تاثیر مثبت خواهد داشت.
بااینکه همه ما اهداف و رویاهای متفاوتی داریم، این یکی از مهمترین آنها برای بیشتر ما است: اینکه زندگی پرمفهوم و خوبی داشته باشیم که در زندگی دیگران نیز تغییری مثبت ایجاد کند.

شادی و خوشبختی یک تصمیم لحظه به لحظه است، تصمیمی که گرفتن آن برای خیلی‌ها سخت است. اگر این تصمیم را بگیرید، بقیه متوجه آن خواهند شد. با اینکار آنها را هم تشویق به گرفتن این تصمیم می‌کنید. همانطور که تحقیقی که در بالا به آن اشاره کردیم نشان می‌دهد، این انگیزه تاثیر بسیار مهمی بر سلامت و خوشبختی آنها در آینده خواهد داشت. 

شاید این مقاله دلایل عادی که معمولاً برای شاد بودن می‌شنوید را عنوان نکرده باشد. برعکس بقیه مطالب با تشخیص و شمردن نعمت‌هایی که خداوند به شما داده نه شروع شده و نه تمام می‌شود. وارد روابط یا شانس خوبتان هم نشده است. که البته همه اینها هم دلایلی داشته است.

تصور من این نیست که خوشبختی به چیزهایی که دارید بستگی ندارد. داشته‌های ما آدمها به مرور زمان تغییر می‌کند؛ نعمت‌های زندگی‌تان هم همینطور! شادی و خوشبختی به تفسیر شما از چیزی که در لحظه روبرویتان است بستگی دارد. اینکه چقدر به سبک زندگی‌تان افتخار می‌کنید. اینکه چقدر به لذت بردن از لذت‌ها و خوشی‌های ساده زندگی تمایل داشته باشید، حتی اگر وضعیت زندگی‌تان، شرایط مطلوب و مساعدی نداشته باشد.

حتی اگر هیچوقت اینکار را نکرده‌اید، همین امروز تصمیم بگیرید که روی خوبی‌ها متمرکز شوید -- هم خوبی‌های دنیا و هم خوبی‌های خودتان - تا بتوانید همین الان و در همین لحظه شاد باشید. 

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 160 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)


تست سلامت,احساس شادي, سطح شادي

آيا شما فردي شاد و سرزنده هستيد يا برعکس دلمرده و بي‌حوصله‌ايد؟ شايد هم عبوس و هميشه عصباني هستيد؟ شايد بد نباشد ميزان شادي‌تان را با يک آزمون بسنجيد، آن هم آزموني که دانشگاه آکسفورد طراحي کرده است.

آزمون آکسفورد: شاد هستيد يا غمگين؟

1) نسبت به آن چيزي که دقيقا هستم، احساس شادي نمي‌کنم.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

2) به شدت به ديگران علاقه‌مندم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

3) احساس مي‌کنم زندگي خيلي باارزش است.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

4) نسبت به ديگران احساسات گرم و صميمانه‌اي دارم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

5) به‌ندرت بعد از بيدار شدن از خواب احساس مي‌کنم خستگي‌ام دررفته است. *
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

6) در مورد آينده چندان خوشبين نيستم.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

7) بيشتر چيزها جالب و سرگرم‌کننده است.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

8) آدم متعهدي هستم و خودم را کنار نمي‌کشم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

9) زندگي خوب است.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

10) فکر نمي‌کنم اين دنيا جاي خوبي براي زندگي کردن باشد.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

11) زياد مي‌خندم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

12) درخصوص همه چيزهايي که در زندگي‌‌ام هست احساس رضايت مي‌کنم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

13) احساس نمي‌کنم که آدم خيلي جذابي هستم.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

14) فاصله زيادي بين چيزي که دوست دارم انجام بدهم و کاري که انجام مي‌دهم وجود دارد. *
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

15) آدم خيلي شادي هستم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

16) در خيلي از چيزها زيبايي را پيدا کنم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

17) هميشه روي ديگران اثر خوب لذتبخشي مي‌گذارم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

18) براي هر کاري که بخواهم انجام بدهم وقت پيدا مي‌کنم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

19) کنترل چنداني روي زندگي‌ام ندارم. *
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

20) من قادر به انجام هر کاري هستم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

21) از نظر ذهني کاملا هوشيارم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

