وانکس که گنه نکرد چون زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من و تو چیست بگو ———— ——— ——— ——— —- نی هفت بند صدائی داره آخر که هر یاری خدائی داره آخر همه میگن که عاشق کشتنی بی که عاشق هم خدائی داره آخر ———— ——— ——— ——— —- ای مثل غرور ساده ی آیینه فاش کاری نکنی شکستگی آید و کاش دیدار تو با آیینه حرفی دارد هم با همه باش و هم جدا از همه باش ———— ——— ——— ——— —- برخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما ———— ——— ——— ——— —- چون عهده نمی شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را ———— ——— ——— ——— —- دلم برای دیدنت چه شاعرانه لک زده. بلور قلب کوچکم ز دوریت ترک زده ———— ——— ——— ——— —- تازگی ها طلا شدی ، گم شدی کیمیا شدی . دیگه پیام نمیزنی ، مثل غریبه ها شدی… ———— ——— ——— ——— —- آسمان می بارد گل میمیرد.تو نه گل باش نه آسمان .زمین باش تاآسمان برای تو بگرید و گل برای تو بمیرد ———— ——— ——— ——— —- خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است پیدا نکنم همدل .دلها همه از سنگ است گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست. گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است ———— ——— ——— ——— —- صد جفا گل می كند بلبل تحمل می كند…..دوستی آن است كه بلبل می كند. ———— ——— ——— ——— —- لیوان ز لبت بوسه گرفت من ز لیوان دیدی ز لبت بوسه گرفتن به چه عنوان؟ از بس ز لبت بوسه چون قند گرفتم از قند لبت من مرض قند گرفتم… ———— ——— ——— ——— —- تجربه شانه ایست که طبیعت وقتی ما کچل میشویم, به ما می دهد! ———— ——— ——— ——— —- زندگی مثل یه دیکته است. مینویسم و پاک میکنیم غافل از روزی که میگن برگه ها بالا… ———— ——— ——— ——— —- سلامی به گرمی آش رشته، كه روش با پیازداغ نوشته: "دوست دارم … " ———— ——— ——— ——— —- شیشه ها شكستنیست زندگی گذشتنیست این فقط محبت است كه همیشه ماندنیست ———— ——— ——— ——— —- زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید ٬ ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود ؟ زنده را تا زنده است قدرش بدان ٬ ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود ؟ ———— ——— ——— ——— —- بهترین پیروزی ، پیروزی بر نفس است ، ما با عوض کردن خود می توانیم تمام زندگی و گرایش های اطرافیان خود را به سادگی عوض کنیم ———— ——— ——— ——— —- اشک بهترین پدیده ی دنیاست ولی تا زیباترین چیز ها رو از انسان نگیره خودشو تقدیم نمیکنه. ———— ——— ——— ——— —- بگذار با تنهایی هایم بیگانه باشم عاشق عشقم اقیانوس آرام وجودم موج نگاهت را خواست ———— ——— ——— ——— —- بگذار نگاهت را لمس کنم عاشق حریر مخملی نگاهتم باران نگاهت از ابر تنم میریزد ماه یادگار نیم رخ توست. وانکس که گنه نکرد چون زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من و تو چیست بگو ———— ——— ——— ——— —- وانکس که گنه نکرد چون زیست بگو من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من و تو چیست بگو
خائن بودن که راحته به تو که فکر می کنم اس ام اس تنهایی اینجا زمین است ، زمین گرد است برای خیانت ، هزار راه هست اینجا زمین است ، زمین گرد است اس ام اس تنهایی دوستت دارم را برای هر دویمان فرستادی خودت خوب می دانی ؟ به رویت نیاوردم
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکست و از سادگی خیانت &&&
یه کار سخت تر مثلِ وفادار بودن و امتحان کن &&&
.
.
.
نکند بوی خیانت جایش را به عطر خوشت داده باشد &&&
******** اس ام اس خیانت به عشق ********
جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو &&&
.
.
