loading...
فروشگاه اینترنتی 5040
فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 123 سه شنبه 02 دی 1393 نظرات (0)
اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

مواد غذایی برای افزایش قوای جنسی,راههای افزایش میل جنسی,راهکارهای افزایش قوای جنسی

راهکارهای افزایش قوای جنسی
بسیارند همسرانی که از کمبود، کاهش یا تحلیل میل و قوای جنسی خود رنج می‌برند و می‌توان گفت که حتی در برخی افراد، این مسئله اصلیترین یا دستکم یکی از مشکلاتی است که زندگی مشترک آن‌ها را تحت الشعاع خود قرار داده. از این رو، در مطلب پیش رو برخی خوردنی‌ها، ویتامین‌ها، مواد معدنی و گیاهی را ذکر کرده‌ایم که از نظر طب سنتی موجد افزایش قوا و میل جنسی می‌شوند. ناگفته پیداست که در هر راهکار درمانی، پیروی از اصول و مبانی پزشکی مدرن، روشی بهتر و سریع‌تر محسوب می‌شود و بایسته است که در عمل، این اصول و مبانی را نیز در نظر داشته باشید.


ویتامین A
یکی از مواد موثر در تقویت جنسی ویتامین A است،ویتامین A از ویتامین های محلول درچربی است که نقشی اساسی را در تولید مثل ایفا می کند. این ویتامین در هویج، کلم، شلغم، اسفناج، بروکلی، کاهو، فلفل قرمز و انبه یافت می شود.


ویتامین های گروه B
ویتامین های گروه B نیز در تقویت جنسی نقش دارند.از ویتامین های گروه B، تیامین(B1)، ریبوفلاوین (B2) و نیاسین (B3) بسیار حایز اهمیت می باشند. البته ویتامین های B5، B6، B12 نیز برای کاهش استرس و تنظیم مقدار هورمون های بدن لازم هستند.ویتامین B3 (نیاسین) باعث اتساع عروق شده و گردش خون را بهبود می بخشد.

این ویتامین همچنین باعث ساخته شدن هورمون های جنسی می شود. مصرف نیاسین نیم ساعت قبل از فعالیت جنسی، هیجان جنسی را افزایش می دهد.ویتامین B6 از افزایش میزان پرولاکتین که خود باعث کاهش میل جنسی می شود، جلوگیری می کند. همچنین باعث افزایش باروری در زنان می گردد. ویتامین B12 در مردانی که اسپرم کافی ندارند، موثر است.


منابع سرشار از ویتامین های گروه B عبارت اند از نان و غلات سبوس دار، تخم مرغ، حبوبات (نخود و لوبیا و..)، محصولات سویا، ماهی سالمون و دیگر ماهی های آزاد، آجیل، بروکلی، گوشت کم چرب و موز.موز دارای آنزیم بروملین (Bromelain) است که در تقویت نیروی جنسی مردان موثر است. همچنین سرشار از پتاسیم و ویتامین های گروه B می باشد.باید توجه داشت که مصرف نوشیدنی های الکلی باعث از بین رفتن ویتامین های گروه B می شوند.


ویتامین C
ویتامین C نیز از ویتامیهای موثر در تقویت نیروی جنسی است. ویتامین C جهت عملکرد سالم غدد جنسی لازم است. همچنین اسپرم ها را در برابر اثر رادیکال های آزاد که باعث چسبیدن و عدم تحرک آن ها می شود، محافظت می کند.ویتامین C احتمال بارور شدن تخمک توسط اسپرم را افزایش می دهد. منابع سرشار از این ویتامین انواع مرکبات، توت فرنگی، کیوی، هلو، انبه، گوجه فرنگی و سبزیجات برگ سبز می باشد.


ویتامین E
ویتامین E به تولید هورمون های جنسی کمک کرده و گردش آن ها را بهتر می کند و در تقویت جنسی موثر است. همچنین اکسیژن لازم برای اندام های تناسلی را فراهم می کند و باعث بهبود استقامت جنسی و رسیدن به ارگاسم (اوج لذت جنسی) می شود. این ویتامین در لقاح سلول تخم موثر است. ویتامین E در مغزها، حبوبات، غلات سبوس دار، میوه ها و سبزیجات یافت می شود.


روی
روی از آنتی اکسیدان هایی است که باعث عملکرد صحیح غده فوق کلیه می شود. روی برای تولید هورمون تستوسترون (مردانه) و افزایش تعداد اسپرم لازم است. همچنین باعث افزایش استقامت جنسی می شود و احساس خستگی را از بین می برد. در ضمن اسپرم را در برابر باکتری های واژن محافظت می کند. مقدار مورد نیاز روی، ۴۰ میلی گرم در روز می باشد. روی در تخمه کدو تنبل، تخمه گل آفتابگردان، سیر و اسفناج یافت می شود.


منیزیم
یکی دیگر ازعناصر موثر در تقویت جنسی منیزیم است. منیزیم استقامت ماهیچه ها را افزایش می دهد و باعث افزایش تمدد اعصاب (Relaxation) می گردد. همچنین باعث فعال شدن آنزیم های لازم برای متابولیسم کربوهیدرات ها و پروتئین ها می شود. کمبود منیزیم باعث کاهش اکسیژن رسانی به بافت های ماهیچه ای می شود. منابع غنی از منیزیم آجیل و غلات سبوس دار می باشند.


اسیدهای چرب ضروری
اسیدهای چرب ضروری در تقویت جنسی موثرند.اسیدهای چرب ضروری در تولید هورمون های جنسی نقش دارند و همچنین به ذخیره ی ویتامین های محلول در چربی مثل D ،E و K کمک کرده و فرد را از نظر جنسی فعال نگه می دارند. اسیدهای چرب ضروری در ماهی ها، دانه کتان، کنجد، بادام، جوانه گندم و کدو تنبل به وفور یافت می شود.


دی هیدرو اپی آندوسترون
DHEA) Dihydroepiandostron)، هورمونی است که توسط غدد فوق کلیوی ترشح می شود. محققان معتقدند DHEA به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک می کند و باعث کاهش استرس و بهبود خلق و خو می گردد. DHEA را نمی توان از طریق مواد غذایی تامین کرد و باید مکمل های DHEA مصرف شود.

این مکمل به عنوان افرودیت (داروی موثر بر میل جنسی) مصرف می شود و دارای عوارض جانبی است. پس توصیه می گردد تجویرآن توسط پزشک صورت گیرد. البته هیچ دلیلی بر اثبات اینکه این مکمل ها موثر واقع می شوند، وجود ندارد، ولی بسیاری از مردم معتقدند که این ترکیبات، موثر هستند.

آثار سوء این مکمل ها عبارتند از: سردرد، اختلال بینایی و حتی نابینایی و اختلالات جنسی دراز مدت.

 

اسید فولیک
اسید فولیک یکی از مواد موثر در تقویت جنسی است،اسید فولیک از ایجاد نقایص مادرزادی جلوگیری می کند و باروری را بهبود می بخشد. همچنین باعث افزایش تعداد اسپرم می شود. فقدان هیستامین در بدن با اختلالات جنسی مرتبط است و اسید فولیک در تولید هیستامین نقش موثری دارد. اسید فولیک در سبزیجات برگ سبز، نان سبوس دار، مغزها، جوانه ها، پرتقال، گریپ فروت، جگر، دل و قلوه، ماکیان و حبوبات یافت می شود.


سلنیوم
سلنیوم نیز یکی از مواد موثر در تقویت جنسی است.سلنیوم آنتی اکسیدانی است که بدن را در برابر اثر رادیکال های آزاد محافظت می کند. همچنین در کاهش نقایص مادرزادی و افزایش تعداد اسپرم در مردان موثر می باشد. سلنیوم در گوشت قرمز، ماهی تن، ماکارونی و نان سبوس دار یافت می شود.


ورزش
تاثیر ورزش در تقویت نیروی جنسی-ورزش باعث می شود که گردش هورمون ها در بدن به راحتی انجام گیرد. افرادی که ورزش می کنند، انرژی بیشتری داشته و در نتیجه از نظر جنسی فعال تر هستند.به طور خلاصه می توان گفت که برای افزایش توانایی جنسی باید تغذیه سالم داشته باشید، در صورت نیاز از مکمل ها استفاده نموده و ورزش کنید.


