loading...
فروشگاه اینترنتی 5040
فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 147 چهارشنبه 25 آذر 1394 نظرات (0)

اسطوره فوتبال ایران علی دایی

سوز زمستان و زمین بازی که جای چمن، پوشیده از برف و یخ بود اما آرزوهای بزرگ سرما را قابل تحمل می کرد. بی محابا دنبال توپ می دوید و سوت پایان وقتی بود که سرما به مغز استخوان می زد. «استقلال اردبیل» نخستین ورودی او به دنیای فوتبال بود. حالا انگیزه تمرین و حضور در یک تیم باشگاهی که اسم دهان پرکنی هم داشت، رویاهایش را ملموس می کرد. وسواس پدر روی درس و ادامه تحصیل اما راه «علی دایی» را از تیم شهرش جدا کرد.

همه چیز درباره علی دایی ، اسطوره فوتبال ایران ، زندگی علی دایی

قبولی علی دایی در دانشگاه شریف

قبولی در رشته مهندسی در یک دانشگاه معتبر، صدر اولویت های پدر بود که باید تبعیت می شد. هنوز دلش با زمین بازی بود که چشمش به کفش های فوتبال افتاد. جای خداحافظی با معشوق همیشگی، جایی بین وسایلش، برای همه آنچه او را به آرزوهایش متصل نگه می داشت، پیدا کرد و راهی شد. 

اتوبوس اردبیل – تهران از کنار همان زمین فوتبال گذشت؛ چیزی شبیه آیین یک وداع و او در خیالش می دید که همچنان دنبال توپ می دود. علی نوزده ساله راهی پایتخت شد تا با یک روز تاخیر، برای ترم اول رشته متالورژی ثبت نام کند. زمین چمن دانشگاه، شیرینی این قبولی ممتاز را برای دایی دو چندان کرد.

همه چیز درباره علی دایی ، زندگی علی دایی ، داستان زندگی علی دایی

چند ماهی از تمرین با تیم دانشگاهی گذشته بود. تیم تاکسیرانی با پرویز مظلومی، برای زیرگروه لیگ تهران آماده می شد و دیدار با تیم دانشگاه شریف، بخشی از این دوره آمادگی بود. هنوز بازی گرم نشده بود که مهاجم قد بلند تیم مقابل، کاملا حواس مظلومی را پرت می کند. او روی دروازه تاکسیرانی خیمه زده بود و مدام با پرش های بلند و ضربه های سر، دنبال گلزنی بود. «واقعا عالی می پرید و خیلی خوب هد می زد. همین که بازی تموم شد، رفتم سراغ سرپرست تیم دانشگاه و گفتم این بچه دوست داره توی یه تیم باشگاهی بازی کنه؟» پاسخ سرپرست اما منفی است و در جواب مظلومی می گوید که او دانشجو است، از شهرستان به تهران نیامده که فوتبال بازی کند. قرار است مهندس شود.

قضیه برای مظلومی جدی تر از این حرف ها بود؛ «رفتم سراغ خودش. باهاش کلنجار رفتم تا راضی شد برای تاکسیرانی بازی کند. کلی براش توضیح دادم که فوتبال وقت زیادی ازش نمی گیره و همزمان به درسش هم می رسه.»

دایی ولی انگار با دست تقدیر سر ناسازگاری داشت. در همان اولین جلسه تمرین با تاکسیران ها، با یکی دو نفر بحثش می شود و با قهر و بی خداحافظی، نیمه کاره تمرین را رها می کند و می رود. «بازم رفتم دنبالش راضیش کردم برگرده.» و دایی با سماجت مظلومی، به جاده سرنوشت بازگشت. این شاید بزرگترین شانس دایی بود که ضربه های سرش، مظلومی را یاد خودش می انداخت.

دایی ماشین گلزنی تاکسیرانی را گرم کرده بود که «ناصر حجازی» با بانک تجارت به توافق رسید؛ تیمی پیش رو در آن روزهای فوتبال ایران و با امکاناتی به روز که خیلی از الزام های فوتبال مدرن را برای اولین بار در ایران زیر نظر ناصر حجازی تجربه می کرد. به دعوت مظلومی، حجازی به تماشای یکی از مسابقه های تاکسیرانی می رود و پروازهای بلند دایی است که حجازی را یکی دو بار دیگر به دیدن تیم مظلومی ترغیب می کند؛ «به پرویز گفتم این بازیکن رو بده به من.» مظلومی اما به حجازی می گوید که دایی تکنیک ندارد و شاید به کار بانک تجارت نیاید: «من چشمم دایی رو گرفته بود و گفتم که این بازیکن رو می خوام و همین هم شد.»

همه چیز درباره علی دایی ، داستان زندگی علی دایی ، بیوگرافی علی دایی

برای دایی که زمین یخ زده اردبیل را زندگی می کرد، بازی برای یک چهره شاخص و کاریزماتیک در تهران، چیزی فراتر از زندگی بود. پشتکار ذاتی و تمرین با ناصر حجازی، از علی دایی سلسله جبال انگیزه ساخت؛ «زودتر از بقیه می اومد سر تمرین و یه ساعت هم دیرتر از بقیه می رفت.» یک ساعت تمرین انفرادی با حجازی و آشنایی با اصول حرفه ای فوتبال، هم تراز با واحدهای مهندسی دانشگاه شریف، علی دایی را پیش می برد.

دایی در اولین فصل حضورش در بانک تجارت، «آقای گل» شد و با توصیه حجازی به پروین، که سرمربی تیم ملی بود، ملی پوش شد. «ناصر حجازی به گردن من حق دارد و من خودم را مدیون او می دانم. وقتی کسی علی دایی را نمی شناخت، ناصر حجازی مرا کشف کرد.»

همه چیز درباره علی دایی ، بیوگرافی علی دایی ، همه چیز درباره علی دایی

حالا دایی در مرکز شهر رویاها ساکن بود؛ سومین روز از تابستان داغ سال 1372، یعنی کمتر از پنج سال از روزی که برای ثبت نام دانشگاه به تهران آمد و ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی. دور نخست مرحله مقدماتی جام جهانی 94 است و ایران باید به مصاف عمان برود. عقربه روی دقیقه 71 م یایستد، ثانیه ها مثل زمین یخی اردبیل، منجمد می شود تا تاریخ برای فوتبال ایران ورق بخورد. داور چهارم تابلوی تعویض را بالا می برد و عبدالصمد مرفاوی جای خود را به علی دایی می دهد. هر چند دلیل این تعویض پروین مصدومیت مرفاوی بود اما دایی با به لرزه در آوردن تیر افقی دروازه عمان، دل پروین را هم لرزاند و شد مهاجم افسانه ای فوتبال ایران.