.
بی اختیار به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم
تسلیت قلب صبورم &&&
.
.
.
آنان که بودنت را قدر نمی دانند
رفتنت را نامردی می خوانند
******** اس ام اس خیانت به عشق ********
تویی که مرا دور زدی ….. فردا به خودم خواهی رسید &&&
حال و روزت دیدنیست….
.
.
.
اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست
تویی که مرا دور زدی
فردا به خودم خواهی رسید
حال و روزت دیدنیست &&&
.
.
.
هر روز این عشق یک طرفه را طی می کنم
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار
نترس جریمه اش با من &&&
.
.
.
هم من ، هم او
خیانت میکردی یا عدالت ؟ &&&
******** اس ام اس خیانت به عشق ********
من حواسم پرت است
گفته بودی دوستم داری بی اندازه
خوب که فکر می کنم
تازه می فهمم که “بی اندازه” یعنی چه &&&
.
.
.
از همان زمانی که جای تو به من گفتی : شما
فهمیدم پای او در میان است &&&
.
.
.
******** اس ام اس خیانت به عشق ********
اگر روزی تهدیدت کردند ، بدان دربرابرت ناتوانند
اگر روزی خیانت دیدی ، بدان قیمتت بالاست &&&
درست است که اشتباه از من بود اما سوء تفاهمی بود که دهانم که هیچ تمام بدنم را سوزاند از آش نخورده! بدان که هر موقع که عزم آمدن کردی فکر دیر بودن را نکن من با آغوشی باز تو را به سینه میفشارم … زیاد از حد خود را تحت فشار نگذار بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش رانداری… دود اگر بالا نشیند کسرشان شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است پیشتر ها عشق زیباروى بود جارى و آرام مثل جوى بود آه اماعشق هامان زرد شد گرمى کاشانه هامان سرد شد روزهاى غرق نیلوفرگذشت غصه آمد آب هم ازسرگذشت آه اگریک لحظه دل یارى کند قلب هامان هم وفادارى کند من تمام شب صدایش می کنم باشقایق آشنایش میکنم حیف اماقلب هامان خالى است عشق هامان چون خزان شالى است عشق با حسرت دیدار تو بودن زیباست شب را دوست دارم چرا که در تاریکى چهره ها مشخص نیست و هر لحظه این امید در درونم ریشه میزند که آمده اى! ولى من ندیدمت… دو چیز ازیاد آدم ها نمیره دوستای خوب و روزهای خوب و یه چیزی همیشه به یادگار می مونه روزهای خوبی که بادوستان خوب گذشت! زیاد خوب نباش زیاد دم دست هم نباش زیاد که خوب باشى دل آدم ها را مى زنى آدم ها این روزها عجیب به خوبى به شیرینى آلرژى پیدا کرده اند زیاد که باشى ، زیادى مى شوى . . . سری را که درد نمیکند دست مال نمیبندند اما سر من درد میکند برای دستی که مال تو باشد مشکل از تو نبود ، از من بود با کسی حرف میزدم که سمعک هایش را پیش دیگری جا گذاشته بود می توان از آب و از نان ، و از جان خود حتی گذشت ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت عاشقان را جامه ای پوشیدنی جز چشم نیست یا ز خیر عشق یا می باید از دنیا گذشت همین که یاد ما هستی دمت گرم همین که مرهم دردی دمت گرم در این دنیا که مردم بی وفایند همین که با وفا هستی دمت گرم تو را چون آب دریا دوست دارم به قدر خواب و رویا دوست دارم سرکاری ! همه اینها دروغه تو را من بیش از اینها دوست دارم سرمای نبودنت بدتر از سرمای زمستان است به لرزه انداخته چهار ستون دلم را خوشبختی من پیدا کردن “تو” از میان این همه ضمیر بود دوست داشتنت معادله ایست که نفس هایم را اثبات می کند
گاهی خوب است آدم بداند وقتش رسیده “دست بکشد” و “رها کند” و قبول کند که جنگیدن بس است … . . کمترین آرزویم برایت این است که با چشمان مهربانت هرگز نامهربانی روزگار را نبینی هرچند که با من نامهربان بودی ! . . . من همان اتفاقم که افتاد و شکست ! . . . . ایستاده ام ، بگذار سرنوشت راهش را برود … . . . ساعت های نبودنت روی مچم بسته نمیشود ، حلقه می شوند دور گردنم ! .