تقویت جنسی
افزایش تقویت جنسی با ۵ ماده غذایی زیر :
برخی از مواد غذایی می‌تواند به شما انرژی مضاعف دهد و نیروی جنسیتان را تقویت می‌کند.طبیعت، پر از مواد غذایی طبیعی است که شما را به اوج لذت جنسی نزدیک می‌کند. در این مطلب شما را با تعدادی ازمواد غذایی موثر در تقویت جنسی آشنا می‌کنیم.


۱- کنگرفرنگی یا آرتیشو
یکی از گیاهان موثر در تقویت جنسی کنگر فرنگی است.بدون شک کنگرفرنگی یکی از سبزیجاتی است که بیشترین خواص محرک جنسی را دارد.اگر چه دلیل علمی برای اثبات این خاصیت کنگر وجود ندارد اما این ماده‌ی غذایی برای تقویت قوای جنسی افراد بسیار موثر است.


۲- هل
یکی دیگر از مواد غذایی موثر در تقویت جنسی هل است. هل، این دانه‌های خوشبو و معطر تقویت کننده و تسکین دهنده است. هل همانند ادویه‌هایی مثل کاری، زیره، زردچوبه و گشنیز جریان خون را تحریک و بیشتر می‌کند و برای همین انرژی جنسی شما را بالا می‌برد.


۳- بادام
از دوره‌ی باستان این اعتقاد وجود دارد که بادام میل جنسی را افزایش می‌دهد. در سال ۲۰۰۷، محققان ایتالیایی اعلام کردند عملکرد و قوای جنسی زنانی که از سندرم متابولیک رنج می‌برند پس از دو سال مصرف بادام، میوه و سبزیجات، آجیل، مغزها و دانه‌های کامل و روغن زیتون بهبود یافته است.


۴- زنجبیل
زنجبیل نیز یکی از مواد غذایی مفید در تقویت جنسی است.در طب سنتی چینی زنجبیل را به عنوان ماده‌ی غذایی «یانگ» توصیه می‌کنند. یعنی ماده‌ی غذایی که باعث گرمی می‌شود. برای همین زنجبیل میل و قوای جنسی را بالا برده و در شرایط مطلوب نگه می‌دارد. نامی که چینی‌ها به زنجبیل داده‌اند به معنی «مردی و چیزی است که دارای نیروی جسمی و جنسی مردانه» است. پس جای تعجب نیست که زنجبیل در بین خوراکی‌های تقویت کننده‌ی قوای جنسی قرار بگیرد.


۵- گیاه مریم گلی
یکی دیگر از گیاهان موثر در تقویت جنسی گیاه مریم گلی است.مریم گلی سرشار از هورمون‌هایی است که قوای جنسی زنانه را تقویت می‌کند به خاطر این که این هورمون‌ها عملکردی مثل هورمون استروژن دارند. این گیاه برای زنانی که با سردمزاجی و کاهش میل جنسی مواجه هستند درمان فوق‌العاده‌ای محسوب می‌شود.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 206 سه شنبه 02 دی 1393 نظرات (0)

جلسه خواستگاری,خواستگاری موفق

اگر شما هم جزو آن دسته از پسرهایی هستید که با وجود داشتن شرایط و ملزومات اولیه ازدواج هر جا که به خواستگاری می‌روید پاسخ منفی می‌شنوید این مطلب را بخوانید.

در خواستگاریهایی که به جواب «نه» می‌انجامد، گاهی اوقات پای هیچ نقطه ضعف بزرگی مثل نداشتن اخلاق پسندیده، اعتیاد، بی‌کاری و بیعاری، مخالفت و همراهی نکردن خانواده و... در میان نیست. این مسئله زمانی بغرنج می‌شود که نه فقط در یکی دو خواستگاری بلکه هر جا که خانواده پسر برای خواستگاری می‌روند با پاسخ منفی عروس و خانواده‌اش مواجه می‌شوند.

اگر شما هم جزو آن دسته از پسرهایی هستید که با وجود داشتن شرایط و ملزومات اولیه ازدواج هرجا که به خواستگاری می‌روید پاسخ منفی می‌شنوید و خودتان هم نمی‌دانید دقیقا عیب کار کجاست قبل از اینکه دچار افسردگی شوید و زانوی غم بغل بگیرید، این مطلب را بخوانید چون تا حدودی به شما کمک می‌کند متوجه نقطه ضعفتان بشوید، ضعفی که شاید پیش از این آن را چندان مهم به حساب نمی‌آوردید.

توجه نداشتن به آراستگی :
بی‌خودی به فکر برداشتن ابرو‌هایتان نباشید، چون دخترهایی که به بلوغ فکری و اجتماعی رسیده‌اند دید خوبی نسبت به پسرهایی که همچون زنان صورت خود را آرایش و پیرایش می‌کنند، ندارند. اما شما در موقعیتی هستید که نظافت و آراستگی اهمیت زیادی دارد.
این مسئله نه تنها با مردانگی منافات ندارد بلکه در گرفتن پاسخ بله بسیار مهم است. پس مطمئن شوید که نظافتتان در بهترین و کامل‌ترین وضعیت باشد.


تمیز بودن دندان‌ها اهمیت زیادی دارد و نشانه مسلم این است که شما به خودتان می‌رسید. بدبو بودن نفستان هم می‌تواند یک نشانه خیلی بد برای خانم‌ها باشد. حتماً از خوشبو کننده استفاده کنید.


ظاهر مو‌ها و لباس‌هایتان هم خیلی مهم است؛ این به آن معنا نیست که حتماً باید کت و شلوار گران قیمت تنتان کنید. فقط کافی است خوش لباس و مرتب باشید. لباس‌های کثیف باعث می‌شود نامرتب به نظر برسید. هرچه که بپوشید، پیراهن و شلوار یا تی شرت و شلوار جین، دقت کنید که تمیز باشد، پارگی نداشته باشد و مناسب یک جلسه خواستگاری باشد.

ناامید بودن :
خانم‌ها می‌توانند یأس و نومیدی شما را به خوبی تشخیص دهند. نومیدی اعتماد به نفس شما را می‌گیرد و موجب اضطراب و استرس زیاد می‌شود. این در نظر خانم یک نقطه منفی است و به یک «نه» محکم می‌انجامد. زمان‌هایی هست که این نومیدی می‌تواند خود را نشان دهد، بنابراین باید قبل از اینکه اتفاق بیفتد آن را تشخیص دهید و از آن جلوگیری کنید.

نداشتن چشم انداز برای زندگی :
در نظر خانم‌ها فقدان آینده نگری در آقایان یک نکته منفی است. خانم‌ها معمولا مردهایی را دوست دارند که مسیری مشخص در زندگی داشته باشند. اگر هنوز سردرگم هستید و دقیقا نمی‌دانید می‌خواهید با زندگیتان چه کنید، مطمئن باشید که جواب «نه» می‌شنوید. هیچ کس انتظار ندارد که در سطح «بیل گیتس» باشید اما لازم است که بدانید که می‌خواهید با زندگیتان چه بکنید، مخصوصاً اگر ۲۰ سالگی را به پایان رسانده و در اوایل دهه ۳۰ زندگی خود باشید.


داشتن چشم انداز شغلی هم برای خانم‌ها خیلی مهم است؛ زیرا به آن‌ها نشان می‌دهد که می‌توانید از عهده حمایت مالی خانواده برآیید یا خیر. نکته مهم اینکه خانم‌ها ترجیح می‌دهند همسر آینده‌شان استقلال مالی داشته باشد نه اینکه هنوز به خانواده پدری و دیگران متکی باشد، حتی اگر خانواده شما وضع اقتصادی خوبی داشته باشد ولی خودتان کار و شغل مشخص و مناسبی نداشته باشید چندان به شنیدن «بله» در جلسات خواستگاری امیدوار نباشید.

خسته کننده بودن :
زن‌ها معمولاً به مردهایی که خسته کننده هستند و هیچ حرفی برای گفتن ندارند روی خوش نشان نمی‌دهند. اگر طبیعتاً خجالتی و درون گرا هستید، باید قبل از خواستگاری، حرف‌هایتان را آماده کنید. حرف زدن درباره موضوعی که طرف مقابل هیچ علاقه‌ای به آن ندارد یا خسته کننده به نظر می‌رسد مطمئناً به یک پاسخ «نه» محکم منجر خواهد شد.
اگر واقعاً نمی‌دانید درباره چه باید صحبت کنید، یکی از موضوعاتی را که طرف مقابل دوست دارد انتخاب کنید. توانایی حفظ مکالمه فرا‌تر از پاسخ‌های بله و خیر نشانه هوش مرد و مهم‌تر از این اجتماعی بودن اوست. اینکه چه بگویید به خودتان بستگی دارد. صحبت‌های کلیشه‌ای شاید خیلی جذاب نباشد اما برای شکستن یخ بین شما خوب است.