آغاز دایی، روزهای پایانی فوتبال ملی برای مرفاوی بود. همه چیز برای او رنگ و بوی تازه ای به خود می گرفت. نامش برابر شد با عبور از دروازه های بین المللی و قد کشیدن دوباره فوتبال ملی. دایی آنقدر برای تیم ملی گل زد که ورق زدن دفتر سنگین خاطره ها را سخت کرد. از شیرین ترین برگ های این دفتر 109 صفحه ای، 26 آذر 75 است. جام ملت های آسیا 96، «ایران – کره جنوبی» و چهار گل دایی که در کنار دو گل باقری و خداداد، پرافتخارترین نتیجه فوتبال ملی را رقم زد و از آنجا تا صعود به جام جهانی 96 فرانسه و 2006 آلمان و عنوان آقای گل جهان.

کمتر از یک سال از تعویض با مرفاوی، پرسپولیس مشتری دست به نقد دایی شد. آن سال ها، پیوس مهاجم بی رقیب اردوی سرخ ها بود و در باکس جریمه، با لقب «فرشادِ آقای گل» سلطنت می کرد اما آقای گل لیگ، دایی مهاجم بانک تجارت بود.

مدیریت پرسپولیس به عابدینی رسیده بود و او با پشتیبانی وزارت صنایع، ستاره های روز را با قراردادهایی که آن زمان رایج نبود، سرخ پوش می کرد. رقم پیشنهادی به دایی قابل رد کردن نبود؛ سیزده میلیون تومان؛ بالاترین قرارداد آن روزها در فوتبال ایران. با پیوستن دایی، آسمان محوطه هجده قدم هم به تسلط پرسپولیس درآمد تا ضرب المثل «دو پادشاه در یک اقلیم»، در این تیم به بازی گرفته شود.

همه چیز درباره علی دایی ، همه چیز درباره علی دایی ، فوتبالیست شدن علی دایی

به گواهی هم دوره ای هایش، او دو برابر باقی تیم می دوید و تمرین می کرد. هر روز با انگیزه تر از روز گذشته به تمرین می آمد و جدی ترین بازیکن جلسه های تمرینی بود. با همان جهشی که در یک مسابقه می پرید، در بازی درون تیمی هم به هوا بلند می شد و با همان قدرتی دنبال توپ یار تمرینی می رفت که با حریف در روز مسابقه رسمی روبرو می شد.

برای دایی، تمرین جدی بود و جدی تر از «تمرین» برای دایی، تمرین و باز تمرین بود. جدیت و پشتکار، ضعف تکنیکش را می پوشاند و از او یک مهاجم سختکوش و با حضور ذهن بالا می ساخت که از یک موقعیت حداقلی، با یک نتیجه حداکثری بیرون می آمد. علی دایی حالا یک ستاره نوظهور بود که کهکشان راه خودش را خلق می کرد.

دایی همان سال اول گرچه 10 بازی را به دلیل مصدومیت از دست داد، در چهارده بازی برای پرسپولیس، پانزده گل زد تا پیوس را به فکر خداحافظی بیندازد ولی سال دوم با ادامه مصدومیت، روزهای افولش از راه رسید تا تنها با چهار گل زده، دوران ناکام یرا هم تجربه کند تا جایی که مایلی کهن، سرمربی وقت تیم ملی، برای اردوی 26 نفره، دایی را با اما و اگر دعوت کرد.

روزهای سخت، دایی را به فکر آینده انداخت. او تصور می کرد که در فوتبال به سقف آرزوهایش رسیده؛ شماره 10 تیم ملی و مهاجم هدف در پرسپولیس، بالاتر از همه رویاهای آن زمین یخی بود. حالا یک ایران علی دایی را می شناختند.

همه چیز درباره علی دایی ، فوتبالیست شدن علی دایی ، فوتبال علی دایی

فکر آتیه، او را به خرید یک مغازه ترغیب کرد. مغازه ورزشی، از دیرباز و از زمان بیوک جدیکار، بین فوتبالیست های ایرانی متداول بود. فروشگاه ورزشی علی دایی در کوچه صنیعی پور، کمی بالاتر از میدان منیریه افتتاح شد تا آینده دایی و دوران پس از فوتبالش را تامین کند. او به اتفاق برادر بزرگترش مغازه را می چرخاند و عصرها بعد از تمرین، پشت دخل می نشست تا مشتری بیشتری به هوای دیدن علی دایی، بیاید تو.

عمده جنس ها ،کفش های ورزشی بود و پیراهن های پرسپولیس و باشگاه های محبوب اروپایی. آن وقت ها شدت تعصب هوادارها و بازیکن ها آنقدر بود که یک پیراهن آبی توی ویترین مسئله بشود، برای همین پشت شیشه خبری از پیراهن استقلال نبود اما برای این که جنس مغازه جور باشد، داخل قفسه ها جایی که خیلی جلوی چشم نباشد، چندتایی پیراهن تیم رقیب هم پیدا می شد.

لژیونر شدن علی دایی

علی دایی، ولی آدرس سرراستی برای شانس های سرگردان است. سال 75 همزمان با درخشش غیرقابل انتظار تیم ملی در جام ملت های 96، السد با یک قرارداد هشتاد میلیون تومانی، دایی را به قطر برد تا پایانی باشد بر فصل ناکامی. علی دایی، گران ترین ورزشکار ایران در عبور از دالان های تو در توی فوتبال، از زمین های سرد اردبیل به آن سوی سواحل داغ خلیج فارس رسید. السد در لیگ نه تیمی فصل 1997-1996 قطر، با ده گل دایی، پنجم شد تا قرارداد فصل بعد هم تضمین شود.

قطر پایان کار نبود که آغاز یک شاهراه طولانی شد؛ شانس بزرگتری پشت در منتظر است. درخشش دایی در جام ملت ها و مقدماتی جام جهانی، چشم ها را از قلب اروپا خیره کرده بود. تابستان 1375 آرمینیا بیله فلد، علی دایی و کریم باقری را با هم جذب کرد تا دوره طلایی لژیونرهای ایرانی آغاز شود. پیراهن سبز بیله فلد با شماره 9، شد اولین پیراهن اروپایی دایی. حالا گل ویترین مغازه منیریه، پیراهن شماره 9 بیله فلد بود.