22) اغلب احساس شادي و سرخوشي مي‌کنم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

23) تصميم گرفتن برايم کار راحتي نيست.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

24) احساس نمي‌کنم زندگي معناي خاصي داشته باشد يا زندگي من هدف خاصي دارد.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

25) احساس مي‌کنم انرژي زيادي دارم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

26) اغلب در اتفاقاتي که در اطرافم رخ مي‌دهم نقش دارم.
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

27) با ديگران خيلي به من خوش نمي‌گذرد.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

28) احساس نمي‌کنم کاملا سلامت باشم.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

29) از گذشته خاطرات خوش چنداني ندارم.*
کاملا مخالف/تا حدودي مخالف/کمي مخالف/کمي موافق/تاحدودي موافق/کاملا موافق

راهنما:
براساس آنچه که در ادامه آمده به خودتان امتياز بدهيد.
کاملا مخالف 1
تا حدودي مخالف 2
کمي مخالف 3
کمي موافق 4
تاحدودي موافق 5
کاملا موافق 6

براي سوالاتي که جلوي آنها * آمده است، بايد امتيازات را به‌صورت عکس حساب کنيد. يعني در اين‌گونه سوالات پاسخ کاملا موافق يک امتياز و پاسخ کاملا مخالف 6 امتياز دارد.

سپس امتياز همه سوالات را با هم جمع بزنيد و بر عدد 29 تقسيم کنيد. رقمي که به دست مي‌آيد، امتياز شما در اين آزمون است و ميزان شادي‌ و نشاطتان را نشان مي‌دهد.

پاسخ:
اگر امتيازتان بين 1 و 2 است: اصلا آدم شادي نيستيد اما احتمالا موقعيتتان به آن بدي‌اي که خودتان تصور مي‌کنيد، نيست. بهتر است از يک درمانگر کمک بگيريد.

اگر امتيازتان بين 2 و 3 است: تقريبا آدم غمگيني هستيد و کمتر احساس شادي مي‌کنيد.
اگر امتيازتان بين 3 و 4 است: 50-50 . نه خيلي شاديد و نه خيلي غمگين.
اگر امتيازتان 4 است: سطح شادي شما متوسط است. وضعيت اغلب افراد مثل شماست.
اگر امتيازتان بين 4 و 5 است: آدم نسبتا شادي هستيد.
اگر امتياز بين 5 و 6 است: آدم خيلي شادي هستيد و اين قطعا روي موفقيتتان در زندگي، ازدواج، کار و... نقش دارد.
اگر امتيازتان 6 است: بيش از حد شاديد! مراقب باشيد!

منبع:سلامت ایران

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 114 چهارشنبه 17 دی 1393 نظرات (0)


تست سنجش عاطفه,تست روانشناسی,عاطفه و احساس

اگر می خواهید ببینید که چقدر انسان عاطفی هستید به این پرسشنامه پاسخ دهید.
عاطفه و احساس جزء مهم زندگی همه ی ماست. ما انسان ها یک بعد خیلی مهم در زندگی مان داریم و آن عواطف مان است. اما اگر همین عواطف که زندگی را زیبا می کند ، بیش از حد باشد ، به ما و اطرافیانمان لطمه وارد خواهد شد. بهتر است سعی کنیم که هیچ چیز را از حد نگذرانیم و حتی در عاطفی بودن هم منطقی باشیم. پرسشنامه ی فوق تا حدی می تواند روحیه ی شما را در این زمینه ارزیابی کند.البته نه به صورت صد در صد.

خواهشمنداست به سئوالات زیر با دقت پاسخ دهید و سپس نتیجه را مشاهده کنید.(فقط یک گزینه انتخاب گردد.) 