ضعیف بودن زبان بدن :
زبان بدن، سلاحی سرد در جنگ افزار شماست که اگر درست استفاده شود نتایج مثبتی به دنبال خواهد داشت. دقت کنید که همیشه درست و صاف بایستید، قوز کردن یا تکان دادن پا‌ها از نشانه‌های نداشتن اعتمادبه نفس است. اگر در جایی شلوغ هستید، حتماً بلند و شمرده صحبت کنید.


اگر چشم‌هایتان دور اتاق بچرخد نشانه این است که حوصله‌تان سر رفته است.
اگر دائم پایین را نگاه کنید نشانه این است که کم رو هستید و اعتمادبه نفس ندارید و هر دو این‌ها اصلاً موردعلاقه خانم‌ها نیست.


میزان معقولی از شوخ طبع بودن را یادتان نرود. خانم‌ها اغلب می‌توانند حدس بزنند که چه زمان مرد‌ها دو رو هستند. لازم نیست در کل گفت‌و‌گو نقش یک کمدین را بازی کنید اما اینکه خودتان باشید کار را برای هر دو شما راحت‌تر می‌کند.

داشتن عادت‌های ناپسند :
تشخیص عادت‌های آزاردهنده کار سختی است اما می‌تواند یک دلیل قاطع برای رد شدن شما در جلسه خواستگاری باشد. عادت‌های بد و آزاردهنده مثل خنده‌های وحشتناک، بازی با دسته کلید، پاک کردن بینی و... در بسیاری از افراد وجود دارد. تشخیص این عادت‌ها کار سختی است چون معمولاً خودمان متوجه انجام آن نیستیم. بهترین راه برای تشخیص این عادت‌های بد، این است که از دوستانتان بپرسید. دوستان ما همه عادت‌های بد ما را می‌بینند و متوجه می‌شوند اما چون دوستمان هستند ممکن است چیزی نگویند. باید بفهمید عادت‌های بدتان چه هستند و بعد سعی کنید از شر آن‌ها خلاص شوید.

پُرحرفی :
تا اینجا فهمیدیم که داشتن اعتماد به نفس و اینکه خودتان باشید در جلسات خواستگاری خیلی مهم است اما ممکن است زیادی پیش روید. خیلی مهم است که صادق باشید وبه آنچه از شما پرسیده می‌شود به درستی پاسخ دهید، به هیچ وجه درباره هیچ موضوعی دروغ نگویید و اگر مسئله‌ای هست که مطمئن هستید دانستن آن بعد‌ها زندگی مشترکتان را تهدید می‌کند بهتر است در کمال شجاعت و بدون هراس از شنیدن «نه» آن مسئله را بازگو کنید اما گفتن حرف‌های بی‌خاصیت و به زبان آوردن هر چه در ذهنتان می‌گذرد اصلاً عاقلانه نیست. همه ما افکاری درون ذهنمان داریم که بهتر است برای خودمان نگه داریم. به همین دلیل است که از قدیم گفته‌اند قبل از حرف زدن همیشه فکر کنید.

نازک نارنجی بودن :
زن‌ها تحمل مردان نازک نارنجی، لطیف و حساس و نازنازی را ندارند. اگر جلوی او نشان بدهید که از سوسک یا سگ و گربه می‌ترسید، اگر از خانه با شما تماس می‌گیرند و یادآوری می‌کنند ساعت ۱۱ قرصتان را بخورید، اگر موقع دیدن خون رنگ از چهره‌تان می‌پرد و به لرز می‌افتید، بدانید مرد قابل اتکایی برای یک زن به نظر نمی‌رسید و احتمال جواب رد شنیدن شما زیاد است.

داشتن حال و هوای مجردی :
زنان برای ازدواج به دنبال مرد خانواده هستند. کسی که برای عزیزانش وقت می‌گذارد نه برای مجردی‌هایش، دوست‌های قدیمی و برنامه‌های شخصی‌اش. زنان به دنبال همسری می‌گردند که بچه‌ها را دوست داشته باشد و با افراد خانواده آنان رابطه خوبی برقرار و با آنان با احترام و مهربانی برخورد کند.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 219 سه شنبه 02 دی 1393 نظرات (0)

عاشق شدن,قبل از عاشق شدن, عشق‌هاي زودگذر

«از همون روز اول که ديدمش، فهميدم اين آدم زندگي منه!»، «خيلي زود عاشق هم شديم و خيلي زود هم تصميم گرفتيم ازدواج کنيم و حالا هم که يک ماه از ازدواجمون مي‌گذره، خيلي خوشبختيم!» و هزاران جمله آشناي ديگر که با شور و حرارتي وصف‌ناشدني گفته مي‌شوند اما زماني از گفتن اين جمله‌ها نمي‌گذرد که مي‌شنويم: «اصلا نمي‌دونم چرا اينجوري شد! ما که عاشق هم بوديم...» يا بعضي‌هاي ديگر که مي‌گويند: «از اولش هم منو دوست نداشت؛ هرکاري کردم عاشقم نشد و حالا هم اين وضع زندگيمه ...» واقعا داستان چيست؟ چرا بعضي از زوج‌هايي که زندگي‌شان را با عشق آغاز مي‌کنند، ناگهان به بن‌بست مي‌رسند راه را اشتباه مي‌روند يا از اول در مسير اشتباهي بوده‌اند؟ چه‌طور بايد تفاوت بين عشق‌هاي زودگذر و عشق واقعي را بفهميم؟
آيا واقعا هر علاقه‌اي به جنس مخالف مي‌تواند سرآغاز عشق و در پي آن ازدواج باشد؟!

عشق اسطوره‌اي مال کتاب‌هاست!
متاسفانه در ادبيات کلمات مشابه بسياري به اشتباه جاي يکديگر استفاده مي‌شوند و عشق هم از همين گروه است. عشقي به عنوان عشق اسطوره‌اي در ادبيات ما وجود دارد که احتمال وقوعش در دنياي واقعي بسيار کم است. حتي وقتي فردي ادعا مي‌کند آنقدر فرد ديگري را مي‌خواهد که حاضر است همه را بدهد تا او را به‌دست بياورد، جدا از واکنش طرف مقابل، جاي بحث و بررسي دارد که آيا واقعا چنين چيزي ممکن است يا خير. در مفاهيم انساني اين نوع رابطه بعيد است اما غيرممکن نيست؛ مثلا اين عشق بين انسان و خداوند متعال امکان‌پذير است. ما وقتي به فردي علاقه داريم، دوست داريم تمام توجه او به ما باشد و اگر به ديگري توجه کند، آزرده مي‌شويم. تنها خداوند است که ما دوستش داريم و وقتي ديگران مورد توجه خداوند قرار مي‌گيرند، ناراحت نمي‌شويم که هيچ، خوشحال هم مي‌شويم. اين تنها مثالي بود که مشخص شود عشق انساني با عشق‌هاي اسطوره‌اي بسيار متفاوت است.

عشقي که زود نفرت‌انگيز مي‌شود!
نکته‌ديگري که در روابط انساني بايد به آن دقت داشته باشيم اين است که شايد فردي را بي‌نهايت دوست داشته باشيم و به اشتباه اسم عشق هم روي رابطه‌مان بگذاريم، اما مهم اين است که ما هم آن فرد را براي خودمان مي‌خواهيم و هرقدر براي ما عزيز باشد، اگر طردمان کند يا فرد ديگري را به ما ترجيح دهد، آرزو مي‌کنيم همان آدم خيلي‌خيلي عزيز اصلا ديگر در اين دنيا نباشد! به همين دليل کاربرد واژه عشق بايد با دقت بيشتري انتخاب شود.