همه چیز درباره علی دایی ، فوتبال علی دایی ، تاریخچه فوتبال علی دایی

اگر او مقصد شانس های بین راه است، باید اعتراف کرد که علی دایی، بهترین میزبان هر شانسی است. او بلد است که از فرصت ها چطو راستفاده کنند. یک تمام کننده به تمام معناست، چه این فرصت یک موقعیت گل در باکس جریمه باشد، چه فرصت حضور در یک تیم اروپایی؛ دایی خودش را وقف تمرین و آرمینیا کرده بود. جز فوتبال، هیچ مشغولیت دیگری نداشت. با این که بیله فلد شرایط خوبی در بوندس لیگا نداشت اما دایی قصه خودش را می نوشت. جوری تمرین می کرد که انگار تیمش برای قهرمانی می جنگد و مدعی چمپیونزلیگ است.

در فصل 1998-1997 در 25 مسابقه برای بیله فلد به میدان رفت و هفت گل زد اما آخرین بازی دای برای بیله فلد داستان دیگری است. در این مسابقه، ستاره دایی پرنورتر از همیشه درخشید، جنگید، پرید و گل زد تا چشم یک نفر از حاضرین در ورزشگاه را خیره کند؛ فرانس بکن باوئر مرد شماره یک بایرن مونیخ. بکن باوئر، علی دایی را دید، خواست و برای پیوستنش به بایرن تاکید کرد.

همه چیز درباره علی دایی ، تاریخچه فوتبال علی دایی ، علی دایی

بایرن مونیخ برای جذب دایی، چهار میلیون مارک به بیله فلد پرداخت کرد که یک رکورد برای بازیکن های آسیایی بود. امضای بکن باوئر پای اسم دایی بود و بایرن که تیم را برای قهرمانی در لیگ اروپا آماده می کرد، هیچ توصیه ای را از طرف قیصر نشنیده نمی گرفت. نام دایی پشت پیراهن شماره 24 بایرن، برای فصل 1999-1998 حک شد تا رویایی ترین فصل فوتبال برای او و هواداران فوتبال در ایران آغاز شود. مثل چیدن ترکیب یک تیم رویایی در پلی استیشن بود؛ نام دایی رفت کنار نام های بزرگ فوتبال جهان؛ لوتار ماتئوس، الیور کان، توماس لینکه، بیسنته لیزارازو، توماس هلمر، اریک یوهانسون، اشتفان افنبرگ، سالی حمیدزیچ، مهمت شول، ماریو باسلر، جیوانی البر و کارستن یانکر. این آخری یانکر، با قد بلند، سر تراشیده و شماره نوزده اش رو یاعصاب ایرانی ها بود. باید دقیقه های بازی را ثانیه به ثانیه می شمردیم تا تابلوی تعویض 24 با 19 بیاد کنار زمین.

تمرین های اوتمار هیتسفیلد با انگیزه ای که در ساق های دایی جریان داشت، مثل تمرین باله بود؛ سخت و طاقت فرسا اما زیبا و پرلذت. بایرن مونیخ فقط یک باشگاه ورزشی یا یک تیم فوتبال مشهور نیست؛ باواریایی ها ویترین فوتبال جهان اند. خبرهای اف سی هالیوود، تیتر رسانه های دنیا است. بازیکن های بایرن مثل سلبریتی های مشهور، لنز هر دوربینی را به سمت خود می کشند و پاپاراتزی ها برای گرفتن یک فریم، ساعت ها زاغ سیاه شان را چوب می زنند.

دایی دیگر فقط یک ستاره ایرانی شاغل در اروپا نبود. او سفیر ایران و آسیا در یک یاز پرافتخارترین تیم های جهان بود. حالا یک دنیا، «ایران» را به اسم علی دایی می شناختند. عکس و خبر دایی، لابلای خبرهای داغ دنیای فوتبال کار می شد و چهره های سرشناس درباره اش اظهارنظر می کردند؛ «او یک مهاجم، با کلاس بین المللی است.» این را بکن باوئر می گوید و از اینکه دایی به تیم «ستاره جنوب» پیوسته، ابراز خشنودی می کند.

لوتار ماتئوس درباره اش می گوید: «از این که همبازی او هستم خوشحالم. علی یک مهاجم تمام عیار است. یک آدم تحصیلکرده و یک بیزنس من موفق. او با استعداد فوق العاده ای که در مدیریت دارد، می تواند در هر زمینه ای بهترین باشد. او در بایرن هم موفق خواهد شد.»

برای بایرن 23 بار در بوندس لیگا به میدان رفت و شش گل زد. پنج بار هم با پیراهن بایرن، چمپیونزلیگ را تجربه کرد اما گلی به اسمش ثبت نشد. نقطه اوج کارنامه دایی در بایرن، قهرمانی بوندس لگیا و تجربه حضور او در فینال لیگ قهرمانان بود. او اگرچه در این بازی به میدان نرفت اما بخشی از خاطره دراماتیک «من یونایتد – بایرن»، برای ما ایرانی ها باقی ماند.

با پایان فصل 99-98 برادران هوینس، مدیران فنی دو تیم بایرن مونیخ و هرتابرلین، برای انتقال علی دایی توافق کردند. جدا شدن از بایرن تلخ بود اما خاطره یک فصل حضور، برای همیشه شیرین باقی ماند. دایی سه فصل پیاپی پیراهن هرتا را پوشید تا با پنج سال حضور مداوم در بوندس لیگا یک سند محضری و بی همتا برای پشتکار، جدیت و اشتهای سیری ناپذیرش برای سختی و مبارزه امضا کرده باشد.

هرتا، فصل تازه ای برای رویاسازی های دایی بود. قله دیگری فتح می شد و او می رفت تا سر در بزرگترین تالارهای نمایش فوتبال اروپا را تسخیر کند. چمپیونزلیگ 2000-1999 برای دایی مثل فیلم «ماموریت غیرممکن» شد. سی ام شهریور 78، هرتا که در اولین بازی لیگ قهرمانان با گالاتاسرای مساوی کرده بود، در خانه به مصاف چلسی رفت. سه دقیقه کافی بود تا این مهاجم افسانه ای قاره کهن، دروازه اد دی گور هلندی را با یک ضربه سر مخصوص به خودش فتح کند.