گاهی باید بگذاری سرنوشت بیاید ، روزگار خودی نشان بدهد و همه چی دست به دست هم دهد تا اوضاع رقم بخورد و تو ساکت و سرد تنها ورق بخوری !
.
.
ما گول خوردیم وقتی گفتند “سلام سلامتی می آورد” ؛ ما از همان روز که به عشق گفتیم “سلام” تا به امروز تب کرده ایم !
چه سلامی ؟ چه علیکی ؟ ما جوابی هم از عشق نگرفتیم …
.
.
ظاهرا آرومم ولی رسما داغونم !
.
.
.
.
ﻧﺒﺎﺵ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﺴﺘﯽ ؛ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﻢ …
فرستنده : دلآرام
.
.
و عشقم قفسی ست از پرنده خالی …
.
.
ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﯼ !
فرستنده : دلآرام
.
.
در سکوت دردناک حرفهایم به گل نشسته ام !
.
.
تابستان داغی ست من اما دلم دیگر به این زندگی گرم نمیشود …
.
.
بیزار میشوم از روزگار که گاهی جایی یا جایگاهی را خالی میکند ؛ به گمانم حتی به ذهنش نمیرسد که جای بعضیها را نمیتوان پر کرد !
.
.
حالم حال گرگی است که خداوند توبه اش را پذیرفته ولی مردمان میگویند : توبه گرک مرگ است !
فرستنده : مترسک
.
.
جایی خواندم ما آدمها زنده ایم به سبب آنکه کسی دوستمان داشته باشد …
سوالی پیش آمد ! من برای چه زنده ام ؟؟؟
.
.
گاهی باید بعضی احساس ها رو بذاری توی خونه ی سالمندان دلت و اینقدر بهشون بی توجهی کنی تا بمیرن !
.
سنگین تر از آنم که با گریه سبک شوم …
.
.
گریه کردن و خرد شدن کافی نیست ، در جواب رفتن تو باید مرد !
.
.
شاید گوشم بدهکار نباشد ولی قلبم تا دلت بخواهد ورشکسته است …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
کاش إنقدری که آدما دلمون رو شکستن یه بارم خلوتمونو میشکستن !
.
.
“گذشته” را که به یاد می آورم از “حال” میروم !
من همین جا کنار قولهایت ، درست روبروی دوست داشتنت و در عمق نبودنت محکم ایستاده ام !
فرستنده : دلآرام
.
.
فردا هم می آید اما تو نمی آیی ؛ من به تکرار روزهای تلخم عادت دارم !
فرستنده : حمیدرضا
.
.
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ، ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺣﺘﯽ ﺧﻢ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﯼ !
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺭﺩها کمر ﺧﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻧﻪ ﺍﺑﺮﻭ …
.
.
عادت دارم هر روز جای انگشتانم را از روی شیشه ی مانیتور پاک کنم ، آخر نوازش کردن عکسهایت عادت من است …
.
.
ﮐﻠﻤﺎﺕ ﭼﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ … ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﺎﺗﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ …
ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ …
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻧَﻔَﺲ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺒﺮﯼ ، ﻫﻤﯿﻦ ﻧﻔﺲ ﻫﺎ ﻣﺮگ ﺗﺪﺭﯾﺠﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺗﻀﻤﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !
فرستنده : دلآرام
.
.
ﺳﺨﺘﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﮐﺴﯿﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ …
.
.
باور کن من تنهاترین ضمیر دنیاست و او خوشبخت ترین ضمیر دنیا چون تو را دارد !
.
.