1- آیا ماهی یا پرنده در خانه‌ دارید؟ یا اگر امكانش‌ را داشتید این‌ حیوانات‌ را در خانه‌ نگه‌ می‌داشتید؟
بلی
خیر
نمی دانم

2- آیا از تماشای‌ نمایشهای‌ بدون‌ كلام‌ (پانتومیم‌)، لذت‌ می‌برید؟
بلی
خیر
نمی دانم

3- آیا تا بحال‌ با همسایه‌هایتان‌، جر و بحث‌ كرده‌اید؟
بلی
خیر
نمی دانم 

4- آیا اگر بشنوید دو نفر به‌ هم‌ بد و بیراه‌ می‌گویند خجالت‌ می‌كشید؟
بلی
خیر
نمی دانم

5- آیا از مصاحبت‌ و مجالست‌ با بچه‌ها، لذت‌ می‌برید؟
بلی
خیر
نمی دانم

6- آیا از دعوای‌ دیگران‌ با هم‌ بدتان‌ می‌آید؟
بلی
خیر
نمی دانم 

7- آیا به‌ عنوان‌ یك‌ بزرگسال‌، گریه‌ كرده‌اید؟
بلی
خیر
نمی دانم 

8- آیا افراد خاصی‌ در اطرافتان‌ هستند كه‌ به‌ شدت‌ انها را دوست داشته باشید؟
بلی
خیر
نمی دانم

9- آیا از مشاهده‌ موفقیت‌ دیگران‌، غبطه‌ می‌خورید و به‌ آنها حسادت‌ می‌ورزید؟
بلی
خیر
نمی دانم

10- آیا در حین‌ تماشای‌ مسابقات‌ فوتبال‌ به‌ وجد می‌آیید و هیجان‌ زده‌ می‌شوید؟
بلی
خیر
نمی دانم 

11- آیا افراد خانواده‌ خود را می‌بوسید و به‌ آنها ابراز علاقه‌ می‌كنید؟
بلی
خیر
نمی دانم 

12- آیا در فروشگاه ها، با غریبه‌ها هم‌صحبت‌ می‌شوید؟
بلی
خیر
نمی دانم

13- آیا به‌ سرعت‌ خونسردی‌ و خویشتن‌ داری‌تان‌ را از دست‌ می‌دهید؟
بلی
خیر
نمی دانم 

14- آیا به‌ سرعت‌ خجالت‌ زده‌، سراسیمه‌ و دستپاچه‌ می‌شوید؟
بلی
خیر
نمی دانم

15- آیا تا به‌ حال‌ تصادف‌ رانندگی‌ داشته‌اید كه‌ منجر به‌ خشم‌ و عصبانیت‌ شما شده‌ باشد؟
بلی
خیر
نمی دانم

شما با جمع بندی امتیاز، می توانید نتیجه مربوط به خود را مشاهده نمایید.
گزینه ی بلی 2 امتیاز
گزینه ی خیر 0 امتیاز
گزینه ی نمی دانم 1 امتیاز
 
نتیجه
بین‌ 26 تا 30 امتیاز: به‌ شدت‌ عاطفی‌ و احساساتی‌ هستید.
بین‌ 18 تا 21 امتیاز: تا حدی‌ عاطفی‌ و احساساتی‌ هستید.
بین‌ 22 تا 25 امتیاز: خیلی‌ عاطفی‌ و احساساتی‌ هستید.
بین‌ 13 تا 17 امتیاز: متعادل‌
بین‌ 9 تا 12 امتیاز: تا حدی‌ بی‌احساس‌ و سرد هستید.
بین‌ 5 تا 8 امتیاز: خیلی‌ بی‌ احساس‌ و سرد هستید.
بین‌ 0 تا 4 امتیاز: به‌ شدت‌ بی‌احساس‌ و سرد محسوب‌ می‌شوید.
منبع:تبیان

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 225 یکشنبه 23 آذر 1393 نظرات (1)

مقدمه

هر کس زندگی را از دریچه‌ای می‌بیند و به باور هر کس رسیدن به یک دسته از آرزوها و اهداف و یا فراهم شدن شرایط و موقعیتهای مختلف موجبات دلپذیر بودن زندگی او را فراهم می‌سازد. با اینکه بیم افراد مختلف در مورد اینکه چه چیز زندگی آنها را شیرین تر و مطبوع تر خواهد ساخت تفاوتهای فردی وجود دارد. اما یکسری اصول کلی نیز وجود دارند که می‌توانند به عنوان اصول کلی در آفزینش و خلق یک زندگی سعادتمند مورد کاربرد قرار گیرند.