 در او مثل یک آتشفشان فوران می کرد. نیمه دوم هم به این آتش بازی ادامه داد، دقیقه هفتاد بازی، پاس مارسل دزایلی به فرانک لیوف رسید که دایی روی پایش آمد. با یک توپ دزدی که پیش از این از دایی و سبک فوتبالش توقع نمی رفت، به سوی دروازه استارت زد. به محض ورود به محوطه جریمه در حالی که اد دی گور با خروج به موقع نزدیکش بود، با ضربه زمینی پای چپ توپ را به دروازه رساند و گل دوم علی دایی در حضور مهاجم کلاسیکی مثل فرانکو زولا در تیم رقیب، دبل کرد و مرد میدان شد.

همه چیز درباره علی دایی ، علی دایی ، اسطوره فوتبال ایران

این پایان کار نبود؛ یک هفته بی تابی کافی بود تا با تیمی از ستاره های روز اروپا رودررو شود؛ کریستین آبیاتی، پائولو مالدینی، آلساندرو کاستاکورتا، روبرتو آیالا، دیمیتری آلبرتینی، رجینهو، شوچنکو و الیور بیرهوف. بله! با هرتابرلین در سن سیرو به مصاف آ.ث میلان رفت و دقیقه 69 زمانی بود که یک تنه از سد ستون های محکمی چون مالدینی و کاستاکورتا گذشت و سقف دروازه آبیاتی را فرو ریخت. آبی پوشان شهر برلین با گل زیبای شماره نه، از تیم آلبرتو زاکرونی پیش افتادند تا آوازه گلزن ایرانی در شهر باستانی میلان بپیچد.

علی دایی، یک اسم و فامیل هفت حرفی بود که برای ایران مثل یک میراث فرهنگی منحصر به فرد، ثبت جهانی شد؛ ستاره ای ایستاده روی پاهای خودش که چسبید به طاق آسمان. او را همه می شناسند. همه ای که صرفا مخاطبان فوتبال نیستند؛ این همه، همه آنهایی هستند که شاید یک مسابقه فوتبال را کامل ندیده باشند. همه کسانی هستند که شاید نتوانند جای دقیق ایران را روی کره زمین نشان دهند اما وقتی به نام ایران می رسند، از علی دایی می پرسند و این یعنی او یک آیکون، یک نشانه است. شاید تنها سی که به این میزان از شناخت این «نشانه» واقف نیست، علی دایی است!

همه چیز درباره علی دایی ، علی دایی ، اسطوره فوتبال ایران



فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 136 چهارشنبه 20 آبان 1394 نظرات (0)

تکذیب موضع گیری علی دایی

با توهین برنامه فیتیله به آذری زبانها و موضع گیری مقامات و مردم آذربایجان خبر های زیادی در رسانه ها منتشر شده و برخی از آنها نیز به نقل از افراد مشهوری همچون علی دایی گنجانده شده است.اماپس از آنکه در برخی رسانه ها و شبکه های اجتماعی اظهاراتی به نقل از علی دایی خطاب به رییس سازمان صدا و سیما منتشر شد سرمربی تیم فوتبال صبای قم گفت:آنچه در برنامه فیتیله اتفاق افتاده را به نقل از رسانه ها متوجه شده ام. بی شک بی احترامی و توهین به هر فرد و قومیتی محکوم است ولی آنچه در برخی رسانه ها و شبکه های اجتماعی به نقل از من و در قالب بیانیه و موضع گیری در این باره منتشر شده کاملا کذب است.

علی دایی ، اینستاگرام علی دایی ، واکنش علی دایی


دایی ادامه داد:من آذری زبانم و به اصالتم افتخار می کنم و بالاتر از آن خود را یک ایرانی می دانم و هر فرد و قومیتی در قالب ایرانی بودن با هم برادر و یا خواهرند. می دانم که در صدا و سیما هم درباره آن اشتباهات تصمیماتی گرفته شده و انشاالله در آینده شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود. 
دایی در پایان ضمن اعلام اینکه قطعا پیگیری قانونی در خصوص این اکاذیب را انجام خواهد داد یادآور شد:چنانچه مطلبی برای گفتن باشد مثل همیشه از طریق رسانه های معتبر و رسمی مطرح می کنم و انتشار از طریق منابع غیر معتبر خود دلیلی بر غیر واقعی بودن آن است.

علی دایی ، واکنش علی دایی به توهین برنامه فیتیله

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 124 سه شنبه 12 آبان 1394 نظرات (0)

شرط کی روش برای دعوت از مهدی رحمتی

درخشش مهدی رحمتی در دیدارهای اخیر استقلال باعث شده تا رسانه ها و هواداران استقلال خواهان حضور شماره یک این تیم در تیم ملی شوند. 
کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی درباره شانس مجدد رحمتی برای حضور در جمع شاگردانش گفت: معیار انتخابهای من همیشه بنا بر دو مطلب اصلی بوده است: 1- شخصیت 2- استعداد 
1- افرادی که از بعد شخصیتی مردود شوند هیچ شانسی با من ندارند، حتی اگر درون زمین استعدادشان را نشان دهند. 
2- متاسفانه انتخاب آقای اسدی در فدراسیون فوتبال نیز بنابر معیار شخصیت و استعداد نبوده است. انتخاب ایشان هدیه ای در تاریکی بوده است.

بیانیه باشگاه استقلال در خصوص اظهارات کی روش درباره رحمتی

در پی اظهارات غیرمسئولانه کارلوس کی روش درباره مهدی رحمتی کاپیتان استقلال و عدم مدیریت لازم در برخورد با وی در فدراسیون فوتبال ، باشگاه استقلال بیانیه ای را صادر کرد.

 متن بیانیه به شرح زیر است: سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در طول یک هفته ای که پشت سر گذاشته ایم چندین و چند مصاحبه انجام داده و بیانیه های متعدد صادر کرده است، مصاحبه ها و بیانیه هایی که با تندترین الفاظ نگاشته و به زبان آورده شده است. توهین، تحقیر، از بروز عصبانیت گرفته تا خشم، گویا کی روش این روزها بیش از هر زمان دیگری به آن چیزی شبیه شده که خودِ واقعی اوست.

 کارلوس کی روش مدتهاست که ارکان مختلف فوتبال ایران را از جمله دبیرکل فدراسیون، بازیکنان و مسئولان ورزش کشور را به تمسخر گرفته و متاسفانه هیچگاه او خودش را ملزم به پاسخگویی ندانسته است.