برای روز مبادا نگه ات داشته بودم !
افسوس که تازگی ها چه زود “مبادا”هایم “بادا” می شوند …
.
.
ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ، ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺯ ﻃﻌﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ !
ﺑﺎﻭﺭ کن ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮﯾﯽ که “ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ” ﺁﺭﺍﻣﺘﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ …
فرستنده : دلآرام
.
.
خنکای یک عصر بهاری …
کنار شاه بوته یاسی وحشی …
میزی که کاسه ای پُر از پولکی زعفرانی دارد و دو فنجان چای داغ را خیال خواهم کرد …
لطفا به خیالم بیا !!!
فرستنده : حمیدرضا
.
.
مانند هوای شهر تهران شده ام ؛ باران زده ای که همچنان آلوده است …
فرستنده : فرصاد
.
.
هرشب به جرمِ غصه هایی که میشمارم تا بخوابم کابوس میبینم !
.
.
هواى فاصله سرد است ، من از کلاف دلم برایت خیال گرم مى بافم !!!
فرستنده : دلآرام
.
.
یکی از خوردنی های همیشگیم غصه س …
.
.
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ “ﮔﯿﺮ” ﺑﺎﺷﻪ ، ﮐﻞ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﻭ “ﻧﺦ ﮐﺶ” ﻣﯿﮑﻨﻪ …
.
.
جدایی نادر از سیمین “اسکار” میگیرد و جدایی تو از من “جانم” را …
.
.
هزار کلمه بر جای خالیت ریختم اما پر نشد ؛ به گمانم جایت بینهایت خالیست !
فرستنده : دلآرام
.
.
همیشه بهت میگفتم دلم میخواد خوشحالت کنم ، چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت نبودن منه …
.
.
الان که این را می نویسم ساعت دقیقا راس نبودن توست ؛ تو هر موقع دلت خواست بخوان …
.
.
اعتراف می کنم عاشقت نبودم ، هنوز هم شاید نباشم اما اعتراف میکنم مرگ را بارها در نبودنت زیسته ام …
مرگ همان تویی هستی وقتی که نیستی !
.
.
هیچوقت دل اونایی که گریه شون بی صداست رو نشکنید چون این آدما هیچکس رو ندارن که اشکاشونو پاک کنه …
فرستنده : دلآرام
.
.
سوم
هفتم
چهلم
سال
چند سال دیگر باید عزادار نبودن هایت باشم …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
خدارو شکر بعد این همه زندگی منم یه چیز شدم :
“فراموش”
.
دلم میخواهد گاه به دستانت که مینگری ، جای خالی دستانم را به یاد آوری !
.
.
وقتی رفتی ، نه بزار مثبت فکر کنم …
وقتی آمدی برایم فاتحه بخوان !
فرستنده : مترسک
.
.
همه چیز سر جای خودش هست ، چیزی تغییر نکرده ؛ تنها تویی که جایت خالیست !
.
.
دلم شور میزند !
میترسم صبح که بیدار میشوم از قاب عکست هم رفته باشی …
.
.
من که جز تو کسی را ندارم ولی چرا تو را هم ندارم ؟
.
.
کاش هنوز بچه بودیم ، لااقل شبها عروسک بغل میکردیم تا خوابمان ببرد !
حالا گوشی را و یک دُنیا انتظار …
فرستنده : mamar
.
.
جز تو آرزویی در دل ندارم ؛ ای کاش دلی هم نداشتم تا اینگونه آرزو به دل نبودم …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
این زندگی به یک “تو” نیاز دارد ، خواهش میکنم پیدا شو …
.
.
حرفها سه دسته اند :
دسته اول : گفتنی ها
دسته دوم : نوشتنی ها
و دسته سوم : قورت دادنی ها
دو تای اول سبکت می کنند ، سومی سنگینت …
.
.
نیستی و من پرم از لحظاتی که مملو از توست …
.
.