عامل محرکه را بشناسيد!
وقتي دو جنس مخالف يکديگر را در محل کار، خواستگاري و... مي‌بينند يا جايي ارتباط اجتماعي برقرار مي‌کنند و هر دو احساس نزديکي زيادي به يکديگر دارند، اين حسشان هر روز بيشتر مي‌شود تا اينکه به رابطه نزديک‌تري تبديل مي‌شود و افراد متوجه مي‌شوند به طور اختصاصي به هم احساس وابستگي دارند. اولين سوالي که افراد بايد از خود بپرسند اين است علاقه‌اي که حالا نسبت به ديگري دارند و به وابستگي تبديل شده، از کجا شروع شده؟ يعني عامل محرکش چيست؟ ظاهر و حالت فيزيکي اوست يا نوع و سبک ارتباطي که با ما برقرار مي‌کند، شايد هم ديدگاهش در مسائل اجتماعي توجه‌مان را جلب کرده يا حتي ممکن است موقعيت اقتصادي و اجتماعي فرد و شايد هم ترکيبي از چند عامل برايمان جذاب بوده، پس در اولين مرحله بايد صادقانه عامل محرک را مشخص کنيم چراکه ارزش‌گذاري همين عوامل محرک است که نقش کليدي در ايجاد علاقه و وابستگي ما به ديگري دارد.

«هيجان ناپايدار» يا «عشق زودگذر»
وقتي بعضي افراد مي‌گويند در همان اول حس عجيبي نسبت به فلاني داشتم و احساس کردم خيلي دوستش دارم و... اين حالت‌ها هيجان‌هايي هستند که عامل محرکه‌اش هيجاني و زودگذر است. چراکه همه هيجان‌ها عمر مشخصي دارند و در بستر زمان حتي ممکن است از بين بروند. پس چيزي به اسم «عشق گذرا» وجود ندارد؛ هيجاني ناپايدار است که بر اساس نيازهاي مختلف افراد بروز مي‌کند و اين نيازها ممکن است زماني وجود داشته باشند و در موقعيتي ديگر نباشند. پس اگر مي‌خواهيم به احساسي عميق و پايدار برسيم و رابطه‌اي داشته باشيم که منجر به ازدواج پايدار شود، بايد فرايند شکل‌گيري احساساتمان را مرور کنيم. اگر در روابط، چنين فرايندي- که در ادامه خواهيم گفت- شکل بگيرد، طبيعي و قابل‌استناد است و مي‌تواند حقيقي بودن يک علاقه را مشخص کند.

از عشقتان مراقبت کنيد تا زنده بماند!
«عاشق مني؟! پس فقط من بايد در اولويت باشم!» اما در روابط سالم انساني چنين چيزي امکان‌پذير نيست؛ حتي در دوست‌داشتن‌هاي فوق‌العاده‌اي که بين يک زوج برقرار است. در يک رابطه سالم، همه‌چيز بايد سرجايش باشد. مهم‌ترين نکته‌اي که افراد بايد به خاطر بسپارند اين است که هيچ رابطه يک‌طرفه‌اي پايدار نيست و پايدار نخواهد ماند بنابراين وقتي همسرمان عشق و علاقه‌اش را به ما ابراز مي‌کند، به هر شکلي از ما مراقبت مي‌کند و توجهش را به هر وسيله‌اي به ما نشان مي‌دهد، ما هم در اين رابطه بايد وظايف خود را انجام دهيم و براي پابرجا نگه داشتن اين احساس، تلاش کنيم.

 پس بعد از گذراندن فرايند لازم و شکل گرفتن احساس عميق بين زوج، نوبت به «مراقبت» مي‌رسد تا رابطه آسيب نبيند. نکته‌اي که بسيار مهم است و خطاي زيادي در آن رخ مي‌دهد، اين است که بسياري از افراد به شريک زندگي‌شان مي‌گويند: «تو همسر مني، «بايد» من را دوست داشته باشي!» اما دوست داشتن احساسي است که بايد شکل بگيرد و بايدي در کارش نيست. پس اگر اوايل ازدواج احساس دوست داشتن شکل مي‌گيرد اما از آن مراقبت نمي‌شود و از بين مي‌رود، نياز به بازسازي وجود دارد اما بايدي در کار نيست.

پيش‌نيازها را پاس کنيد؛ بعدا عاشق شويد!
در جمع، دانشگاه، محل کار... فردي توجه شما را (از نظر ظاهر، مهارت‌ها و...) به خود جلب مي‌کند. به همين دليل يک گرايش ذهني براي شما ايجاد مي‌شود؛ پس دقت بيشتري به فرد مي‌کنيد، رفتارها، مهارت‌ها، شخصيت و... او را مورد ارزيابي بيشتر قرار مي‌دهيد و کم‌کم ممکن است به اين نتيجه برسيد که وقتي کنار او هستيد، حال خوبي داريد. بنابراين احساس مي‌کنيد دوست داريد زمان بيشتري را با اين فرد بگذرانيد و به اين ترتيب به مرحله بعد، يعني «تمايل» مي‌رسيد. وقتي اين تمايل ايجاد شد، مرحله «وابستگي» پيش مي‌آيد. يعني در پي رفت‌و‌آمدهاي اجتماعي اين احساس به وجود مي‌آيد و سر ساعت مشخص دوست داريد طرف مقابل را ببينيد، با او صحبت کنيد، براي هم وقت بيشتري بگذاريد و.... و وقتي اين اتفاق‌ها نيفتد، احساس کمبود و دلتنگي مي‌کنيد.

در واقع بعد از وابستگي است که مرحله دلبستگي پيش مي‌آيد. يعني نه‌تنها حضور فرد براي شما مهم شده، بلکه عاطفه‌اي هم نسبت به او پيدا کرده‌ايد. اگر مرحله دلبستگي تداوم پيدا کند و در موقعيت‌ها و شرايط مختلف تکرار شود، شرايط براي دوست داشتن طرف مقابل مطرح مي‌شود پس اين فرايند بايد در روابط بين دو جنس که مي‌خواهند به ازدواج ختم شود، شکل بگيرد. وقتي فرد به قدري طرف مقابل را دوست دارد که حاضر است هر کاري از دستش برمي‌آيد انجام دهد تا او خوشحال باشد، آرامش داشته باشد، امکانات متفاوتي برايش فراهم شود و ترجيحش در زمان‌هاي متفاوت اوست، اين «دوست داشتن عميق»ي است که اسمش را هرچيزي حتي «عشق» مي‌توان گذاشت!

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 226 سه شنبه 02 دی 1393 نظرات (0)


آقایان متاهل,خراب‌کاری‌های آقایان,مردهای امروزی

خانم‌ها ۳ ساعت در هفته مشغول درست کردن خراب‌کاری‌های آقایان هستند! اگر می‌خواهید کاری درست انجام شود، خودتان انجامش دهید.
این جمله برای میلیون‌ها زن در سراسر جهان جمله‌ای بسیار پرمفهوم است!

یک تحقیق جدید نشان داده است که زنان به طور متوسط سه ساعت در هفته به انجام دوباره کارهایی صرف می‌کنند که تصور می‌کنند همسرشان درست انجام نداده است.

خانم‌ها همیشه شکایت می‌کنند که شوهرشان فقط وسط فرش را جارو می‌کند و زیر مبل‌ها را تمیز نمی‌کند و بعد تازه با کفش‌های کثیف روی همان راه می‌رود!

شستشوی لباس‌ها، جارو کشیدن و شستن ظرف‌ها کارهای اصلی هستند که مردها نمی‌توانند با انجام آن رضایت همسرشان را جلب کنند.

درست مرتب نکردن کوسن‌های روی مبل، بد صاف کردن روتختی و تمیز کردن روی کابینت‌ها هم کارهایی است که مردها قادر به انجام درست آن نیستند.

محقق این تحقیق که بر روی ۲۰۰۰ زن انجام گرفته‌ بود می‌گوید، «مردهای امروزی خیلی بیشتر از گذشته در کارهای خانه مشارکت می‌کنند و تقریباً نیمی از زوج‌ها امروزه کارهای  خانه را بین خود تقسیم کرده‌اند. بااینکه برای خانم‌ها غیرممکن است که همه کارها را خودشان انجام دهند اما هنوز هم ایدآل‌گرا هستند. و اگر کارها با استاندارد مطلوب آنها توسط شوهرانشان انجام نشود، احساس خواهند کرد که خودشان بهتر این کار را تمام می‌کنند.»

این تحقیق دریافته است که تقریباً نیمی از زنان اظهار داشتند که شوهرانشان خیلی وقت‌ها در شستن ظرف‌ها کمک می‌کنند اما کارشان را با تمیز کردن کناره سینک و کابینت‌ها تمام نمی‌کنند.

خانمها ادعا می‌کنند که شوهرانشان کارهای خانه را سرسری انجام می‌دهند و آنها مجبور می‌شوند آن کارها را از اول انجام دهند.