 او در آخرین اظهاراتش در مورد کاپیتان استقلال مطالب سخیفی را در ساعاتی از شب و با محتوای عجیب عنوان کرده که باعث تعجب از احوال کی روش و رنجش میلیون ها تن از هواداران استقلال شده است. سرمربی تیم ملی می تواند از نظر فنی و یا سیستم مد نظر خودش بازیکنی را دعوت و یا از بازیکنی چشم پوشی کند اما حق توهین به شخصیت هیچ بازیکنی را ندارد. آیا این همه حاشیه و بیانیه و توهین مستقیم آن هم با چنین ادبیاتی نشان از شخصیت کی روش است؟

 شاید بتوان گفت کی روش متاسفانه این بار پس از درخشش مهدی رحمتی دیگر بهانه فنی را برای عدم دعوت از او بلاموضوع دیده و در تنگی قافیه گرفتار شده و شعری بی قافیه سروده است و متاسفانه به تخریب شخصیت رحمتی روی آورده است که همین شیوه، تصور قبلی از اصول گرا بودن او را به شدت زیر سوال برده است وحتی کسانی که تا به حال تصوری از اصول کی روش داشتند حالا تا حد زیادی در این موضوع دچار تردید شده اند. در حقیقت کی روش با توهین هایش، خودش و انگیزه هایش را زیر سوال برده و مردود کرده است. به عبارت دیگر شعور اجتماعی و اخلاق انسانی حکم می کند که به عنوان یک مهمان خارجی به ایرانی و فرهنگ ایرانی احترام بگذارد . حضور کی روش در تیم های بزرگ اروپایی نه تنها برای وی شخصیتی ایجاد نکرده بلکه توهم بزرگ آن ، ایشان را احاطه کرده است.

 با تمام احترامی که برای جایگاه سرمربی تیم ملی ایران قایلیم اما کی روش پایش را از گلیم خود فراتر گذاشته و لقمه ای بزرگ تر از دهان خود را برداشته است. اکنون زمان آن فرا رسیده که بدانیم رفتارهای عوام فریبانه این فرد مثل به دست گرفتن پرچم ایران و یا درگیری با مربی تیم حریف و یا داور مسابقه همگی زشت و ناپسند بوده و خیلی از ما فقط به خاطر عرق ملی چشمهایمان را به روی واقعیت بستیم . از فدراسیون فوتبال و کارلوس کی روش انتظار می رود اظهارات سخیف سرمربی تیم ملی را تکذیب یا پس گرفته و از باشگاه ، سید مهدی رحمتی و هواداران میلیونی استقلال پوزش بطلبد .

در صورت ادامه این گونه صحبت ها و بکاربردن ادبیات ناشایست از سوی سرمربی تیم ملی ، باشگاه استقلال ضمن پاسخگویی و برخورد قانونی با این گونه هتاکی ها ، ملی پوشان خود را در اختیار این گونه شخصیت ها قرار نخواهد داد! اگر چه به نظر می رسد که پشت هیاهوی روزهای اخیر سرمربی تیم ملی تاکتیکی نهفته است که قصد دارد بهانه هایی را برای خروج از تیم ملی ایران فراهم کند. اظهارات کی روش درباره رحمتی آنجا شگفت انگیز است که به نظر می رسد برای انتخاب بازیکنان توسط سرمربی تیم ملی ، فاکتور سومی هم دخیل است که آن را رحمتی اجرا نکرده است!  هنگامی که گفته می شود رحمتی شخصیت لازم برای حضور در تیم ملی را ندارد، عملا به ده ها مربی ایرانی که نظر مخالف سرمربی تیم ملی را دارند، توهین شده است. یادمان نمی رود مربیان بزرگ و با شخصیتی مانند علی دایی ،حسین فرکی ،غلامحسین پیروانی و افشین قطبی یا برانکو ایوانکوویچ در تیم ملی بعنوان سرمربی با سید مهدی رحمتی کار کرده اند و همگان از شخصیت وی به نیکی یاد کرده اند. تعریف شخصیت در ایران به اصالت ، نوع رفتار ، برخورد و گفتار انسان است نه مسایل مالی و ... . البته شاید در کشور موزامبیک واژه شخصیت معنای دیگری دارد؟! امروز از نگاه هواداران میلیونی استقلال ، شایستگی سرمربیگری تیم ملی ایران توسط کارلوس کی روش به دلیل توهین به اسطوره و کاپیتان استقلال مورد تردید واقع شده و از نظر شخصیتی این کی روش است که در حوزه اخلاق و شخصیت و ادبیات مردود شده است.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 169 دوشنبه 27 مهر 1394 نظرات (0)

دیدار علی دایی و برانکو ایوانکویچ

برانکو ایوانکوویچ، علی دایی؛ این زوج شما را یاد چه اتفاقاتی می اندازد؟ شاید دم دستی چیزی که به ذهن تان حضور کند، مخصوصا به ذهن نسل جوان، بازی جمعه شب پرسپولیس و صبا در ورزشگاه آزادی است. 

اما برای قدیمی ها برای آنها که سال هاست با فوتبال زندگی می کنند "برانکو ، دایی" همه را به جام جهانی 2006 می برد، به 9 سال قبل. در سال هایی که دایی همچنان در نوک حمله تیم ملی بازی می کرد و فشار بود که جوان ها پشتش هدر رفته اند.

علی دایی و برانکو ، علی دایی و برانکو ، علی دایی و فردوسی پور

 

حرف از این بود که دایی باید بازی نکند. شماره 10 و کاپیتان اما می ایستاد و مبارزه می کرد. اتفاقا او همیشه در سخت ترین شرایط بهترین بود و تازه بعد از رفتنش همه فهمیدند چه گوهری در خط حمله تیم ملی بازی می کرد. 

دایی و برانکو مهمترین بخش همکاری خود را در جام جهانی 2006 سپری می کردند؛ فصلی که با اختلاف دایی با تعدای از ملی پوش ها به یادماندنی تر شد. بعد از جام جهانی 2006 بود که دایی در مصاحبه ای جنجالی گفت: «تو چشم من بازی می کردند و پاس نمی دادند.» 

شاید همین اتفاقات بود که بعد از بازی ایران و مکزیک، دایی را نیمکت نشین کرد. تیم ملی در اولین بازی جام جهانی به مصاف مکزیک رفت. یک نیمه فوق العاده اما نیمه دوم پر اشتباه. تیم ملی در نهایت 3 بر یک باخت و دایی که اصلا به چشم نیامد. 