فیزیک بعدها ثابت خواهد کرد که در نبودن ها و ندیدن ها و نداشتن ها ، جاذبه برای کشیده شدن اشک به بیرون بیشتر است !
.
.
گاهی بهترین وسیله برای فراموشی ، دیداری دوباره است !
.
.
از کهنگی این خانه عبور کن ، بگذار سهم من از این دیوار ترک خوردن باشد !
.
.
سکوت میکنم
نه به احترام آنان که از فریادم خسته شدند !
نه برای آنانی که به دنبال سکوتم هستند !
نه برای دل او که میخواهد با سکوتم مرا بشکند !
و نه برای بودنی تکراری سکوت میکنم …
چون صدای تو را در سکوت می شنوم ، تو که تمام دنیای پر از فریادم را به یکباره خاموش کردی و به من سکوت را هدیه دادی …
.
.
دارم شکست میخورم ، کسی میل ندارد ؟
.
.
این قصه از ابتدا به سر آمده بود ؛ فقط در این میان کلاغی آواره شد !
فرستنده : دلآرام
.
.
گاهی که خیلی غمگین میشوم گریه نمیکنم فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان و مختصات مکان حواله میدهم و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویم میشوم و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم و کنج اتاق می شود خلوتگاهم !
گاهی که خیلی غمگین میشوم خودم را نوازش می کنم در اوج تنهایی و خود را در آغوشِ خود رها میکنم ، دستانم را لمس میکنم تا بدانم که هستم و فراموش نشده ام ، نمرده ام !
گاهی که خیلی غمگین میشوم مدتها خود را در آینه مینگرم !
امروز از آن گاهی هاست …
فرستنده : دلآرام
.
.
در من
کوچه هاییست که با تو …
سفر هاییست که با تو …
روزهایست که با تو …
شبهاییست که با تو …
عاشقانه هاییست که با تو …
نگشته ام
نرفته ام
سر نکرده ام
آرام نیافته ام
نگفته ام
می بینی چقدر با تو کار دارم ؟
زودتر بیا !
فرستنده : سوری
.
.
گریه آخر شب هایم انگار کافی نبود …
این روزها به یاد صبح بخیر گفتنهایت اول صبح ها هم گریه میکنم !
فرستنده : حمیدرضا
.
.
دنـــــیـــــــا :
بازی هایت را سرم درآوردی
گرفتنی ها را گرفتی
دادنی ها را ندادی
حسرت ها را کاشتی
زخم ها را زدی
دیگر بس است چون چیزی نمانده ، بگذار بخوابم …
محتاج یک خواب بی بیدارم !
.
.
گاهی وقت ها تو زندگی میرسی به یه جایی که بن بست نیست اما دیگه مقصد نداری !
فرستنده : دلآرام
.
.
ببخش که گاهی یادم میرود قصه با نبود تو آغاز میشود …
فرستنده : حمیدرضا
.
.
من بازمانده یک داستان پر دردم ، همان یکی که همیشه بود کنارِ یکی که هیچوقت نبود …
.
.
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻐﻀﺶ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﺕ …
فرستنده : دلآرام
.
.
جای خالیِ تو کنارم ، چشمانم را میسوزاند !
.
.
ببین ، ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺍ ﻫﯿﭽﻜﺲ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻣﮕﺮ ﻛﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ، ﻏﺼﻪ ﺍﯼ ، ﻏﻤﯽ !
فرستنده : دلآرام
.
.
همه بدهی هایم را هم که صاف کنم به دلم مدیون میمانم برای تمام دلم میخواست های بی جواب مانده ام !
فرستنده : حمیدرضا
.
.
خواب مرا نمی برد ، تو را می آورد بی آنکه باشی …
“علیرضا روشن”
.
.
دل بسته ام به پاییز ، شاید دوباره از سر مهر بیایی !
