راه انداختن کسب و کارهای خانگی از نظر خیلی ها نشدنی است. امروزه کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب میشوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل و نوآوری در عرضه محصول یا خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. همچنین برای جوانان، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسب و کار شخصی است. مواردی که برای راهاندازی کسب و کار خانگی باید در نظر بگیرید: - درباره ایده کسب و کارتان تحقیق کنید. - توانایی هایتان را بسنجید. کسب و کارهای خانگی از بخشهای حیاتی و ضروری فعالیتهای اقتصادی محسوب میشوند. مزایای کسب و کار خانگی: - ایجاد تعادل و موازنه بیشتر بین کار و زندگی - پائین بودن میزان ریسک - پائین بودن هزینه راهاندازی - احتمال موفقیت بیشتر - تناسب با اقشار مختلف
راه انداختن کسب و کارهای خانگی از نظر خیلی ها نشدنی است. اما واقعیت این است که انجام دادن کارهایی که شما قابلیت و توانایی اش را دارید و پول درآوردن از آن ها یکی از بزرگترین فرصت هایی است که زندگی در اختیارتان می گذارد؛ چه بهتر که بتوانید آن را عملی کنید و از آن حسابی هم پول در بیاورید.
- درباره محصول یا خدماتتان نیز اطلاعات کسب کنید.
- محل کار خود را تعیین کنید.
- مشارکت دیگر اعضاء خانواده را جلب کنید.
- اسم مناسبی برای کسب و کارتان انتخاب کنید.
- اسباب و تجهیزات مناسبی برای کسب و کارتان تهیه کنید.
- پوشش مناسب و در خور برای کسب و کارتان فراهم کنید.
- یک صندوق پستی به کسب و کارتان اختصاص دهید.
- حساب بانکی برای کسب و کارتان باز کنید.
- با دوستان و همسایگانتان رک و صادق باشید.
- از داشتن کسب و کار خانگی واهمه و خجالتی داشته باشید، بلکه به آن افتخار کنید.
- ارتباطات بیشتری با دیگران برقرار کنید.
- آزادی و استقلال عمل بیشتر
- ساعات کاری انعطافپذیر
- راحتتر بودن تربیت بچهها
- امکان کارکردن پارهوقت
- داشتن فرصت و زمان بیشتر
- تناسب با ویژگیهای جسمی افراد معلول و کمتوان
- عدم نیاز به مجوز
- احساس راحتی بیشتر
عصبانیت،اغلب میتواند عامل بروز سکته های شدید باشد اگر زود عصبانی می شوید بخوانید!پزشکان در یک مطالعه جدید هشدار دادند که داشتن خلق و خوی عصبانی خطر ابتلا به سکته مغزی و قلبی را تشدید میکند و در ابتلا به این سکته ها نقش به سزایی را ایفا می کند.
به گفته پزشکان آمریکایی، عصبانیت اغلب میتواند عامل بروز سکته های شدید باشد. آنها میگویند تا دو ساعت پس از آن که فردی عصبانی میشود، بیشترین احتمال ابتلا به سکته در آن فرد وجود دارد. البته لازم است بررسیهای بیشتری به منظور درک دقیق این ارتباط و تاثیر استراتژیهای مقابله با استرس در پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی انجام شود.
پزشکان آمریکایی در مطالعه انجام شده به این مسئله پی برده اند که در افرادی که فاکتورهای خطرزا همچون سابقه ابتلا به بیماریهای قلبی وجود دارد، حدود دو ساعت پس از آن که عصبانی شوند، خطر ابتلا به سکته قلبی پنج برابر و خطر ابتلا به سکته مغزی بیش از سه برابر افزایش مییابد.
دکتر «الیزابت موستفسکای» و تیم تحقیقاتیاش اظهار داشتند: هرچه تعداد دفعات عصبانی شدن در طول روز بیشتر باشد این خطر نیز افزایش مییابد. موستفسکای همچنین گفت: اگرچه خطر ابتلا به سکته با یک مورد عصبانیتتقریبا پایین است اما این خطر در افرادی که مرتب عصبانی میشوند میتواند تشدید کننده باشد.
به گفته کارشناسان استرس مزمن به بروز بیماریهای قلبی منجر میشود زیرا فشارخون را افزایش میدهد. با این حال هنوز مشخص نیست رابطه بین عصبانیت و بروز سکته مغزی و قلبی چیست. ممکن است تغییرات روانی که عصبانیت بر بدن اعمال میکند علت آن باشد اما لازم است تحقیقات بیشتری در این زمینه انجام شود.