هدفمند بودن برای داشتن یک زندگی دلپذیر

زندگی بی‌هدف ، یک زندگی شلوغ و بی‌سر و سامان است. افراد بی‌هدف بطور سرسام آوری با انواع مشکلات مواجه می‌شوند که موجب ایجاد استرس و ناراحتی در آنها می‌شود. کسالت ، درماندگی ، تشویش و اضطراب حاصل یک زندگی بی‌هدف هستند. بر این اساس تا می‌توانید شکل واضحی به اهداف خود بدهید. آنها را دسته بندی کنید و برای خود مشخص کنید که کدامیک از اهمیت بیشتری برایتان برخوردار هستند. در این راستا فرق نمی‌کند اهداف شما مالی باشد، یا علمی ، یا مربوط به زندگی روزمره و یا سایر اهداف. داشتن هدف مهم است.

پاک سازی ذهن از افکار منفی

افکار منفی انسان باعث هدر رفتن نیرو و انرژی روانی او می‌شوند و در واقع مثل موانعی هستند که مسیر فرد را برای رسیدن به اهدافش سد می‌کنند و حتی مانع این می‌شوند که فرد بتواند برای خود اهدافی را معین کند. افکار منفی احساس نشاط و شادابی را از زندگی فرد می‌گیرد، موجب کاهش اعتماد به نفس او و اعتقاد به تواناییهایش می‌شود.

رضایت شغلی خود را بالا ببرید.

بیشتر ساعات انسان در جریان شغلی‌اش می‌گذرد. بنابراین لذت بردن از این ساعات بسیار بااهمیت خواهد بود. همیشه و در هر شغلی حتما چیزهایی وجود دارد که بتواند برای شما جذاب باشد حتی در شغلی که علاقه چندانی به آن ندارید. با کمی فکر کردن می‌توانید این جنبه‌های لذت بخش را پیدا کرده و برای خود پررنگ نمایید. خواهید داد که چه تغییراتی به این ترتیب در احساسات شما پیدا خواهد شد. سعی کنید به جای وقت گذراندن و احساس نارضایتی کردن مهارتهای مناسب را یاد بگیرید و به دنبال مواردی باشید تا باعث پیشرفت شما در کارتان شود.

توجه به سلامتی جسمی و روحی خود

برخی افراد بیش از حد نگران سلامتی خود هستند و برخی توجه چندانی به سلامتی خود ندارند. این دسته از افراد به کارهایی که انجام می‌دهند و ممکن است سلامتی آنها را تهدید کند ادامه می‌دهند و یا در صورت بروز مسائلی در سلامتی آنها ، آنها را دست کم می‌گیرند. در هر دو حال داشتن یک زندگی لذت بخش برای این افراد به خطر می‌افتد. به دنبال یاد گرفتن اطلاعات و مطالب جدید برای بالا بردن سلامتی خود باشید و آنها را در زندگی پیاده کنید.

گسترش و سالم سازی روابط و ارتباطات خود

برقراری یک ارتباط مناسب بسیار مهم است. در زمینه برقراری چنین روابطی نکات بسیار ریز و دقیقی وجود دارد که ممکن است ارتباطات مختلف شما را خدشه‌دار کند بدون اینکه متوجه باشید. شنونده خوب بودن و محبت کردن در موقع مناسب یکی از اصول برقراری ارتباط صحیح هستند. به مواردی از این قبیل توجه کنید تا بتوانید روابط خود را گسترش دهید. علاوه بر گسترش روابط حفظ روابط را نیز یاد بگیرید. برخی افراد به راحتی روابطی را آغاز می‌کنند اما نمی‌توانند آنها را پایدار نگه دارند.

خلاق باشید.

برای رسیدن به خلاقیت لازم نیست شغل ویژه‌ای داشته باشید، یا در سن خاصی باشید، زن باشید یا مرد. در هر شرایطی و هر سنی و هر جنسی باشید خلاقیت کمکهای زیادی به شما خواهد کرد. افراد خلاق انسانهایی هستند مخاطره پذیر ، اهل ریسک ، مصر ، با انگیزه ، پذیرای افکار نو ، مستقل و دارای اعتماد به نفس. آنها در برخورد با مشکلات زندگی نیز می‌توانند از قدرت خلاقیت خود استفاده کنند و به شیوه‌های جالبتری با مشکلات مواجه شوند.