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد و نه از گرمی آغوشی می تپد/// ** اگر من اشتباهتم همیشه اشتباه کن هنوز می پرستمت ، هنوز ماه من تویی هنوز موئمنم ببین ، تنها گناه من تویی/// ** اس ام اس عاشقانه ** از حساب و کتاب بازار عشق هیچ گاه سر در نیاوردم ! و هنوز نمی دانم چگونه می شود هر بار که تو بی دلیل ترکم می کنی من بدهکارت می شوم ؟/// ** اس ام اس عاشقانه جدید ** دلم برای کسی تنگ است که گمان می کردم می آید ، می ماند و به تنهائیم پایان می دهد آمد ، رفت ، و به زندگی ام پایان داد/// ** پیامک عاشقتنه ** خدایا کسی را که قسمت کس دیگریست سر راهمان قرار نده تا شب های دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری/// ** جملات عاشقانه ** خونه اجاره ای داری برای یه آدم تنها ؟ قلبشو رو پیش میده جونشم ماه به ماه/// ** قلبم را عصب کشی کرده ام دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد و نه از گرمی آغوشی می تپد/// ** در سایه دلشکستگی پیر شدم غم خوردم و با غمت نمک گیر شدم تا آمدم آشنای قلبت باشم گفتی که من از غریبه ها سیر شدم/// ** اولم خنده ز بی دردی بود آخرم گریه ز بی درمانی/// ** هنوز هم دلم تنگ می شود برای محض حرف زدنت و برای تکیه کلام هایت که نمی دانستی فقط کلام تو نبود من هم به آنها تکیه داده بودم/// ** قسمت این بود که من با تو معاصر باشم تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم/// ** باید ببینمت ! چرا که روی نوار قلبی ام پیوسته نام تو بود و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام تو را تجویز کرده است/// ** این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام این بار من یک بارگی از عافیت بُبریده ام در دیده ی من اندر آ، وز چشم من بنگر مرا زیرا برون از دیده ها منزلگهی بگزیده ام/// ** هر کس که از راهی رسید بی دریغ تکه ای از قلب ما کند و برید///
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
**
**
||||||||||
**
**
**
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار
تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش ، منو ببخش …..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
r
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم….
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش/بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان/اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.i
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش
توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مرا ببخش که همیشه می گویم دوستت دارم / مرا ببخش اگر می بینم که نیستی و باز هم از آن چه نباید ، می گویم / مرا ببخش اگر دل داده گی ات را برای خود می خواهم /من آن یار بی غم نیستم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
منو ببخش بخاطر همه ی محبت های بیجا ، منو ببخش بخاطر همه کم محبتی هام
منو ببخش بخاطر همه ی دیدنت ها ، منو ببخش بخاطر همه ی نادیده گرفتنهات
منو ببخش بخاطر همه ی توجه کردن های بیجام ، منو ببخش بخاطر ندیدن همه ی توجه هات
منو ببخش بخاطر همه ی دوست داشتنت هام ، منو ببخش بخاطر همه ی دوست داشتنم هات
درست است که اشتباه از من بود
اما سوء تفاهمی بود که دهانم که هیچ
تمام بدنم را سوزاند از آش نخورده!
بدان که هر موقع که عزم آمدن کردی فکر دیر بودن را نکن
من با آغوشی باز تو را به سینه میفشارم …
زیاد از حد خود را تحت فشار نگذار
بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش رانداری…
دود اگر بالا نشیند کسرشان شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
پیشتر ها عشق زیباروى بود
جارى و آرام مثل جوى بود
آه اماعشق هامان زرد شد
گرمى کاشانه هامان سرد شد
روزهاى غرق نیلوفرگذشت
غصه آمد آب هم ازسرگذشت
آه اگریک لحظه دل یارى کند
قلب هامان هم وفادارى کند
من تمام شب صدایش می کنم
باشقایق آشنایش میکنم
حیف اماقلب هامان خالى است
عشق هامان چون خزان شالى است
عشق با حسرت دیدار تو بودن زیباست
شب را دوست دارم
چرا که در تاریکى چهره ها مشخص نیست
و هر لحظه این امید در درونم ریشه میزند که
آمده اى! ولى من ندیدمت…
دو چیز ازیاد آدم ها نمیره
دوستای خوب و روزهای خوب و یه چیزی همیشه به یادگار می مونه
روزهای خوبی که بادوستان خوب گذشت!