قدر آرامش را آنهایی بیشتر میدانند که آن را در زندگیشان ندارند قدر آرامش را آنهایی بیشتر میدانند که آن را در زندگیشان ندارند یا آن را از دست دادهاند! وقتی آرامش نداشته باشید مهم نیست چه چیزهایی دارید زیرا هیچ لذتی از آن داشتهها و زندگیتان نمیبرید. آزمونی که در پیآمده به شما کمک میکند نشانههای آرامش در زندگی خود را بررسی کنید و در صورت نیاز، با تغییر چند رفتار، آن را به زندگیتان برگردانید. نشانههای آرامش در زندگی خود را بررسی کنید نحوه محاسبه امتیاز آزمون اگر نمره شما بین ۲۶ تا ۳۹ باشد: میزان آرامش در زندگی شما در وضعیتی متوسط، رضایت بخش، مساعد و مطلوب قرار دارد. اگرچه شما گاهی اوقات خودتان را تحت فشار میبینید، ولی به موقع علایم و نشانههای هشدار دهنده خطر را شناسایی میکنید و خودتان را از مهلکه نگرانیها نجات میدهید و متوجه میشوید که بیدلیل خودتان را تحت فشار قرار دادهاید. در واقع نگرانی و اضطراب در موارد کمی به سراغ شما میآید که آن هم با طرز برخورد صحیح شما مشکلی ایجاد نمیکند. اگر نمره شما بین ۴۰ تا ۵۰ باشد: امتیاز شما نمایانگر آن است که شخصیتی بیش از حد مضطرب و نگران دارید و همواره مسائل را در ذهنتان بزرگ میکنید. از آنجا که نگرانی، تشویش و اضطراب در شخصیت شما نهادینه شده است و به آن شکل با مسائل برخورد میکنید، دائما فشار روحی زیادی را متحمل هستید و بیان حفظ خونسردی و آرامش برای شما راحتتر از به کار بستنش است ولی بهتر است همیشه به یاد داشته باشید که نگرانی و اضطراب به فشار روحی و استرس منجر میشود و آن علت و عامل بروز بسیاری از مشکلات و ناراحتیهای جسمانی است؛ بنابراین برای سلامتیتان بسیار مضر به حساب میآید.
ابتدا با انتخاب یکی از گزینههای «الف»، «ب» یا «ج» به ۲۵ سوال این آزمون پاسخ دهید تا میزان آرامش زندگیتان را بسنجید.
۱-آیا ناخنهایتان را میجوید؟ الف) بله ب) گاهی اوقات ج) خیر
۲-آیا تاکنون به منظور آرامش یافتن به سراغ یک حمام داغ طولانی مدت رفتهاید؟ الف) نه، فقط به قصد تمیزی به سراغ حمام میروم. ب) گاهی اوقات ج) بله چون یک حمام داغ طولانی، بهترین شیوه برای در کردن خستگی و آرامش یافتن محسوب میشود.
۳-وقتی دردی به سراغتان میآید که تاکنون آن را تجربه نکردهاید، آیا آن را فورا نشانه یک بیماری خطرناک میدانید؟ الف) بله و تا زمانی که درد رفع نشود، نگرانی یک لحظه هم دست از سرم بر نمیدارد. ب) گاهی اوقات ج) راستش نه ولی اگر درد ادامه پیدا کند به پزشک مراجعه میکنم تا علت مشخص شود.
۴-آیا تا به حال به علت اینکه افکار درهم و برهم زیادی در سر داشتهاید، دچار بیخوابی شدهاید؟ الف) بله، به وفور ب) گاهی اوقات ج) خیلی به ندرت و در مواقع خاص
۵-هر چند وقت یک بار در ارتباط با کارهایی که انجام دادهاید، احساس گناه و عذاب وجدان به سراغتان آمده است؟ الف) به وفور و به دفعات ب) گاه و بیگاه. ج) خیلی به ندرت یا هرگز
۶-آیا بیش از حد معمول، فکر و خیال میکنید؟ الف) بله به وفور ب) بیشتر اوقات ج) گاهی اوقات ولی نه خیلی زیاد
۷-آیا تاکنون در حالی از خواب برخاستهاید که افکار نگران کننده در سر داشته باشید؟الف) بله ب) خیلی کم ج) خیلی به ندرت
۸-هر چند وقت یک بار با آرامش کامل به تماشای فیلمی از تلویزیون میپردازید؟ الف) کمتر از هر ۲ هفته یک بار. ب) دست کم به طور متوسط هفتهای یک مرتبه. ج) به طور متوسط بیش از یک مرتبه در هفته
۹-زمانی که در سفر هستید، آیا میتوانید فکر و ذهنتان را به کلی از مسائل کاریتان دور کنید؟ الف) نه چون آن قدر گرفتار و پرمشغله هستم که نمیتوانم مسائل کاریام را به کلی به دست فراموشی بسپارم. ب) سعی میکنم ولی این طور مسائل همیشه در گوشهای از ذهنم جا دارند. ج) بله
۱۰-در مجموع از بخت و اقبالتان در زندگی راضی هستید؟ الف) راستش را بخواهید نه ب) دلم میخواهد راضی باشم، ولی اوضاعم میتوانست بهتر از اینها باشد. ج) بله
۱۱-آیا سعی دارید هر شب ساعت خواب مشخصی داشته باشید؟ الف) خیر چون آنقدر گرفتارم و فکر و خیال دارم که ساعت خواب هر شبم به نحو محسوسی تغییر میکند. ب) سعی دارم ولی گاهی اوقات موفقیتی حاصل نمیکنم. ج) بله، معمولا همیشه اطمینان حاصل میکنم که راس ساعت مشخصی بخوابم تا نیازم به خواب برطرف شود و صبح روز بعد سرحال و با نشاط باشم.