توجه به فرزندان

فرزندان افراد مهم زندگی والدین هستند. اکثر والدین نگران تربیت فرزندان خود هستند و گاهی این نگرانی زندگی آنها را مغشوش و پر از اضطراب می‌سازد. نگرانی هیچ فایده‌ای ندارد. روشهای برقراری ارتباط با فرزندان ، و تربیت آنها یاد بگیرید و با آرامش و خونسردی آنها را پیاده کنید. به این ترتیب نگران آینده فرزندان خود نیز نخواهید بود، می‌دانید که بهترین کارها را برای او انجام می‌دهید که در توان خود دارید. برای آنها وقت بگذارید، آنها را بشناسید و به آنها احترام بگذارید.

توجه به سرگرمیها و علائق

برخی افراد به دلیل برنامه ریزی خوبی که دارند به بهترین شیوه از برنامه‌ها و فعالیتهای مختلف استفاده می‌کنند. ممکن است فعالیت شغلی گسترده‌ای داشته باشند اما به همان اندازه نیز به علائق و سرگرمیهای خود توجه نشان دهند. مشغله کاری یا سایر مشکلات آنها را از علائق خود دور نمی‌کند. در واقع گذراندن اوقاتی با فعالیتهای مورد علاقه موجب تامین انرژی لازم برای فعالیتهای اساسی زندگی می‌شود. بدون چنین اوقاتی فرد به مرور خسته و خسته‌تر خواهد شد. این سرگرمیها بسته به ویژگیهای خود شما دارد. لازم نیست حتما مواردی را انتخاب کنید که دیگران توصیه می‌کنند. گوش کردن به موسیقی ممکن است برای یک فرد یک فعالیت لذت بخش تلقی شود اما برای فردی دیگر ورزش کردن و ... .

اعمال مدیریت و کنترل بر فعالیتهای خود 

بر انجام فعالیتهای خود جدی باشید. آنها را مهم بشمارید و برایشان برنامه ریزی کنید و برنامه‌ها را بطور منظم اجرا کنید و به نتایج برنامه‌ها توجه کنید و در نهایت از نتایج خوب و بد برای برنامه ریزی بعدی درس بگیرید. این روند کامل یک مدیریت خوب است. یک نظاره ‌گر خوب و یک ارزیاب سخت گیر برای امور خود باشید. فعالانه امور زندگی خود را پیگیری کنید و به موفقیتهای خود پاداش دهید مثل یک مدیر خوب در یک سازمان.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 206 یکشنبه 23 آذر 1393 نظرات (0)

همه می خواهند که از نظر دیگران خوب و باحال باشند، اما اکثرا نمی توانند. این کار هیچ رمز و رازی ندارد. فقط باید بدانید که چطور باشید و چطور رفتار کنید. راه های مختلفی برای رسیدن به این منظور وجود دارد.

در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم تا بدانید که چطور از نظر دیگران باحال جلوه کنید. این کارها را انجام دهید و بعد خواهید دید که چقدر دوستانتان علاقه مند به رفت و آمد با شما می شوند.   

زیاد به دوستانتان زنگ نزنید 

سعی کنید زیاد دنبال دوستانتان نرفته و مدام به آنها تلفن نکنید. حد مشخصی برای این مسئله وجود ندارد، اما دقت کنید همیشه کمتر از مقداری که آنها به شما زنگ می زنند به آنها زنگ بزنید.

 خوب لباس بپوشید 

مردم دوست ندارند با آدم های بدتیپ و ژولیده رفت و آمد کنند. البته نمی گویم وقتی می خواهید با دوستانتان بیرون بروید کت و شلوار و این چیزها تنتان کنید، اما سعی کنید همیشه مرتب و خوش پوش باشید. یادتان باشد که مردم معمولاً از روی قیافه و ظاهر در مورد افراد نظر می دهند.

 مطلع و آگاه باشید 

مردم دوست دارند با کسی رفت و آمد کنند که بتوانند از او مطلبی یاد بگیرند. اما هول نشوید، اطلاعاتتان را زمانی در اختیار آنها بگذارید که از شما سوال کنند. چون ممکن است فکر کنند قصد پز دادن دارید. و این اصلاً خوب نیست.  

 

شوخ و بذله گو باشید نمی گویم که دلقک باشید. اما اگر طبع شوخ دارید، کمی از آن را به دوستانتان نشان دهید. لازم نیست که منبع سرگرمی و خنده شوید. تعادل را حفظ کنید. و خواهشاً اگر می خواهید جوک تعریف کنید، سعی کنید که حداقل آنرا بی مزه تعریف نکنید که مردم جای خندیدن گریه کنند.   