با توجه به انتقاداتی که از او بود و همینطور باور عده ای به این موضوع که «دایی در هر صورتی باید فیکس تیم ملی باشد و برانکو از او می ترسد» باعث شد تا پس از بازی مکزیک، کاپیتان به ناگهان سیبل اصلی شود. 

در آن بازی بازیکنان دیگری اشتباه کردند و به طور کلی مجموعه ای از اشتباهات ایران را بازنده کرد اما به ناگهان دایی شد نقش شماره یک. مردی که فقط در جریان بازی نبود اما مقصر اصلی خوانده شد. 

پس از آن مسابقه سخت ترین لحظات دایی شروع شد، اینقدر سخت که مجبور شد برای کم کردن این فشار، یک سیلی به عادل فردوسی پور بزند! دایی حرف هایی درباره واقعیت های تیم گفته بود اما شبکه سوم نتوانسته بود این حرف ها را پخش کند. به همین دلیل عادل شاهد خشم کاپیتان بود. 

بعد از شکست مقابل مکزیک، پیامک ها علیه دایی دست به دست شد. جوک هایی ساختند و بحث هایی به راه افتاد. آن موقع فضای مجازی به این اندازه در زندگی مردم رخنه نکرده بود با این حال، آنجا هم برای دایی داستان هایی ساختند. 

مجموع این اتفاق در آن روزها مردم را به این باور رساند که برانکو او را به همین دلایل در بازی پرتغال نیمکت نشین کرد. دیداری که ایران دو بر صفر باخت و علی دایی یک دقیقه هم به میدان نرفت. 

شاید برانکو تصور می کرد به نفع دایی بود که بازی نکند. شاید او هزار و یک فکر دیگر هم کرد و شاید اصلا قصه این نبود. 

تقابل دایی و برانکو در جمعه شب گذشته باعث شد تا یک بار دیگر با برانکو به مرور این خاطرات بپردازیم. اینکه واقعا در آن روزها چه اتفاقی افتاد. 

آقای برانکو رودروی دایی قرار گرفتید، سوگلی شاگردهایتان...

این حرف شما اشتباه است. همه بچه های تیم برای من عزیز و سوگلی بودند. دایی هم مثل تمام آنها عزیز بود. 

ولی در یکی دو سال آخر به خاطر کار با دایی تحت فشار قرار گرفتید. البته بعدها خیلی ها حسرت همین دایی را خوردند.

حرف هایی که می زنید درست نیست. دایی کاپیتان من بود. وزنه تیم من بود. چه مشکلی پیش آمد؟ 

منظورمان بازی مکزیک است.

ما در آن بازی تلاش کردیم. دایی هم به اندازه خودش زحمت کشید. 

اما اتفاقات بعد از آن بازی و فشاری که بود، باعث شد دایی را بیرون بگذارید.

اصلا اینطور نبود که من زیر فشار، علی دایی را از ترکیب بیرون بگذارم. خودم تصمیم گرفتم جلوی پرتغال از علی استفاده نکنم. این یک تصمیم فنی بود. 

ولی فشار افکار عمومی وجود داشت. جوی که در پیامک ها ایجاد شده بود...

بگذارید یه چیز به شما بگویم. من در آن مسابقه تصمیم گرفتم که تیمم را سرعتی تر کنم. به جای علی هم از یک بازیکن سرعتی استفاده کردم. به او بازی ندادم چون نیاز داشتم تیم را جور دیگری بچنینم و اصلا اینطور نبود که به خاطر فشارها و پیامک ها علی را بیرون بگذارم. جو داخل تیم یا بیرون تیم هم تاثیر نداشت. من یک تصمیم کاملا فنی گرفتم. 

بعد بازی آنگولا پیش آمد.

همانطور که دیدید در آن بازی علی بازی کرد و اتفاقا من از کارش خیلی راضی بودم. بعد از مدت ها هم جمعه روبروی او قرار گرفتم. خوشحالم برای دایی که الان مربی است و انصافا هم تیم خوبی ساخته است.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 169 شنبه 11 مهر 1394 نظرات (0)

در حادثه منا به علی دایی چه گذشت؟

حادثه تلخ منا متاسفانه به جان باختن شمار زیادی از هموطنان عزیزمان منجر شد و هنوز تعدادی هم در لیست مفقودین قرار دارند. در میان اسامی مفقودین نام "دایی" علی دایی هم قرار داشت که به اسامی قربانیان اضافه شد.

«دایی» علی دایی سرمربی پیشین پرسپولیس که از خادمان اهل بیت بود جزو مفقودان فاجعه منا بود و روز گذشته اعلام شد وی دار فانی را وداع گفته است.

وی از پنجشنبه هفته گذشته که فاجعه منا رخ داد مفقود شده بود و در نهایت امروز اعلام شد که درگذشته است.
فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 201 پنجشنبه 26 شهریور 1394 نظرات (0)

علی دایی بهترین گلزن فوتبال جهان

علی دایی اسطوره فوتبال ایران توسط متیو اسمیت یکی از نویسندگان مطرح انگلیسی در سایت huffingtonpost سوژه شد.

متیو اسمیت در گزارش جدید خود به آمار گلزنی وین رونی در بازیهای ملی اشاره کرده و اینکه مهاجم منچستر یونایتد موفق شده در 107 بازی با پیراهن تیم ملی انگلیس، 50 گل به ثمر برساند. رونی به زودی می تواند رکورد تعداد بیشترین بازی در تیم ملی انگلیس را از آن خود کند و دیوید بکام با 115 بازی ملی و پیتر شیلتون با 125 بازی ملی را پشت سر بگذارد.

رکورد دیگری که رونی قطعا دوست دارد آن را به نام خود ثبت کند رکورد بهترین گلزن بازیهای ملی در اروپاست. این رکورد در حال حاضر به فرانس پوشکاش اختصاص دارد که 84 گل ملی به ثمر رسانده و میروسلاو کلوزه هم در 137 بازی ملی، 71 گل زده است. از طرف دیگر رابی کین ایرلندی هم 67 گل در 142 بازی به ثمر رسانده است.