۱۲-فرض کنید با وجود اینکه مشغله زیادی دارید، تصمیم میگیرید در خانه بمانید و به تماشای مسابقه فوتبال یا یک فیلم سینمایی بپردازید. آیا در هنگام تماشای آن برنامه از این بابت که کارهای مهمتان راپشت گوش انداختهاید، احساس گناه و عذاب وجدان میکنید؟ الف) بله، آنقدر که در لذت بردنم از تماشای آن برنامه اختلال ایجاد میکند. ب) تا حدی بله، ولی به هر حال مستحق این استراحت هستم و میدانم که بعدا در فرصتی مناسب کارم را به نحو احسن انجام میدهم. ج) خیر، اصلا احساس گناه نمیکنم.
۱۳-آیا تا به حال به شیوههایی برای رسیدن به آرامش بیشتر مانند استفاده از طب سوزنی یا... اندیشیدهاید؟ الف) بله ب) خیر، ولی شاید در آینده در این زمینه بیشتر به بررسی این موضوع بپردازم. ج) خیر
۱۴-سر و صدا تا چه حد کفری و عصبانیتان میکند؟ الف) خیلی زیاد، در واقع گاهی اوقات اعصابم از این بابت به هم میریزد. ب) فقط گاهی اوقات در هنگام شنیدن سر و صدا از کوره در میروم. ج) خیلی به ندرت باعث آزارم میشود ولی در کل اهمیتی به آن نمیدهم.
۱۵- آیا برای انجام دادن کارهایتان عجله دارید؟ الف) بله، بیشتر اوقات ب) گاه و بیگاه ج) معمولا نه
۱۶-آیا در موقعیتها و شرایط تنش زا، بغض راه گلویتان را میبندد؟ الف) بله ب) در موارد خیلی نادر این حالت را تجربه کردهام ج) شاید ولی تا آن حد نبوده که به راحتی متوجهش شوم.
۱۷-آیا برایتان پیش میآید که فشار کاریتان غیر قابل تحمل شود؟الف) بله ب) گاهی اوقات ج) خیر
۱۸-آیا نسبت به آینده خوش بین هستید؟الف) خیر چون همیشه نگران آینده هستم. ب) نظر خاصی در این باره ندارم و پیرو این ضرب المثل هستم که هر چه پیش آید، خوش آید! ج) بله، خوش بین هستم
۱۹-به نظر شما، حضور در کلاسهای یوگا برای تغییر حالتان مفید است؟الف) اگر وقت کافی داشته باشم، فکر خوبی است. ب) شاید ولی خوش بین نیستم ج) نه، تصور نمیکنم
۲۰-در مقایسه با یک شخص متوسط و معتدل، چقدر میخندید و لبخند میزنید؟ الف) کمتر از معمول ب) در حد متوسط ج) بیشتر از معمول
۲۱-هر چند وقت یک بار، مسئلهای برایتان پیش میآید که تا آخر روز فکرتان را به خودش مشغول میکند؟ الف) به وفور ب) فقط گاه و بیگاه ج) خیلی به ندرت یا هرگز
۲۲-آیا تا به حال فردی به شما گفته که خونسردیتان را حفظ کنید؟الف) بله به دفعات ب) بله، در برخی شرایط خاص ج) خیر
۲۳-آیا تاکنون به بیماری مبتلا شدهاید که پزشک دلیل آن را فشار روحی و استرس تشخیص داده باشد؟الف) بله ب) نه ولی خیلی هم به خودم اطمینان ندارم که بگویم هرگز این اتفاق برایم نمیافتد ج) خیر
۲۴-هر چند وقت یک بار به علت فشارهای روحی، زندگی عاطفیتان دچار مشکل میشود؟الف) بیشتر از حالت طبیعی ب) گاهی اوقات ج) هرگز
۲۵-هر چند وقت یک بار به این علت که از فرط خجالت سرخ شدهاید به ستوه آمدهاید؟الف) بیشتر از حالت طبیعی ب) گاهی اوقات ج) خیلی به ندرت
حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ دادهاید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان در سوالاتی که گزینه «الف» را انتخاب کردهاید، ۲ امتیاز و در سوالاتی که گزینه «ب» را انتخاب کردهاید، ۱ امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. گزینه «ج» هیچ امتیازی ندارد. توجه داشته باشید که امتیاز نهایی شما باید عددی بین ۰ تا ۵۰ باشد.