زیاد خوب نباش زیاد دم دست هم نباش
زیاد که خوب باشى دل آدم ها را مى زنى
آدم ها این روزها عجیب به خوبى به شیرینى آلرژى پیدا کرده اند
زیاد که باشى ، زیادى مى شوى . . .
سری را که درد نمیکند دست مال نمیبندند
اما سر من درد میکند برای دستی که مال تو باشد
مشکل از تو نبود ، از من بود
با کسی حرف میزدم که سمعک هایش را پیش دیگری جا گذاشته بود
می توان از آب و از نان ، و از جان خود حتی گذشت
ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت
عاشقان را جامه ای پوشیدنی جز چشم نیست
یا ز خیر عشق یا می باید از دنیا گذشت
همین که یاد ما هستی دمت گرم
همین که مرهم دردی دمت گرم
در این دنیا که مردم بی وفایند
همین که با وفا هستی دمت گرم
تو را چون آب دریا دوست دارم
به قدر خواب و رویا دوست دارم
سرکاری ! همه اینها دروغه
تو را من بیش از اینها دوست دارم
سرمای نبودنت بدتر از سرمای زمستان است
به لرزه انداخته چهار ستون دلم را
خوشبختی من پیدا کردن “تو” از میان این همه ضمیر بود
دوست داشتنت معادله ایست که نفس هایم را اثبات می کند
آرزوم فقط همینه یه بار دیگه تورو ببینم…..
جز تو کسی ندارم….حالو روزمو ببین آسمون بی ستارم
نفسای آخرم دیگه دیگه کم کم میرن و تموم میشن
چشام از روزی که تو رو ندیدن مثله ابر بهار میبارن
ای کاش واسه یه لحظه بفخمی حال من چقد خرابه
زندگیم تباه میشه شب و روز
هرچی رو به روی منه سرابه……….
.
اس
.
ام
.
اس
.
کاش هیچ وقت نفس های بی رمق ما آخر زندگیمون نباشه …
کاش یادگار هیچ عشقی یه عکس نیمه سوخته نباشه !
که هر وقت نگاهت بهش افتاد از ، آسمون هم گله کنی …
کاش سهم هیچ کس از عشق یه بغض سنگین و هق هق شبونه نباشه …
کاش روزی نرسه که سکوت معنی همدمی حرفای تو باشه …
کاش آن قدر غرق رویاها نشی که فراموش کنی طعم تلخ حقیقت ، چشیدنیه …
کاش روزی نیاد که آفتابی ترین روز عشق ، بارونی ترین شب تو باشه …
کاش هیچ وقت کارت به جایی نرسه که تنهایی
و غربت رو به نگاه های بی محبت آدما ترجیح بدی ..
.
اس
.
ام
.
اس
.
گاهی باید رد شد
باید گذشت
گاهی باید در اوج نیاز، نخواست
گاهی باید کویر شد
با همه ی تشنگی
منت هیچ ابری را نکشید
گاهی برای بودن
باید محو شد.
باید نیست شد
گاهی برای بودن باید نبود
.
اس
.
ام
.
اس
.
گاه می اندیشم خبر مرگ مرا
.
اس
.
ام
.
اس
.
می خندم…
ساده می گیرم…
ساده می گذرم…
بلند می خندم و با هر سازی میرقصم …
نه اینکه دل خوشم!
نه اینکه شادم و از هفت دولت آزاد!
مدتی طولانی شکســــتم، زمین خوردم،
سخــــتی دیدم، گــــریه کردم و حالا …
برای " زنده ماندن" خودم را به "کوچه ی علی چپ" زده ام …!
روحم بزرگ نیــــست! دردم عمیــق است …
می خندم که جای زخــم ها را نبینی …
تعداد صفحات : 8