گلهای علی دایی در تیم ملی ، تعداد گل علی دایی

علی دایی در بایرن مونیخ

از اینجا به بعد گزارش huffingtonpost جالب می شود چرا که علی دایی هم وارد ماجرا می شود. اسمیت در ادامه مطلب خود به این نکته اشاره کرده که رونی برای رسیدن به رکورد یک بازیکن کار بسیار سختی دارد و آن کسی نیست جز علی دایی که بهترین گلزن بازیهای ملی دنیا محسوب می شود و در 149 بازی توانسته 109 گل به ثمر برساند. رکورد گلزنی دایی عجیب و تا حدودی ترسناک است چرا که مهاجم سابق بایرن مونیخ، در سالهای 1996 و 2000 توانسته بیشتر از تعداد بازیهای ملی اش در آن سال، گل بزند. او در سال 96، در 18 بازی 22 گل زد و سال 2000 هم 20 گل در 19 بازی به ثمر رساند. البته قدرت تیم های آسیایی اصلا به پای حریفان اروپایی تیم ملی انگلیس نمی رسد. دایی اولین بار موفق شد جلوی چین تایپه دو بار گلزنی کند و رکورد پوشکاش را در بازی مقابل لبنان شکست.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 174 یکشنبه 15 شهریور 1394 نظرات (0)

گرین کارت چهره های ورزشی مشهور ایران

درآمد بالای فوتبالیست ها همیشه سوژه پربحثی برای رسانه ها و مردم عادی بوده است؛ درآمدهایی که باعث شده بیشتر فوتبالیست ها از ساکنان مناطق بالای شهر تهران و صاحب آخرین مدل ترین ماشین های واردشده به ایران باشند، اما اینها تنها راه های خرج کردن پول های هنگفت جابه جا شده در فوتبال ایران نیست و فوتبالیست ها راه های دیگری هم برای استفاده از پول هایشان دارند. 

یک گشت کوتاه در صفحه اینستاگرام تعداد زیادی از فوتبالیست ها در ایام تعطیلات لیگ و قبل از شروع شدن تمرینات تیم ها نشان می داد که در این مدت آقایان فوتبالیست در سفرهایشان به خارج از کشور حسابی استراحت کرده و خودش گذرانده اند . در این میان اما تعدادی از فوتبالیست ها مجبور به خوش گذرانی شده و به اجبار مقصد سفرشان را ینگه دنیا و گشت و گذار در خیابان های نیویورک و کالیفرنیا تعیین کرده اند . این افراد، فوتبالیست هایی هستند که اقامت کشور آمریکا را دارند و حالا برای معتبر نگه داشتن گذرنامه آمریکایی شان باید حداقل سالی یک بار در آمریکا حضورداشته باشند.


امیر قلعه نویی 
پای یک پزشک در میان است 

هرچند امیر قلعه نویی سال هاست گرین کارت آمریکا را دریافت کرده، اما موضوع اقامت آمریکایی او زمانی بیشتر از همیشه مطرح شد که او خبرنگاران را متهم به اجنبی پرستی کرد. همین لقب دادن قلعه نویی به خبرنگاران کافی بود تا مانور دادن روی اقامت آمریکای ژنرال مطرح شود. او که خودش به زندگی کردن در کنار اجنبی ها علاقه دارد.

امیر قلعه نویی و پسرش ، گرین کارت علی دایی ، گرین کارت افشین پیروانی


از اولین گروه فوتبالی هایی است که برای گرفتن اقامت آمریکا اقدام کرد و حالا گذرنامه آمریکایی دارد. قلعه نویی طی سال های اخیر سفرهای 15 روزه پرتکراری به آمریکا داشته و به واسطه همین سفرها موفق شده گرین کارت آمریکایی اش را دریافت کند؛گرین کارتی که البته به واسطه دوست پزشکش و کمک ها او موفق به گرفتنش شده است.


احمدرضا عابدزاده 

رضایت از امکانات آمریکایی 

برخلاف تعدادی از فوتبالیست ها که علاقه ای به علنی کردن اقامت آمریکایی شان ندارند، احمدرضا عابدزاده از فوتبالیست هایی است که درباره اقامت آمریکا و داشتن گرین کارتش خیلی راحت صحبت می کند . او زیاد به آمریکا سفر می کند و حتی مدت طولانی در این کشور زندگی کرده است. عابدزاده که چند بار برای انجام فعالیت های فوتبالی در ایران اقداماتی انجام داده بود، وقتی با بی مهری مواجه شده، بلافاصله ایده هایش را در آمریکا پیاده کرده.

احمدرضا عابدزاده ، گرین کارت افشین پیروانی ، گرین کارت آرش برهانی


او در مورد مدرسه دروازه بانی که قرار بود در ایران راه اندازی کند و بعد همان مدرسه در آمریکا افتتاح شد، می گوید : « از قبل، همه کارها هماهنگ شده بود تا برای بچه های 7 تا 16 سال کلاس آموزشی داشته باشیم. حتی لوازمی را که دلم خواست و موردنیاز بود، خریدم تا کارها را انجام بدهیم، ولی متأسفانه دیدم ارتباط خوبی که باید با ورزش وجود داشته باشد، وجود ندارد. من هم گفتم پس دور باشم بهتر است. در آمریکا هم زمین دارم ، هم وسایلم را. همین طور هوا خوب است و شرایط برای همکاری مناسب کارهایی را که ایرانی ها دوست ندارند انجام دهند با آمریکایی ها انجام می دهم .»


علی دایی 
به دنبال بهانه برای خداحافظی 

علی دایی سال هاست که گرین کارت آمریکا دارد و تابه حال چند بار خبرهای جدی درباره کوچ ناگهانی او به آمریکا شنیده شده است. حتی گفته می شد یکی از بازی های دوستانه تیم ملی ایران در زمان مربیگری دایی، به این خاطر که همزمان با زمان حضور او در آمریکا برای کارهای اداری شده بود، لغو شده است. او در سال دو بار به ینگه دنیا می رود و دوستانش می گویند دلخوری های فوتبالی او باعث شده که چند باری تصمیم بگیرد برای همیشه به آمریکا برود.

علی دایی ، گرین کارت آرش برهانی ، گرین کارت فوتبالیست های ایرانی


دایی حتی گاهی در محافل دوستانه به این موضوع اشاره کرده . اما آن را حتمی ندانسته است. علی دایی در صورت خروج از ایران، ساکن لس آنجلس آمریکا خواهد شد ، لس آنجلس شهری است که می گویند دایی علاقه زیادی به زندگی در آن دارد.


محمد محمدی 
بیزینس فوتبالی در آمریکا 

محمد محمدی، دروازه بان سابق استقلال و پرسپولیس هم از چهره های است که مدت ها برای از بین نرفتن امتیاز اقامتش در آمریکا به این کشور رفت وآمد داشت. بااین حال محمدی توانست دوره پنج ساله برای تثبیت اقامت و دریافت گذرنامه آمریکایی خود و خانواده اش را با موفقیت پشت سر بگذارد.