تحلیل آزمون
بیشتر ما همیشه برای انجام کارهایمان عجله داریم، چند کار را به طور همزمان انجام میدهیم و سعی میکنیم برای همه آدمها همه کار بکنیم و به ندرت وقت کافی برای خودمان میگذاریم. با این حال، همه ما در جستوجوی آرامشیم، اما معمولا آنچه را که لازمه دستیابی به آن است انجام نمیدهیم و دنبال راههایی برای به دست آوردن آرامش میرویم که فقط هرج و مرج زندگیمان را بیشتر میکند.
اگر نمره شما کمتر از ۲۵ باشد: به نظر میرسد که شما از آن دسته افرادی هستید که برخوردشان با زندگی، با آرامش خاطر کامل است البته باید اعتراف کنم که شما معمولا در مواجهه با مشکلات، بیخیال و ساده لوحانه عمل میکنید. شما در بعضی مواقع، نگرانی را به نحوی تجربه میکنید ولی این مواقع را در حالت حداقل حفظ میکنید؛ به نظر میرسد که مسائل و اتفاقاتی که برای بسیاری از افراد نگران کننده و دلهره آور به حساب میآید برای شما اصلا اهمیتی نداشته باشد و از آن دسته اشخاصی هستید که تا حادثهای رخ نداده است، با بیخیالی به زندگی عادی خود ادامه میدهید.
یک شخصیت مقاوم به استرس پرورش دهید در برابر مسائل زندگی حالت مثبتی داشته باشید. به آرامی از جای خود برخیزید. قدم بزنید. با دوستان خود مشورت کنید و تا می توانید نگرانی ها را از خود دور کنید. با خودتان گفتگو کنید تا بتوانید راحت تر مشکلات را پذیرا باشید. یک شخصیت ” مقاوم به استرس” پرورش دهید. اگراسترس رو به افزایش بود حتما به پزشک مراجعه شود – از تغییرات بزرگ ناگهانی در زندگی خود اجتناب کنید.
– با خدای خود راز و نیاز کنید. به پیش بروید و قدرتی را که متعلق به خداست به او واگذارید که او خود ، امور را کنترل می کند. افرادی که همیشه حمله می کنند و هل می دهند خیلی کمتر از انسان های آرام و مؤمن به موفقیت می رسند.
– نفس عمیق بکشید وهوا را به آرامی خارج کنید. این کار، شما را موقتاً آرام می سازد.
– با دیگران ارتباط برقرار نمایید. عدم ارتباط مناسب با دیگران، ریشه بسیاری ازمشکلات مانند سوء تفاهم و احساسات جریحه دارشده است.
– ورزش کنید. یک بدن سالم بهتر می تواند در برابر آثار استرس مقاومت کند. ورزش یک اثر آرام کننده دارد که پس از پایان آن تا مدتی به طول می انجامد. ورزش هوازی ( آیروبیک) به مدت ۲۰ دقیقه سبب آزاد شدن مواد شیمیایی به نام اندورفین از مغز می گردد که استرس را کاهش می دهد. ورزش های غیرهوازی کششی نیز آرامش دهنده هستند ، زیرا سبب تنفس عمیق و حالت روحانی می شوند. این ورزش ها مناسب ترند: راه رفتن، شنا، دوی آهسته، دوچرخه سواری، نرمش همراه با حرکات موزون.
– از یک برنامه سلامتی کاملاً متعادل شامل تغذیه خوب و خواب کافی پیروی نمایید. – همراه با خانواده خود غذا را مصرف کنید.
– مصرف قند، نمک و غذاهای چرب را کاهش دهید و میوه و سبزیجات بیشتری بخورید.
– وقتتان را تنظیم نمایید و به زندگی خود سامان دهید. بسیاری از نگرانی های روزمره درارتباط با بی نظمی هستند.
– به انجام کارهای مورد علاقه خود بپردازید. گوش سپردن به موسیقی ، نگرانی و تنش را کاهش می دهد. مشکلاتتان را در جعبه ی کهنه وسایلتان بیندازید و بخندید و بخندید. به سرگرمی هایی نظیر نقاشی، آشپزی، باغبانی و شرکت در فعالیت های اجتماعی توجه کنید.
– به اخبار ناخوشایند توجه نکنید . شاید گاهی لازم باشد تا با صدای بلند گریه کنید. در این مواقع خیلی راحت اشک بریزید تا تخلیه شوید.
– دیگران را دوست بدارید. شوخی کردن از بهترین روشهایی است که می تواند در مقابل نگرانی های روزمره آن را به کار بست. حتی در سخت ترین لحظات نیز “خندیدن” ، مؤثر خواهد بود. خود را درگیر مسائل کوچک و بی اهمیت نسازید و با دیدی جامع به قضایا بنگرید تا مشکلات بزرگ در نظرتان ناچیز جلوه نمایند.