یک سوم این زنان عنوان کردند که شوهرانشان هیچوقت کوسن‌های به هم ریخته روی مبل را مرتب نمی‌کنند و ۳۲ درصد از زنان هم ادعا کردند که شوهرانشان هیچوقت تختخواب را مرتب نمی‌کنند.

۲۸ درصد از زنان اظهار داشتند که شوهرشان با رضایت خاطر شب‌ها شام درست می‌کند اما بعد آشپزخانه را در وضعیتی رها می‌کنند که تمام آن پر از ظرف کثیف می‌شود.

اما باوجود این یافته‌ها، دو سوم این زنان قبول کردند که همسرانشان صادقانه دوست دارند که در کارها کمک کنند و ۴ زوج از هر ۱۰ زوج امروزه کارهای خانه را بین خود تقسیم کرده‌اند.

این تحقیق همچنین دریافته است که یک پنجم مردها حتی از این واقعیت که کارهای خانه را بد انجام می‌دهند آگاه نیستند -- و نیمی از زنان می گویند که اصلاً حوصله بحث کردن در این رابطه را با شوهرانشان ندارند!

لباسهای کثیف‌ هم مشکلات زیادی ایجاد می‌کند - چون مردها لباس‌ها را بعد از شستن روی‌هم‌روی‌هم روی رخت‌آویز آویزان می‌کنند و به همین دلیل لباس‌ها خشک نمی‌شوند و به ندرت لباس‌های تیره و روشن را از هم جدا می‌کنند.

درمورد شستن ظرف‌ها هم مردها ترجیح می‌دهند ظرف‌ها را بعد از شستن روی هم تلنبار کنند و یا اگر از ماشین ظرفشویی استفاده می‌کنند، آنقدر ظرف در آن می‌چینند که هیچکدام درست تمیز نمی‌شود.

حتی جاروبرقی کشیدن آنها هم خانم‌ها را راضی نمی‌کند زیرا خانم‌ها اعتقاد دارند که شوهرانشان فقط وسط فرش را جارو می‌زنند و هیچ نگاهی به زیر مبل‌ها و گوشه‌های اتاق نمی‌اندازند و بعد از آن هم با کفش‌های کثیف روی فرش راه می‌روند.

محقق این تحقیق می‌گوید، «دو سوم خانم‌ها از اینکه شوهرانشان در کارهای خانه مشارکت می‌کند بسیار خرسند هستند و از اینکه مجبور نیستند به تنهایی کارهای خانه را انجام دهند راضی‌اند. اما بااینحال نمی‌توانند دست از انتقاد از تلاش‌های آنها بردارند.

احتمالاً به این دلیل است که مردان به اندازه خانم‌ها توجه ندارند و نمی‌دانند که تمیز کردن و تمیز نگه داشتن خانه چقدر سخت است.»

و باوجود اینکه به طور متوسط تقریباً یک هفته کامل در سال را به انجام دوباره کارهایی که شوهرانشان انجام داده‌اند می‌گذرانند، اما باینحال از مشارکت آنها راضی‌اند.

۲۰ کاری که آقایان متاهل قادر نیستند درست انجام دهند
۱. دستمال کشیدن کابینت‌های کناره سینک بعد از شستن ظرف‌ها
۲. مرتب کردن کوسن‌های روی مبل
۳. مرتب کردن روتختی
۴. تمیز کردن اجاق گاز
۵. مرتب کردن بالشت‌های روی تخت
۶. صاف کردن ملحفه روی تخت
۷. مرتب قرار دادن وسایل در کمد
۸. گذاشتن وسایل سر جای اولیه خود
۹. با فاصله پهن کردن لباس‌های شسته شده روی رخت‌آویز
۱۰. جمع کردن ظرف‌های شسته‌شده
۱۱. جاروبرقی کشیدن - فقط وسط اتاق را جارو می‌کشند و نه گوشه‌های آن را
۱۲. شستن ظرف‌ها - لیوان‌های کثیف را فراموش می‌کنند
۱۳. جدا کردن لباس‌های تیره و روشن موقع شستن لباس‌های کثیف
۱۴. جفت کردن جوراب‌ها بعد از شستن آنها
۱۵. کفش پوشیدن در خانه بعد از جارو کشیدن
۱۶. تلنبار کردن ظرف‌های کثیف روی کابینت‌ها
۱۷. نتکاندن لباس‌های شسته‌شده موقع پهن کردن آنها
۱۸. تا کردن درست لباس‌های شسته‌شده
۱۹. مرتب چیدن کوسن‌های روی تخت بعد از مرتب کردن آن
۲۰. بیش از اندازه پر کردن ماشین ظرفشویی

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 157 شنبه 29 آذر 1393 نظرات (0)

 

1 - در یک رابطه، هر یک از دو طرف که کمتر عاشق باشد، بیشترین کنترل را بر رابطه دارد.

 
2 - روابط موفق با یافتن یک فرد مناسب و شایسته آغاز نمیشوند، بلکه با مناسب و شایسته بودن خود فرد آغاز میشوند.

 
3 - فردی که در آینده مجذوب وی میشویم، عمدتاً بر پایه ی چیزی است که ما در رابطه گذشته خود قادر به حل، کنار آمدن و یا دستیابی به آن نبوده ایم.

 
4 - تنهایی و عزت نفس پایین دو عامل بسیار تاثیر گذار میباشند، که بسیاری را بر آن میدارد که در یک رابطه ناسالم وارد گردند. چراکه این افراد تصور میکنند یک رابطه ناسالم بهتراز فقدان رابطه و تنهایی است.

 
5 - پول، قدرت، رابطه جنسی، مذهب، سیاست، مصرف سیگار و الکل، بستگان و خانواده از جمله مباحثی میباشند که مطرح کردنشان جنجال آفرین بوده و معمولاً به کشمکش و مشاجره می انجامند.

 
6 - زنان عمدتاً مجذوب مردانی میشوند که قدری از لحاظ احساسی غیر قابل دسترس، تودار و خوددار میباشند، چرا که آنها غیر قابل پیش بینی بوده، زنان را به چالش کشانده، و با نیازمند جلوه دادن بی اندازه خود زنان را تحت فشار قرار نمیدهند. مردان خیلی مؤدب و دلپذیر اطلاعات را خیلی زود فاش میسازند، و اینگونه مینمایند که "اینکه تو چه کار میکنی و چگونه رفتار میکنی، برای من اهمیت ندارد، من کماکان در کنار تو هستم."

 
7 - افراد بطور ناخودآگاه وابسته فردی میشوند که نیازهای احساسی آنان را ارضا میکند.

 
8 - افراد جذب کسانی میشوند که درجاتی از استقلال احساسی و فکری را از خود بروز میدهند. استقلال مالی و معیشتی نیز به همین منوال. در کل هر قدر وابستگی شما به دیگران در هر زمینه ای کمتر باشد نزد دیگران از احترام، مقبولیت و محبوبیت بیشتری برخوردار خواهید بود.

 
9 - افراد خواهان چیزی می باشند که نمیتوانند داشته باشند. بنابراین خود را کاملاً در اختیار کسی قرار ندهید. در همان ابتدای آشنایی تمام اطلاعات شخصی، دانش، استعدادها و عشق خود را برای شریکتان آشکار نسازید. تمام وقت خود را به شریکتان اختصاص ندهید و یا خیلی زود به رابطه جنسی تن ندهید و آن را به بعد از ازدواج موکول کنید.

 
10 - انسانها تصمیمات آگاهانه خود را بر اساس احساسات ناخودآگاه خود اتخاذ میکنند، سپس تصمیمات خود را با استدلالهای خوشایند توجیه میکنند.

 
11 - شیفتگی و عاشقی یک نوع وابستگی است. بنابراین برای اینکه فردی را شیفته خود سازید، بکوشید نیازهای احساسی و معنوی وی را برآورده سازید، تا وی را وابسته خویش کنید.

 
12 - به خاطر داشته باشید مردم از انسانهای فاقد اعتماد بنفس، وابسته، مردد، بدون برنامه، غیر ماجراجو و ترسو گریزانند.

 
13 - رفتار دیگران براستی بازتاب نوع تفکر شما نسبت به آنان است.

 
14 - ایجاد اعتماد در رابطه مستلزم آنست که شما به شریکتان اجازه برخورداری از آزادی را بدهید.

 
15 - به یاد داشته باشید که کارهایی که انجامشان نمیدهید به همان اندازه ی کارهایی که انجامشان میدهید، حائز اهمیت و تاثیر گذار میباشند.