محمد محمدی ، گرین کارت فوتبالیست های ایرانی ، گرین کارت چهره های مشهور ایرانی


او در طول فعالیت فوتبالی اش در ایران، سختی ها و هزینه ها دو بار سفر در سال به آمریکا را به جان خرید و بلافاصله بعد از پایان دوران فوتبالش برای همیشه به آمریکا مهاجرت کرد. او در حال حاضر در اورنج کانتی آمریکا زندگی می کند و شرایطی هم برای ادامه فعالیت های فوتبالی اش در این کشور فراهم کرده است. او در آمریکا مدرسه فوتبالی راه انداخته و از این راه بیزینس موردعلاقه اش را دنبال می کند .


افشین پیروانی 
پیروانی اولین فوتبالیست شهروند آمریکا 

افشین پیروانی اولین فوتبالیستی بود که برای دریافت اقامت آمریکایی اقدام کرد. هرچند او در بحبوحه روی بورس بودن بازیکنان تیم ملی ایران در جام جهانی 98 موفق به دریافت گرین کارتش شد، اما خود او مدعی است که از طریق فوتبال گرین کارتش را نگرفته و به قول خودش اولین فوتبالیستی است که توانسته شهروند آمریکا شود. 

کاپیتان و سرمربی اسبق پرسپولیس در این خصوص می گوید : من از ارتباط های ورزشی استفاده نکردم و به دلیل اینکه همسرم در آنجا تحصیل می کرد ، توانستم گرین کار بگیرم. زمانی که به جام جهانی رفتیم من گرین کارت داشتم، تقریباً 15 سالی می شود .

افشین پیروانی ، گرین کارت چهره های مشهور ایرانی ، گرین کارت عابدزاده


بعد از آن بود که بقیه فوتبالیست ها برای شهروند شدن در آمریکا اقدام کردند.» پیروانی در پاسخ به انتقاداتی که به شهروند آمریکا شدن بعضی از فوتبالیست ها واردشده هم می گوید : « این یک مسئله شخصی است و ارتباطی به کسی ندارد. هرکس دنبال پیشرفت خودش و خانواده اش است. من این را قبول ندارم که مثلاً می گویند اسمش بد است و نباید گرین کارت گرفت. شاید خیلی ها دوست داشته باشند بگیرند و این مسائل نباید ارتباطی به کسی داشته باشد.


وحید طالب لو 
به دنبال گرین کارت 

وحید طالب لو هم از چهره هایی است که ظاهراً برای دریافت گرین کارت اقدام رده است. او پیش از شروع فصل و در ابتدای حضور پرویز مظلومی در استقلال، همراه با خانواده اش سفری به آمریکا داشت که این سفر از سوی برخی نزدیکانش اقدام برای دریافت گرین کارت آمریکا عنوان شد. این اتفاق در حالی افتاد که طالب لو دفعه قبل که بحث حضورش در آمریکا مطرح شده بود، در مصاحبه ای اعلام کرده بود: «مگر جرم است؟ من یک سفر خانوادگی درام و می خواهم به آمریکا بروم. فکر نمی کنم این موضوع مشکلی داشته باشد.»

وحید طالب لو ، گرین کارت عابدزاده ، گرین کارت


با توجه به تکرار چندباره سفرهای طالب بو به آمریکا این شایعه قوت می گیرد که او اقدامات لازم برای دریافت گرین کارت را کرده و شاید او هم بعد از پایان دوران فوتبالش احتمالاً ایران را ترک کند.


آرش برهانی 
بازنشستگی در آمریکا 

شنیده ها در مورد برهانی حاکی از این است که او اقدامات لازم برای اقامت در آمریکا را انجام داده و حتی برنامه ریزی اش بر سپری کردن دوران بازنشستگی در آمریکاست. او حتی در تعطیلات پیش از لیگ امسال سفری به آمریکا داشت و در صفحه اینستاگرامش مدام عکس هایی را از حضورش در آمریکا منتشر می کرد .

آرش برهانی در تعطیلات ، گرین کارت ، گرین کارت علی دایی


بااین حال به نظر می رسد او قصد ندارد علاقه اش را به ادامه زندگی در آمریکا علنی کند. او فصل گذشته هم به دلیل سفر به آمریکا قید همراهی با استقلال در سفر به کیش را زد تا سفر اجباری اش را به آمریکا برای از بین نرفتن امتیاز اقامتش در این کشور به سرانجام برساند. البته شنیده می شود که برهانی بستگانی هم در آمریکا دارد که در هر بار سفر به آمریکا دیداری هم با آنها تازه می کند .

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 172 یکشنبه 04 مرداد 1394 نظرات (0)

ماجرای دستگیری “نیکبخت واحدی” در پارتی چه بود؟+ فیلم


دستگیری نیکبخت واحدی

دستگیری علیرضا “نیکبخت واحدی” در پارتی شبانه که یکی از ستاره های فوتبال در زمانهای نه چندان دور بود، حاشیه ای پر سر و صدا را برای وی رقم زده و باعث دور شدنش از دنیای فوتبال شد.

بازدید : 2,631 نفر

علیرضا نیکبخت واحدی بازیکن پرسپولیسی که بعدها به جمع آبی پوشان استقلال پیوست ، با حواشی ایجاد شده نتوانست به جایگاه واقعی خود در فوتبال حرفه ای برسد.وی شانس بازی در سرشناس ترین تیم های اروپایی را از دست داد و سرانجامش در این سال ها به نیمکت نشینی در تیم های نیمه جدولی لیگ برتر تبدیل شده بود ، پس از بازداشت در یک پارتی شبانه ، به ندامتگاه اوین منتقل شد.

نیکبخت واحدی این بار روبروی دوربین تی وی پلاس نشست تا شاید برای اولین بار درباره اتفاقاتی حرف بزند که قبلا درباره شان چیزی نگفته بود؛ از دستگیری در یک مهمانی شبانه تا اختلافاتش با امیر قلعه نویی و اتفاقاتی که با علی دایی برایش رقم خورد. قسمت دوم این گفتگوی پر حاشیه با علیرضا نیکبخت را مشاهده کنید.

 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3642
  • کل نظرات : 119
  • افراد آنلاین : 289
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 626
  • آی پی دیروز : 322
  • بازدید امروز : 4,162
  • باردید دیروز : 662
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11,022
  • بازدید ماه : 24,957
  • بازدید سال : 148,043
  • بازدید کلی : 2,221,194