گروهی از دانشمندان متخصص روان شناسی از کشورهای آلمان و ایتالیا “خندیدن” را بهترین وسیله برای حفظ سلامتی، از بین بردن افسردگی و بالاخره بهتر شدن کار قلب انسان به مردم جهان توصیه می کنند. نتایج پژوهش ها و مطالعات دانشمندان آلمانی و ایتالیایی درباره فواید بی شمار خنده در آخرین شماره مجله معتبر” علوم طبیعی ” به چاپ رسیده است. به موجب مندرجات مجله، خنده های از ته دل بر آمده ، حتی به دانشجویان ، در فهم و درک بهتر و بیشتر دروس دانشگاهی کمک خواهد کرد.
دانشمندان به خصوص خندیدن یک سره و بدون قطع و وصل را توصیه می کنند که به بازتر شدن عروق قلب و کارکردن این عضو حیاتی بدن می انجامد. به عقیده پژوهشگران آلمانی و ایتالیایی که سالها درباره ی فواید خندیدن تحقیق کرده اند، خندیدن به بیشتر شدن اعتماد به نفس فرد نیز کمک می کند و سبب می شود آدمهای کمرو و خجالتی رفته رفته از شرّ این عارضه ی رنج آور خلاصی پیدا کنند. شوخی می نوعی راهبرد ( استراتژی) کنار آمدن با استرس نیز باشد.
شوخی می تواند روشی برای تخلیه کردن تنش ناشی از استرس باشد، ممکن است مردم برای پنهان کردن افسردگی شان واقعاً بخندند. چون شوخی، به خاطر رهایی از ناهماهنگی رخ می دهد و نه به خاطر تنش ایجاد شده. این عقیده که شوخی، تنش را با خنده می پوشاند، پذیرفتنی نیست. برعکس شوخی به این دلیل کارساز است که به شخص این امکان را می دهد تا واقعیت را به گونه ای از نظر اجتماعی پذیرفتنی و نسبتاً معقول بیان کند.
– از روشهای آسوده سازی اعصاب ( ریلکس کردن ) استفاده کنید و راه های مقابله با تنش های خارجی را به کمک مراقبه (Meditation) و سایر تمرینات آسوده سازی بیاموزید. این تمرینات می توانند ترشح هورمون استرس را کاهش دهند و به کم شدن ضربان قلب و فشارخون کمک نمایند. ماساژ پاها نیز روش مؤثر دیگری برای رفع تنش ها می باشد. روش های بسیار دیگری مانند یوگا، بازخورد زیستی ( بیوفیدبک) و موسیقی درمانی هم وجود دارند که در مقابله با استرس مؤثر واقع می شوند.
اگر استرس همچنان روبه افزایش بود، از پزشک خود و سایر افراد و دوستان کمک بگیرید. کمک خواستن نشانه ضعف نیست. شاید مصرف داروهای آرام بخش ( با تجویزپزشک) مورد نیاز باشد. به هیچ وجه برای کاهش استرس از سیگار یا مواد مخدر استفاده نکنید و مواظب باشید تا از چاله به چاه نیفتید. در یک کلام می توان گفت هرچیزی که احساس کنترل درونی را در ما پرورش دهد ، به ما اجازه می دهد تا یک قربانی محض نباشیم و همیشه آمادگی مقابله با حوادث را داشته باشیم. بنابراین باید یاد بگیریم که استرس را کنترل نماییم و از همین امروز برنامه های کاهش استرس را شروع کنیم
با بکارگیری جداولی، احتمال جنسیت جنین نسبت به سن مادر و ماه مقاربت تعیین میشود. بعضی از این جدولها بر مبنای آمار تولد نوزادان در ماه های سال و بعضی بر مبنای عقاید مردمان کهن استوار است. نمونه آن جدول چینی ذیل است . مثلا مادری که در سن ۳۹ سالگی و در ماه January نزدیکی داشته باشد صاحب فرزند دختر و یا مادری که در سن ۲۲ سالگی و در ماه May مقاربت داشته باشد صاحب فرزند پسر خواهد شد. این جدول بنابه تقاضای کاربران محترم در اینجا درج میشود. جدول ذیل در چندین وبسایت آمریکای شمالی، اروپایی و روسی درج شده است . مثال: مادری 34 ساله است و در ماه آوریل باردار شده است در جدول خانه 34 را پیدا کرده همراه با ماه میلادی و جنسیت جنین را پیدا کنید. سن مادر ۲۴ ۲۳ ۲۲ ۲۱ ۲۰ ۱۹ ۱۸ January پسر پسر دختر پسر دختر پسر دختر February دختر پسر پسر دختر پسر دختر پسر March دختر پسر پسر دختر دختر پسر دختر April پسر دختر دختر دختر پسر دختر پسر May پسر پسر پسر دختر پسر دختر پسر June دختر پسر دختر دختر پسر پسر پسر July پسر دختر دختر دختر پسر پسر پسر August دختر دختر پسر دختر پسر دختر پسر September پسر دختر دختر دختر پسر پسر پسر October پسر پسر دختر دختر دختر پسر