 
16 - روابط یک نوع فرایند هستند و نه یک محصول. زندگی یک کلاس درس بزرگ است، و روابط معلمان آن. ما زنده هستیم تا پیوسته بیاموزیم، عشق بورزیم، شاد باشیم و به دیگران خدمت کنیم. هر تجربه ای که پشت سر میگذاریم فرصتی است تا بیش از پیش پذیرش خود و دیگران را تمرین کنیم، حس شوخ طبعی خود را حفظ کرده و دامنه خرد و دانش خود را گسترش دهیم. هدف از ازدواج صرفاً رسیدن به نتیجه غایی و یا ثمره زندگی نیست، بلکه هدف از ازدواج بهبود فرآیند‌ِ نحوه رفتار ما با دیگران، یادگیری، رشد و رسیدن به کمال میباشد. بحث کیفیت است و نه کمیت. ازدواج ابزاری است برای رشد معنوی و اجتماعی انسان.

 
17 - شما جزء اصلی هر رابطه ای میباشید. بنابراین هرگاه میخواهید یک رابطه سالم و محبت آمیز با دیگران داشته باشید، نخست باید با خودتان رابطه ای سالم و محبت آمیز برقرار کنید. و این امر میسر نمیشود مگر با کشف و شناخت "خود اصیل" و "خود حقیقی" تان.

 
18 - روابط و ازدواج به ما کمک میکنند تا صفاتی نظیر صداقت، دلسوزی، بخشایش، خدمت کردن، از خود گذشتگی، فداکاری، مسئولیت پذیری، تعهد، همکاری، همدلی، اعتماد و عشق غیر مشروط را در خود پرورش دهیم. ازدواج به ما کمک میکند تا مهارتهای رفع اختلاف، روابط اجتماعی و ارتباط موثر را بیاموزیم. روابط به ما کمک میکنند تا به بلوغ هیجانی و اجتماعی نایل آییم.

 
19 - تعریف یک رابطه موفق فقدان تضادها، اختلاف سلیقه ها وعقاید متفاوت نیست، بلکه هنر تحمل پذیری، پذیرش، احترام گذاشتن و کنار آمدن با تفاوتها و تضادها است.

 
20 - در رابطه خود را شکست ناپذیر بنمایید. اثری از نیازمند بودن، حالت تدافعی داشتن، ضعف، وابسته بودن از خود بروز ندهید. مردم افراد قوی، با صلابت و با استقامت را میستایند در حالی که از افراد ضعیف بیزارند. در صورت مواجهه با طرد و پاسخهای منفی هرگز حالت تدافعی به خود نگیرید و یا اصرار، پافشاری و یا خواهش نکنید.

 

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 238 پنجشنبه 27 آذر 1393 نظرات (0)


با اتخاذ روش های ساده می توان از بروز بسیاری اختلافات جلوگیری کرد.

متأسفانه هنوز در جامعه ما ازدواج های تحمیلی، شرایط سنی نامتناسب و ازدواج مجدد دیده می شود و هنوز بسیاری از جوانان تنها با دل خود پا پیش می گذارند و وارد زندگی زناشویی می شوند. آنچه در اینجا به آن می پردازیم، آیین همسریابی نیست، بلکه قصد داریم با بیان دلایل اصلی بروز اختلاف میان همسران و روش هایی ساده برای احتراز از آنها، قدمی در راه بهبود بخشیدن به روابط داخلی خانواده برداریم.

در حالی که امروزه بیشتر ازدواج ها با عشق صورت می گیرد و هر دو طرف قصد دارند به یکدیگر و تعهداتشان در مقابل هم احترام بگذارند، اما در طول زمان مسائلی پیش می آید که می تواند به جدایی، یا یک زندگی مشترک بدون احساس، عشق و همراهی منجر شود. علی رغم کوشش های همسران - بیشتر به خاطر وجود بچه ها - برای نرسیدن به مرحله جدایی، بسیاری از پیوندهای زناشویی به طلاق رسمی و درصد بالایی از مابقی نیز به طلاق عاطفی منتهی می شود. ازدواج یک مبارزه است که امکان بروز پیش آمدهای منفی در آن بسیار است، یک زوج دانا باید بتوانند آنها را بشناسند، پیش بینی کنند و به آنها رسیدگی نمایند.

خشم می تواند به شکل هایی چون ضعف، بی ارادگی و تسلیم نیز بروز کند. ترک کردن احساسات و زندگی مانند یک مرده متحرک نیز برای یک رابطه همانقدر خطرناک خواهد بود و در یک کلام، رابطه را خواهد کشت.


اما عوامل مشکل آفرین چه هستند؟

به بخشی از این مسائل توجه کنید:

- اعتماد به نفس اندک و احترام نگذاشتن به خود می تواند رابطه ای را پایه گذاری کند که در آن، این شخص مدام در حال تعریف و تمجید از طرف مقابل خود است. چنین شرایطی بالاخره او را خسته خواهد کرد و فرد با شنیدن کوچکترین تعریف و تمجیدی، به کسی غیر از همسر خود متمایل خواهد شد.

- داشتن تعریفی خشک و انعطاف ناپذیر از نقش همسران در زندگی به طوری که هیچ فضایی برای آزادی عمل، تغییر و تحول و رشد شخصیت افراد باقی نمی گذارد. هنگامی که یکی از طرفین اجباراً نقشی را بپذیرد که با خود او متفاوت است، صمیمیت و تبادل نظر بین زوجین کاهش می یابد. مثلاً خانمی که مدرک فوق لیسانس دارد، مجبور به خانه داری شده و می خواهد پس از این که فرزندانش به سن مدرسه رسیدند، وارد بازار کار شود، یکی از موارد متعددی است که شخص در جای نادرست قرار گرفته و ناخشنود است.

- کوشش برای رسیدن به کمالی که با تعاریف فرد مقابل جور دربیاید و به عبارتی تبدیل شدن به کمال مطلوبی که از خود واقعی شخص فرسنگ ها فاصله دارد.

اگر گفتگو و ارتباط فاقد صداقت بوده، و دو طرف راحت و باز و با حفظ احترام متقابل با یکدیگر برخورد نکنند و توقعات نامعقول را وارد بحث کنند، مشکل همچنان باقی خواهد ماند. و اگر مسئله اصلی این باشد که یک نفر به چیزی تبدیل شود که نیست، اصولاً مشکل حل نخواهد شد و بحث به جایی نخواهد رسید.

- یک تأثیر منفی بچه دار شدن می تواند این باشد که شوهر، از شخص شماره یک همسر خود، به شخص شماره دو تنزل می کند. در همین زمان است که زن احساس می کند شوهرش به او بی توجهی می کند و زحماتش را در امر نگهداری از فرزند نادیده می گیرد. هر قدر که این حس متقابل کم ارزشی در زوج قوت بگیرد، فرزندان به نظر آنها بیشتر تحمیلی می آیند و روابط خانواده به طور فزاینده ای سست می شود.


تابلو THE LOVERS اثر پیکاسو (این تابلو زنی را نشان می دهد که به همسرش تکیه کرده)

- تعریف سنتی نقش زن، این است که از یک وابستگی به وابستگی بعدی منتقل می شود و این می تواند برای مردی که ذاتاً ضعیف است و نمی تواند بار سنگین زندگی را به دوش بکشد، ناگوار باشد. بسیاری از زنان با پیشینه سنتی، خود را در سایه مردان شناخته اند، اول پدر، بعد نامزد، شوهر و بالاخره پسر. این زنان بیشتر به ظاهر خود می پردازند، مدام در باره ضعف و ناتوانی خود صحبت می کنند و ممکن است دچار حسادت شدید هم باشند. این مورد اخیر می تواند یک عامل مزاحم و دائمی باشد که حتی در زمانی که شوهر وفادار و صادق است نیز، حضور دارد.

- در جوامع امروز ممکن است نقش های سنتی زن و مرد معکوس شود و این زن باشد که شغلی مهم و پردرآمد داشته و مرد تنها برای انجام وظایف زناشویی حضور دارد. زن در چنین شرایطی، ممکن است به سمت مرد دیگری که از نظر شغلی قدرتمندتر از اوست، جلب شود و علاقه خود را به شوهرش از دست بدهد.