افسرده  نباشیداگر حالتان خوب نیست، بهتر است که در خانه بمانید. چون مردم دوست دارند که وقتی با دوستانشان بیرون می روند به آنها خوش بگذرد. کسی دوست ندارد در آن زمان شما را مشاوره روانپزشکی کند. بله، می توانید به یکی از دوستان نزدیکتان مشکلتان را در میان بگذارید، اما وقتی یک شب با دوستان بیرون رفته اید سعی کنید که مشکل را فراموش کنید.

 اسرارآمیز باشید 

اگر همه ی جزئیات زندگیتان را به دوستانتان بگویید، ممکن است زیاد جذب شما نشوند. همیشه چیزی را ناگفته نگاه دارید، و افراد همیشه علاقه مند به دانستن آن موضوع باقی می مانند.

 ضعف و ناتوانی هایتان را به کسی نگویید 

هر کسی ضعف و ناتوانی دارد، اما لازم نیست که این مسئله را به اطلاع همه برسانید. اگر این کار را بکنید، آن ضعفتان را باعث شوخی و خنده ی اطرافیان می کنید. اگر نسبت به چیزی حساسیت دارید، با کسی آن را مطرح نکنید و پیش خود نگاه دارید.

 با افراد اجتماعی و باحال رفت و آمد کنید

اگر بخواهید همیشه افراد شکست خورده و به دردنخور را وارد اکیپ دوستانتان کنید، خودتان هم خیلی زود جزء همان ها به حساب خواهید آمد. و از طرف دیگر، اگر افراد اجتماعی و درست و حسابی را در اطراف خود داشته باشید، مردم هم همان فکر را در رابطه با شما خواهند کرد.

افراد را به یکدیگر معرفی کنید جزء آن افرادی باشید که گروه ها و اکیپ های مختلف را به هم معرفی می کنند. اگر شما دو اکیپ دوست دارید، آنها را به هم معرفی کنید. البته اگر فکر می کنید که این دو گروه به هم می خورند. و از آنجا که آنها فقط شما را می شناسند، احتمالاً وقتی با هم روبه رو می شوند در مورد شما صحبت خواهند کرد.   

 به حرفهایتان عمل کنید 

عمل کردن به حرفها و قول هایتان به دیگران ثابت می کند که فرد قابل اعتمادی هستید و می توان رویتان حساب کرد. اما عمل نکردن به حرفهایتان، نه تنها شهرتتان را لکه دار می کند بلکه باعث می شود چند تا از دوستانتان را هم از دست بدهید.   

آخرین نفری نباشید که مجلس را ترک می کند اگر شما آخرین نفری باشید که جمع را ترک کند، نشان می دهد که شما مزاحم بوده اید. اگر بخواهید بیش از حد بمانید احتمالاً شانس دعوت شدن در آینده را از دست خواهید داد.

 برای بیرون رفتن برنامه ریزی کنید 

هر چند وقت یکبار (دوسال یکبار کافی است) برنامه ریزی کنید و دیگران را جایی دعوت کنید. همه چیز را مرتب کرده و بعد همه را دعوت کنید.   

سعی کنید تحت هیچ شرایطی خونسردیتان را از دست ندهید کسی دوست ندارد که با کسی بیرون برود که سریعاً عصبانی شده و کنترل خود را از دست می دهد. اتفاقات بد ممکن است بیفتد و شما هم باید واکنش نشان دهید. اما لازم نیست که کنترل اعصابتان را از دست بدهید. همیشه خونسردی خود را حفظ کنید.

 باحال باشید

ــــــــــــــــــــ رعایت همه ی این نکات باعث می شود که در جمع دوستان به عنوان فردی باحال و خوش مشرب شناخته شوید. اما لازم نیست که برای این کار خیلی تلاش کنید. بگذارید همه چیز عادی پیش برود.

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3642
  • کل نظرات : 119
  • افراد آنلاین : 164
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 449
  • آی پی دیروز : 187
  • بازدید امروز : 1,859
  • باردید دیروز : 293
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 4,402
  • بازدید ماه : 18,337
  • بازدید سال : 141,423
  • بازدید کلی : 2,214,574