پسر November دختر پسر دختر دختر پسر دختر پسر December پسر دختر دختر دختر پسر دختر پسر سن مادر ۳۱ ۳۰ ۲۹ ۲۸ ۲۷ ۲۶ ۲۵ January پسر پسر دختر پسر دختر پسر دختر February پسر پسر پسر پسر دختر پسر پسر March دختر پسر دختر پسر پسر پسر دختر April پسر پسر دختر دختر پسر پسر پسر May دختر دختر پسر دختر دختر پسر دختر June دختر پسر دختر پسر پسر دختر پسر July پسر پسر پسر دختر دختر پسر دختر August دختر پسر پسر پسر دختر دختر پسر September پسر پسر دختر پسر دختر دختر دختر October دختر پسر پسر دختر دختر پسر پسر November دختر پسر دختر پسر پسر دختر پسر December دختر پسر دختر دختر پسر دختر پسر سن مادر ۳۸ ۳۷ ۳۶ ۳۵ ۳۴ ۳۳ ۳۲ January پسر دختر پسر پسر پسر دختر پسر February پسر دختر دختر دختر پسر پسر دختر March دختر پسر پسر پسر دختر پسر دختر April دختر دختر پسر دختر دختر دختر پسر May پسر دختر پسر پسر پسر دختر دختر June دختر دختر دختر دختر دختر پسر پسر July دختر پسر پسر پسر پسر دختر پسر August پسر دختر پسر دختر پسر پسر دختر September دختر دختر دختر پسر دختر دختر پسر October دختر پسر دختر پسر پسر پسر پسر November پسر پسر دختر دختر دختر پسر دختر December دختر پسر دختر پسر دختر دختر پسر سن مادر ۴۵ ۴۴ ۴۳ ۴۲ ۴۱ ۴۰ ۳۹ January دختر پسر دختر پسر دختر پسر دختر February پسر دختر پسر دختر دختر پسر دختر March دختر دختر دختر دختر پسر پسر پسر April پسر دختر دختر پسر دختر دختر دختر May دختر پسر پسر پسر پسر پسر دختر June دختر دختر پسر پسر پسر دختر دختر July پسر پسر پسر پسر دختر پسر پسر August دختر پسر دختر پسر دختر دختر دختر September پسر دختر دختر دختر پسر پسر پسر October دختر پسر دختر پسر دختر دختر پسر November پسر دختر پسر دختر پسر دختر دختر December دختر پسر پسر پسر دختر پسر پسر
مهارت زندگی کردن در دنیای امروز که پیچیدگیهای خاص خود را دارد، ضرورتی انکارناپذیر به شمار میرود اما اگر قرار باشد درباره مهارت زندگی بحث کنیم، ابتدا باید قیاسی با گذشته انجام دهیم. ده مهارت زندگی که سازمان بهداشت جهانی مشخص نموده، عبارتند از:
در اولین گام باید این سوال را پرسید که زندگی در جهان کنونی، در قیاس با صدسال گذشته، چه اندازه تغییر کرده است؟
واقعیت این است که زندگی و چگونه زندگیکردن یکی از مفاهیمی است که هم عموم مردم و هم نخبگان درباره آن سخنان زیادی گفتهاند. سوالی که دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول کرده، این بوده که زندگی خوب، سالم و سازنده، چگونه است و برای رسیدن به آن، چه باید کرد؟ زمانی هم که ما از مهارتهای زندگی حرف میزنیم، درواقع از راههایی صحبت به میان میآید که میتواند انسان را به این نوع زندگی نزدیک کند و خوشبختی به همراه بیاورد.
برای بهتر شدن درک مفهوم مهارتهای زندگی باید از دو نگاهی حرف بزنیم که درباره زندگی وجود دارد. در یک نگاه ایدهآلی، زندگی خوب، زندگیای است که در آن هیچ تنشی وجود ندارد و هیچ دستاندازی، زندگی فرد را دچار تشویش نمیکند. فرد در موقعیتی رویایی زندگی میکند و هیچگونه گرفتاری و کشمکشی نمیتواند زندگی او را دچار تغییر کند. اما یک نگاه دیگر نیز وجود دارد که اساس زندگی را با ناراحتی و سوگ، از دستدادن و کشمکش عجین میداند. اینکه با گذشت هر روز، یک روز از عمرمان از دست میرود و پیرتر میشویم، هر چند وقت یکبار متوجه موی سفیدی میشویم و چین و چروکهای صورتمان را نگاه میکنیم.
وقتی پذیرفتیم که زندگی همیشه و در همه موقعیتها، خوشایند نیست، باید راهی را انتخاب کنیم که به وسیله آن آرامش بیشتری داشته باشیم
در بارزترین شکل ما معتقدیم زمان و سلامتیمان هر روز برای ادامه زندگی کمتر میشود. از طرف دیگر مدام در زندگی با این مسأله روبهرو هستیم که باید از خواستههایمان بگذریم و با خود مرور میکنیم که جمعشدن خیلی از خواستههایمان باهم، سازگاری ندارد.