ازدواج با کسی که او را نه برای آنچه هست، بلکه برای آنچه می خواهیم از او بسازیم، می خواهیم، کاری بسیار خطرناک است. تغییر دادن، اصلاح کردن و مانند آنها، از جمله رفتارهایی است که موجب دلسردی شده و نشانه عدم رضایت از شریک زندگی است.

- نداشتن ارتباط کلامی و تبادل نظر صحیح قبل و بعد از ازدواج. بیشتر افراد گفتگو درباره مسائل ظریف حیاتی درباره مذهب، بچه دار شدن، تحصیلات فرزندان، نیازهای جنسی و عوامل ناسازگار دیگر را جدی نمی گیرند و از انجام آن طفره می روند. آنها به غلط تصور می کنند که عشق بر تمام این مشکلات پیروز می شود و هر اختلافی را حل می کند.

- جا به جایی ناسازگاری های زناشویی به این ترتیب که اختلافات، خواسته ها و اهداف متفاوت زوج، در شخص سومی که معمولاً فرزند ارشد آنهاست، متجلی می شود. این فرزند هیچ راه فراری ندارد و در یک موقعیت نامعقول گرفتار شده است. یکی از این موارد متهم کردن فرزند به صفات ناپسند یکی از والدین است «تو مثل پدرت تنبلی»، «تو هم مثل مادرت منطق سرت نمی شود» و ... این فهرست می تواند تا مدت ها ادامه پیدا کند. متأسفانه این روش در حالی که موجب رضایت زن و شوهر می شود، فرزند بخت برگشته را با انبوهی از انواع صفات ناگوار و اغلب نادرست، بمباران می کند.

- خشم نا بجا موجب می شود که مدام اشخاص مورد علاقه خود را برنجانیم. ابراز نادرست خشم ناشی از مشکلات شخصی در محل کار یا عدم رضایت از نقش خود در خانواده در اکثر موارد، شخص بی گناهی را آماج تیرهای خشم ما قرار می دهد. البته افراد اندکی وجود دارند که بر روی واقعیت تمرکز می کنند و دیگران را مقصر نمی دانند، اما بیشتر ما، در این دسته جا نداریم.

- گاهی همسران برای حفظ رابطه ای که به نظر مطلوب می رسد، از موارد مهمی چون جنبه های شخصیتی، زمینه خانوادگی، مذهبی، نژادی، تحصیلی و...سرسری می گذرند در حالی که چنین مواردی می توانند در رابطه نقش بنیادینی داشته باشند. همچنین، رفتارهایی که در گذشته با وجود عجیب بودن، برایمان جذاب بود، جذابیت خود را از دست می دهند و کاملا زجر آور می شوند.

- شیوه های متفاوت برخورد با مسائل، به خصوص در حالی که هر دو طرف از اعتماد به نفس  اندکی برخوردار باشند، می تواند به حالتی تبدیل شود که دو طرف مدام یکدیگر را مقصر دانسته و نسبت به هم بی اعتماد شده و احترام خود را از دست می دهند.

- مردان تمایل دارند که در گفتگوهای خود از دلیل و منطق و بازگو کردن کلمات قصار خردمندانه استفاده کنند، در حالی که زنان در سطح احساسات گرایانه تری به گفتگوی خود شکل می دهند. یک مشکل رایج بین همسران، حرف زدن بدون شنیدن است. اگر هنگام گفتگو، نکته ای ناشنیده باقی بماند، صداها اوج می گیرد، خشم بر هر دو طرف مسلط می شود و گفتگو به بن بست می رسد.

- افراد با کسب عادات و روش های توهین آمیز و تهاجمی و به کار بردن مکرر آن، ضررهای جبران ناپذیری به زندگی زناشویی خود وارد می کنند. ممکن است طرف مقابل چنین افرادی مدتی با بردباری و مدارا رفتار کند تا همسر خود را حفظ کند، اما این حالت به تدریج از بین می رود.

- کوشش در راه تغییر افراد تا حدی که خارج از تحمل آنان باشد. گوشه و کنایه زدن مداوم در باره وزن، بی اطلاعی از موضوعی خاص، رمانتیک نبودن، بی علاقگی به ورزش و ... از جمله مواردی هستند که در این دسته می گنجد. ازدواج با کسی که او را نه برای آنچه هست، بلکه برای آنچه می خواهیم از او بسازیم، می خواهیم، کاری بسیار خطرناک است. تغییر دادن، اصلاح کردن و مانند آنها، از جمله رفتارهایی است که موجب دلسردی می شود و نشانه عدم رضایت از شریک زندگی است.


به وجود آمدن خشم

عوامل متعدد بالا می توانند موجب بحث های طولانی، سخنرانی های یک طرفه، عدم درک متقابل، برداشت های نادرست و فقدان کامل محبت شود. این مشکلات می تواند زن و شوهر و فرزندان آنان را به طور زیان باری تحت تأثیر قرار می دهد به طوری که اثر آن تا نسل ها ادامه خواهد یافت.

خشم، به طور غیر مستقیم به وجود یک ایراد کلی در زندگی زناشویی  یا خارج از آن دلالت می کند، اما متمرکز کردن آن بر روی شریک زندگی به این معنا است که یک اشکال اساسی در این رابطه وجود دارد. بیشتر اوقات عصبانیت  نتیجه فرعی ِ داشتن حس نادیده گرفته شدن، تنها ماندن، خوار شدن، غیر منصفانه قضاوت شدن، مورد خیانت قرار گرفتن یا از نظر احساسی ترک شدن است.

خشم نشانه ای از چنین فشارهایی است و تا حد امکان باید آن را با خونسردی و منطق پاسخ داد. ممکن است تمام این احساسات در نتیجه مشکلی حرفه ای(مانند بیکار شدن) پیش آمده باشد و حل آن، شعله های خشم را از همسر بی گناه دور نگه خواهد داشت.

خشم می تواند به اشکال دیگری چون ضعف، بی ارادگی و تسلیم نیز بروز کند. ترک کردن احساسات و زندگی مانند یک مرده متحرک نیز برای یک رابطه همانقدر خطرناک خواهد بود و در یک کلام، رابطه را خواهد کشت.


چه می توان کرد؟

شناخت و درک چگونگی تخریب یک رابطه بسیار مهم است. یافتن مشکلی که موجب بروز خشم شده نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. همسران باید مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهند، عصبانیت طرف مقابل خود را درک کنند و زنجیر طولانی درگیری ها را پاره کنند. بالا بردن صدا بلافاصله موجب برانگیخته شدن اقدامات دفاعی بدن در برابر حمله های روحی و جسمی می شود و سد محکمی در توانایی برقراری ارتباط منطقی به وجود می آورد.

یک نفر یا هر دو طرف باید بر موقعیت غلبه کند و مسئولیت کار اشتباه خود را بپذیرد و با صداقت خود، اعتماد و صمیمیت طرف مقابل را جلب کند. اگر یک نفر بتواند جوابگوی مشکل شود و مسئولیت رفتارهای مخرب یا نادرست خود را بپذیرد، موجب می شود که طرف مقابل نیز همین رفتار را داشته باشد.

گاهی حضور یک واسطه بی طرف می تواند دو طرف را متوجه چرخه نابودگر خشمی کند که موجب ناتوانی در ارتباط برقرار کردن آنها شده است. این شخص می تواند اعتماد و صمیمیت را بین زوج برقرار کند. علاوه بر این، این واسطه می تواند محیطی آرام ایجاد کند که در آن مسائل بهتر عنوان شوند و توافق و تفاهم، بدون بروز عصبانیت، حاصل شود.

در نهایت باید گفت که اگر گفتگو و ارتباط فاقد صداقت باشد، و دو طرف راحت و باز و با حفظ احترام متقابل با یکدیگر برخورد نکنند و توقعات نامعقول را وارد بحث کنند، مشکل همچنان باقی خواهد ماند. و اگر مسئله اصلی این باشد که یک نفر به چیزی تبدیل شود که نیست، اصولاً مشکل حل نخواهد شد و بحث به جایی نخواهد رسید.

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 186 سه شنبه 25 آذر 1393 نظرات (0)

رابطه جنسی,اصول رابطه جنسی,لذت جنسی

اصول رابطه جنسی رضایتبخش
اصول رابطه جنسی رضایتبخش،زندگی موفق و رضایتبخش در گرو برآورده ساختن و ایجاد تعادل بین نیازهای عقلی، روحی - روانی، جسمی و جنسی انسان است. هر کدام از این نیازها اهمیت و جایگاه ویژه ای در زندگی دارند.
نیاز جنسی از جمله موضوعاتی است که نه تنها متخصصان بهداشت روان جامعه به آن کمتر توجه داشته اند بلکه همسران نیز از درجه اهمیت آن غافل اند.