حالا اگر قرار باشد این دو نگاه را کنار یکدیگر بگذاریم و بعد از مهارتهای زندگی حرف بزنیم، باید بگوییم مهارتهای زندگی در وهله اول، پذیرش نگاه دوم و قبول آن است. بعد وقتی پذیرفتیم که زندگی همیشه و در همه موقعیتها، خوشایند نیست، باید راهی را انتخاب کنیم که به وسیله آن آرامش بیشتری داشته باشیم.
مهارت زندگی به ما یاد میدهد که چه راهی را باید انتخاب و چگونه باید زندگی کرد تا سازگاری بیشتری به دست آورد و آرامش بیشتری داشت تا بتوان از آن لذت برد.
مهارتهای زندگی ساختن یک شهر رویایی نیست که در آن هیچ گرفتاری وجود ندارد و سوگ، تلخی و ناکامی در آن بیمعناست بلکه بخش مهمی از مهارتهای زندگی کنار آمدن با همین تلخیهاست که عنصر مهمی در ساخت زندگی است و کسی که میتواند سازگارتر باشد درواقع مهارت بهتری دارد.
در مجموع میتوان گفت آدمهایی که مهارت بهتری دارند بهتر با ناکامیها کنار میآیند، تنشهای خود را حل میکنند و راهحلهای گوناگونی دارند و میتوانند آن را در شرایط مختلف استفاده کنند.
این توانایی ها (مهارت های زندگی)فرد را قادر می سازد تا مسئولیت و نقش های اجتماعی اش را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات رو به رو شود.
1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر خلاقانه
اگر بخواهیم فواید و کاربرد های مهارت های زندگی را تیتر وار برای تان بشمریم ،مهمترین فواید و کاربرد های آن عبارتند از:
1- نحوه کنار آمدن با انتظارات متفاوت خود، خانواده، همسر، فرزندان، دوستان، همکاران و جامعه
2- برقراری رابطه لذت بخش با امکانات، تکنولوژی و محیط زندگی
3- دفع فشارهای روانی از طرف محیط
4- سازگاری با مسائل اقتصادی و نیازهای معیشتی
5- تقویت مدیریت خانواده و تربیت فرزندان
6- تقویت اعتماد به نفس
7- تقویت مهارت های ارتباطی
8- تامین سلامت جسمی و بهداشت روانی
9- تامین آرامش و لذت زندگی
10- خود شکوفایی، بالندگی، خوشبختی و شادابی
امید واریم که با مطالعه ی مطالب این بخش با مهارت های زندگی بیشتر آشنا شوید و در زندگی روزمره تان به کار ببرید.
هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خویش، خواه ناخواه اسرار مگو دارد که بایستی در نگه داری آن کوشا باشد. برخی از این اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده یا جامعه اوست.
رازداری بر دو گونه است: یکی، راز دیگران را نگاه داشتن و دیگری، اسرار خود را پوشیدن و آشکار نکردن. کسی که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی تواند اسرار دیگران را نیز حفظ کند.
دكتر پورفرخ روان شناس گفت: رازداری یکی از ویژگیهای مثبت انسانهاست که نه تنها در زندگی فردی و شخصی میتواند به آنها کمک کند که حتی برای داشتن یک زندگی اجتماعی موفق هم موثر خواهد بود. کسی که میداند و میتواند راز دیگران را پیش خودش نگه دارد و با شخص دیگری در آن باره صحبت نمیکند، مسلما به عنوان فردی قابل اعتماد شناخته میشود و دیگران بیش از پیش به او روی میآورند.
وي ادامه داد: البته باید بدانیم چه حرفی راز به حساب میآید و باید مخفی نگه داشته شود و چه حرفی راز نیست و مخفی نگه داشتنش مهم نیست. همین طور باید بدانیم چه زمانی رازی میتواند فاش شود و چه رازی را تا ابد باید مخفی نگه داریم؟!
خیلی وقتها فکر میکنیم اگر کسی رازی را به ما میگوید، باید آن را تا ابد حفظ کنیم و درباره آن با کسی حرفی نزنیم، ولی گاهی همین رازداریها میتواند مشکلاتی را به وجود آورد که به نفع هیچکس نیست؛ مانند دوستانی که رازدار یکدیگر هستند و هیچوقت حاضر نمیشوند با خانواده دوستشان درباره مشکلاتی که برای فرد پیش آمده، صحبت کنند یا آنهایی که زندگی مخفیانه دوستشان را از خانواده همسرش مخفی نگه میدارند یا خیلیهای دیگر که مخفیکاری و دروغگویی را با رازداری و صداقت اشتباه گرفتهاند.
اين روان شناس در ادامه افزود: پس یادمان باشد، رازداری از ویژگیهای مثبت شخصیتی است، ولی باید بموقع و براساس عقل و منطق از آن استفاده شود؛ نه رازداریهایی که بیشتر به معنای پنهانکاری و فریب دیگران است.