پایداری رابطه جنسی رضایتبخش
وجود و پایداری یک «رابطه جنسی رضایتبخش» تنها نشانه ای از یک رابطه عاشقانه نیست بلکه عامل مهمی در ایجاد رابطه ای صمیمی، رضایتبخش و ماندگار است. رابطه جنسی بخش مهمی از نیازهای هیجانی و احساسی ما را برآورده می کند و رضایت زناشویی را افزایش می دهد.
در گذشته یکی از مهمترین دلایل ازدواج و برقراری رابطه جنسی، فرزندآوری بود و بیشتر همسران پس از داشتن تعدادی فرزند، رابطه جنسی را قطع می کردند و یا به کیفیت این رابطه اهمیت چندانی نمی دادند؛ اما در دنیای کنونی دیدگاه افراد نسبت به رابطه جنسی و روش استفاده از آن تغییر کرده و مهمترین انگیزه افراد از برقراری رابطه جنسی «کسب لذت» است؛ پس بدیهی به نظر می رسد که همسران از همان ابتدای ازدواج به کیفیت این رابطه و اهمیت آن در زندگی زناشویی شان دقت ویژه ای داشته باشند.


آموختن درست رابطه جنسی رضایتبخش
نخستین درس در آموختن درست رابطه جنسی؛ تغییر نگرش است. بدبختانه بیشتر زن و شوهرها می پندارند که معنی رابطه جنسی یا زناشویی فقط انجام «نزدیکی» است، در حالی که این تفکر باعث می شود همسران نه تنها خود را از لذت دیگر تعامل های جنسی به ویژه جنبه های عاطفی آن محروم کنند، بلکه اگر به هر دلیل برای هر کدام عذری ایجاد شود (از انواع بیماری تا شرایطی کاملا طبیعی مثل دوران قاعدگی) رابطه زناشویی آنها تعطیل می شود و این به ویژه در درازمدت، برای زندگی زناشویی زیانبخش است.


وقتی از رابطه جنسی صحبت می شود، منظور انواع تعامل ممکن بین دو طرف است که می تواند از یک معاشقه ساده بدون نیت رسیدن به ارگاسم تا رفتار جنسی همراه با اوج لذت جنسی برای یکی یا هر دو طرف یا در نهایت همراهی آن با نزدیکی جنسی باشد.


سکس، تنها بخشی از رابطه است که نیازمند صمیمیت و ارتباط نزدیک است. همسرانی که به تعاملاتی مانند نحوه صحبت کردن، گوش دادن به یکدیگر، درک متقابل و داشتن روحیه همکاری و همدلی با همسر، حل تعارضات و اختلافات، مدیریت مالی خردمندانه، همکاری در نگهداری و تربیت فرزندان، گذاشتن وقت با کیفیت با یکدیگر و داشتن تماس جسمانی اهمیتی نمی دهند، در مورد آن اطلاعات کافی ندارند یا در این حیطه ها تعامل مناسب و سازنده ای ندارند، نمی توانند انتظار داشته باشند که در رابطه جنسی ارتباط رضایتبخشی برقرار کنند؛ بنابراین رابطه جنسی تنها برقراری تماس فیزیکی - جنسی بین زن و شوهر نیست، بلکه خود این ارتباط نیازمند مقدمات بسیاری است که به فراتر از تختخواب برمی گردد.


بسیار شایع است که همسران به دلایلی از جمله خستگی ناشی از کار، استرس های فرزندپروری، بیماری یا برآورده نشدن انتظارها و نیازهایشان، تمایلی به برقراری ارتباط نشان نمی دهند و زمانی که این کناره گیری از صمیمیت فیزیکی و کلامی یا جنسی به طول می انجامد، آسیب های بسیاری را برای خانواده ایجاد می کند؛ آسیب هایی که گاهی دامنگیر شخص و گاهی هم دامنگیر زندگی همسران می شود.
غفلت از اهمیت «در ارتباط بودن» باعث می شود که بسیاری از دلایل و نیازهایی که به خاطر آن زندگی زناشویی را تشکیل داده ایم فراموش شوند و زمانی متوجه آسیب شویم که دامنه آن گسترده شده و زخم های عمیق و جبران ناپذیری ایجاد شده است.
منبع: مجله سپیده دانایی 

فروشگاه اینترنتی 5040 بازدید : 175 یکشنبه 23 آذر 1393 نظرات (0)
بهترین زمان برای یک رابطه جنسی موفق
چه وقت انسان برای رابطه جنسی آماده است
آمادگی دستگاه تناسلی هیچ ارتباطی به آمادگی روحی شما ندارد.دستگاه تناسلی شما بعد از مدتی استراحت و همچنین تغذیه مناسب آمادگی خود را برای فعالیت مجدد بدست می آورد ولی آمادگی روحی زمانی بدست می آید که حس شما درخواست کند.متاسفانه این مورد اصلاً رعایت نمی شود و زوجین به محض آمادگی در اعضای تناسلی و بدلیل فراهم بودن بستر مناسب دلیلی برای خودداری نمی بینند و رابطه را ایجاد میکنند.سپس براحتی بعد از مدتی دچار دلزدگی جنسی خواهند شد.
زیرا درست است که شما فیزیکی ارضا شده اید اما حس جنسی شما ارضاء روحی نمی شود و شما همچنان تشنه روحی هستید.حالا هی می خواهید روحتان را سیراب کنید و به محض آمادگی مجدد دوباره رابطه برقرار میکنید ولی میبینید که اوضاع خرابتر میشود.روابط جنسی سریعاً جذابیت خود را از دست داده و شما را به دالانی از افسردگی پرتاب میکند.
شما اشکال را از همسر خود میبینید و کم کم وی را فردی سربار،سرد، تکراری و خسته کننده می یابید.چون امکان بروز هم ندارید سر هیچ و پوچ کارتان به مشاجره میکشد.سرخوردگی از ازدواج به شما دست خواهد داد و در انتها زنها و مردها به خود حق می دهند که زیر آبی بروند!!چرا که همسرشان را عامل این مورد میدانند.

آن دسته از زنها و مردها هم که پایبند ترند مجدداً شروع به خود ارضائی میکنند.این مورد قبل از ازدواج بدلیل کمبود رابطه جنسی اتفاق می افتد ولی بعد از ازدواج بدلیل عدم سیرابی روحی بوجود می آید.و فرد هم دلیلش را نمی داند.فرد خود را مریض قلمداد کرده و فکر میکند که توان جنسی اش تحلیل رفته و با خود ارضائی سعی در بردن لذت جنسی میکند زیراکه فکر میکند دیگر همسرش قادر به ارضاء روحی و جنسی وی نیست.

بهترین عامل برای تازه نگهداشتن طراوت جنسی این است که زمان را به عشق واگذار کنیم. در صورتیکه بگذارید علاقه و عشق باعث کشش گردد روح شما سریعاً آماده میگردد.بدانیدکه برای 2 نفر ، رابطه جنسی باید نهایت میزان ابراز علاقه به یکدیگر باشد و نه وظیفه زناشویی و یا عامل ارضاء جسمی.

شما باید برای پالایش روح و عشقتان از رابطه جنسی استفاده کنید و نه برای خلاص شدن از یک حالت فیزیکی.رابطه جنسی یک ابزار قدرتمند در خدمت روح برای ابراز علاقه میباشد نه یک وسیله برای ایجاد زنگ تفریح…پس بگذارید که کشش عشقی شما را وادار به ایجاد رابطه کند و نه فشار جسمی…در اینصورت در هیچ مقطعی همسرتان برای شما تکراری نخواهد شد و شما همیشه در یک آرامش روحی قرار خواهید داشت…
اما نکته مهمتر: برخی مواقع فشارها و مشکلات زندگی در خارج از خانه (چه برای زن و یا مرد)آنها را نیازمند یک رابطه عاطفی با جنس مخالف می کند. در این هنگام نوازش، لامسه، بوسه و… بسیار مناسب است.

تعداد صفحات : 23

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3642
  • کل نظرات : 119
  • افراد آنلاین : 237
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 473
  • آی پی دیروز : 630
  • بازدید امروز : 1,490
  • باردید دیروز : 4,776
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,490
  • بازدید ماه : 1,490
  • بازدید سال : 150,147
  • بازدید کلی : 2,223,298