چرا بعضی در هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی، راز دیگران را فاش نمیکنند؟ چه چیزی باعث میشود حرف دیگران را پیش خودشان نگه دارند و به بقیه مردم چیزی درباره آن نگویند؟ شاید این پرسش برای بسیاری مطرح شود و نتوانند جواب قانع کنندهای برایش پیدا کنند، اما متخصصان دلایل متفاوتی را در این باره بیان میکنند؛ مواردی که افراد را ترغیب میکند، رازدار باشند و راز مردم را افشا نکنند.
وي بيان كرد: یکی از مهمترین دلایل حفظ راز، پایبندی به مسائل و موضوعات اخلاقی است و اینکه آنها افشای راز را کاری خلاف اخلاق میدانند. همچنین بسیاری ممکن است از ترس عواقب افشای راز، آن را فاش نکنند و هیچوقت درباره آنچه شنیدهاند، صحبتی به میان نیاورند.
آنها نگران نظر مردم و همچنین نظر خود فرد گوینده راز، نسبت به خودشان میشوند و دوست ندارند قضاوت نادرستی درباره آنها وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی میکنند، راز را پیش خودشان نگه دارند و درباره آن صحبتی نکنند.
از طرفی، رازداری باعث رشد شخصیت و احساس استقلال فرد نیز خواهد شد و به او انگیزه بیشتری برای حفظ رازها میدهد. دیگران هم اعتماد بیشتری نسبت به او خواهند داشت و در نتیجه دوستان بیشتری پیدا خواهد کرد.
بنابراین طبیعی است برای داشتن رضایت و همینطور لذتبردن بیشتر از زندگی و روابط دوستانه، افراد بخواهند رازداری را در وجودشان پرورش دهند و آن را تقویت کنند.
چرا رازها افشا میشود؟
پورفرخ در ادامه گفت: اگر رازداری خوب است، اگر صفتی پسندیده به حساب میآید و اگر همه انسانها دوست دارند با انسانهای رازدار معاشرت کنند، پس چرا خیلیها نمیتوانند راز دیگران را پیش خودشان حفظ کنند و خیلی راحت آن را فاش میکنند؟
بعضی شاید علت این کار را ندانند، ولی خواسته یا ناخواسته، راز افراد را به دیگران میگویند و نمیتوانند در حفظ رازها موفق باشند. برخی هم اینقدر این کار را تکرار کردهاند که دیگر برایشان به یک عادت تبدیل شده و اصلا به فکر برطرف کردنش هم نیستند.
اين روان شناس ادامه داد: گاهی افراد اینقدر به یکدیگر اعتماد دارند و به دوستیهایشان مطمئن هستند که فکر میکنند هیچ رازی میان آنها وجود ندارد. برای همین ممکن است راز دیگران را هم خیلی راحت مطرح کنند و درباره آن با یکدیگر حرف بزنند. در صورتی که حتی میان دوستان صمیمی و اعضای خانواده هم باید حریم رازها را مشخص و حفظ کرد.
نکته مهم این است که رازهای مردم به هیچ بهانهای نباید موضوع صحبتهای دستهجمعی دوستان و آشنایان باشد و به همین دلیل، توصیه میشود هر حرفی را قبل از اینکه مطرح کنیم، بسنجیم و دربارهاش بیندیشیم؛ چراکه گفتن همین رازهای به ظاهر ساده، میتواند خانوادهها را از هم بپاشد و مشکلاتی را برای آنها فراهم کند.
وي بيان كرد: رازداری نه تنها از ویژگیهای مثبت اخلاقی به حساب میآید که حتی میتواند زندگی فردی و اجتماعی انسان را نیز تغییر دهد؛ تغییرات مثبتی که فقط به دلیل حفظ راز دیگران، برای فرد ایجاد میشود.
به عنوان مثال، کسی که به عنوان فردی رازدار در جمع شناخته میشود، دوستان بیشتری خواهد داشت و افراد زیادی به او اعتماد خواهند کرد. به همین دلیل هم دیگران با احترام خاصی با او برخورد میکنند.
پورفرخ در پايان اظهاركرد: از طرف دیگر، انسانهای رازدار میتوانند این خصوصیت را به دیگران بیاموزند و با رفتارهایشان آنها را هم تشویق به رازداری کنند. برای همین اعضای خانواده و به ویژه فرزندان این افراد هم اهمیت رازداری را بخوبی درک خواهند کرد و انسانهای رازداری خواهند بود.
پس آنها هم میتوانند در گفتوگوهایشان به دیگران اعتماد کنند و از آنها بخواهند رازها را پیش خود نگه دارند. همچنین، خوب است به این نکته هم توجه کنیم که یکی از بدترین اتفاقاتی که پس از افشای راز برای فرد افشاکننده پیش میآید، اضطراب و نگرانی است و درست از لحظهای که حرف از دهانش خارج میشود باید نگران این باشد که چه کسی این موضوع را میفهمد و چه زمانی خبر به گوش خود فرد گوینده میرسد؟! به همین دلیل، آنهایی که رازدار مردم هستند، آرامش خاصی را احساس میکنند و هیچوقت با چنین مشکلاتی روبهرو نخواهند شد.
منبع:سلامت نیوز
تعداد صفحات : 5